نامه ترامپ ترکیبی از تهدید و وعدههای مبهم بود
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - آفتابنیوز :
روزنامه «هیل» آمریکا در گزارشی نوشت: در مساله همواره پرتنش بین ایالات متحده و ایران، ارسال نامه ترامپ به رهبر ایران، آیتالله علی خامنهای، آخرین پیچش در این داستان طولانیمدت محسوب میشود. این اعلام، که طی مصاحبهای با فاکس بیزینس انجام شد، همانند بسیاری از اظهارات ترامپ، همراه با لحنی صریح و پرطمطراق بود.
ترامپ در این مصاحبه گفت: «من برای آنها نامهای نوشتم و گفتم که امیدوارم مذاکره کنید.» وی افزود که ایران میتواند یا از نظر نظامی با ایالات متحده روبهرو شود یا «یک توافق انجام دهد.» این اظهارات رئیسجمهور آمریکا، ترکیبی از تهدید و وعدههای مبهم بود، که باعث شد ناظران این سوال را مطرح کنند که آیا این یک اقدام دیپلماتیک واقعی است یا صرفاً نمایشی دیگر در صحنه سیاست. ترامپ گفت: «من برای آنها نامهای نوشتم و گفتم که امیدوارم مذاکره کنید.»
این نخستین بار نیست که یک رئیسجمهور آمریکا تلاش میکند به طور مستقیم با رهبر معظم ایران ارتباط برقرار کند. باراک اوباما، در تلاشی جدیتر برای دیپلماسی، دو نامه به رهبر ایران ارسال کرده بود. حتی ترامپ نیز پیشتر از واسطههایی مانند «شینزو آبه»، نخستوزیر سابق ژاپن، استفاده کرد. در سال 2019، آبه پیامی از سوی ترامپ را به تهران تحویل داد، اما رهبر ایران بلافاصله آن را رد کرد. این اقدام قاطع از سوی رهبر ایران، نشاندهنده بیاعتمادی عمیقی است که از زمان خروج یکجانبه ترامپ از برجام در سال 2018 افزایش یافته است. این اقدام، که سالها مذاکرات چندجانبه را از بین برد، همراه با بازگرداندن تحریمهای فلجکننده علیه ایران، دیپلماسی میان دو کشور را بیش از پیش دشوار کرد.
زمانبندی ادعای ترامپ درباره ارسال این نامه قابلتوجه است. در حالی که او از تمایل به مذاکره سخن میگوید، در همان روز، «اسکات بسنت»، وزیر خزانهداری آمریکا، از اعمال محدودیتهای اقتصادی شدیدتر علیه ایران خبر داد. این تناقض در رویکرد ترامپ، نشانهای از ناهماهنگی اساسی در سیاستهای او در قبال ایران است. اسکات بسنت در سخنرانی خود در باشگاه اقتصادی نیویورک وعده داد که دولت دوم ترامپ قصد دارد صنعت نفت و توانایی تولید پهپادهای ایران را متوقف و دسترسی این کشور به سیستم مالی بینالمللی را بیش از پیش غیرممکن کند.
این تناقض، پیشنهاد گفتوگو در کنار تهدید به تشدید جنگ اقتصادی تنها باعث تقویت نگاه تردیدآمیز ایران نسبت به هرگونه پیشنهاد از سوی واشنگتن میشود. مقامات ایران بارها به صراحت اعلام کردهاند که تحت فشار مذاکره نخواهند کرد. آیتالله خامنهای بارها مذاکرات با آمریکا را «نابخردانه، غیرهوشمندانه و ننگین» توصیف کرده است. این رویکرد با ذهنیت فرهنگی ایرانیان که همواره نسبت به غرب بدبین بودهاند، مطابقت دارد. از کودتای سال 1953 که با حمایت سازمان سیا منجر به بازگشت شاه به قدرت شد، تا تحریمهای گسترده، تهران همواره واشنگتن را بهعنوان کشوری دیده که تنها در پی گرفتن امتیاز است و هیچ قصدی برای ارائه امتیاز در مقابل ندارد.
ترامپ همواره سیاست تهدید و مصالحه را در قبال ایران بهطور همزمان دنبال کرده است. با اینکه او ادعا میکند که نگرانی اصلیاش جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، اما اقداماتش نشاندهنده رویکردی متفاوت است. ترامپ توافق هستهای برجام را، که شامل سختگیرانهترین رژیم نظارتی بر برنامه هستهای ایران بود، از بین برد. در واقع، او مکانیسمی را که برای اطمینان از پایبندی ایران به تعهدات هستهایاش طراحی شده بود، کنار گذاشت. در عوض، دولت ترامپ سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفت تا ایران را مجبور کند که برنامه موشکی خود را کنار بگذارد و روابطش را با گروههایی مانند حزبالله و حوثیها قطع کند.
انتشار خبر ارسال یک نامه پیش از آنکه به دست گیرندهاش برسد، حرکتی غیرمعمول در عرصه دیپلماسی است، حرکتی که تحلیلگران آن را بیشتر یک نمایش رسانهای میدانند تا یک اقدام دیپلماتیک واقعی. اگر ترامپ واقعاً به دنبال مذاکره بود، همزمان تهدید به اقدام نظامی نمیکرد یا از اعمال تحریمهای فلجکننده به عنوان یک افتخار یاد نمیکرد. ایران که سالها تحریمهای شدید اقتصادی را پشت سر گذاشته است، بعید است که تحت تأثیر این نمایشهای رسانهای قرار بگیرد.
علاوه بر این، هیچ شواهد روشنی وجود ندارد که تهدیدهای نظامی ترامپ تأثیر قابلتوجهی داشته باشند. حملهای تمامعیار به تأسیسات هستهای ایران برای آمریکا چالشبرانگیز خواهد بود، چراکه ایران تأسیسات هستهای خود را بهصورت پراکنده و در مناطق مختلف مستقر کرده است. هرگونه اقدام نظامی علیه این تأسیسات، بدون شک با واکنش شدید ایران مواجه خواهد شد و میتواند تنشها را در منطقه و فراتر از آن بهطور خطرناکی تشدید کند. ریسکهای چنین حملهای بسیار بیشتر از مزایای احتمالی آن است، اما ترامپ همچنان از تهدید به استفاده از نیروی نظامی بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی بهره میبرد.
در یک نگاه کلی به روابط ایران و آمریکا، بهسختی میتوان تصور کرد که آخرین اقدام ترامپ نتیجهای مثبت در پی داشته باشد. خروج واشنگتن از توافق هستهای نهتنها ایران را منزوی نکرد، بلکه شکافهای عمیقی میان آمریکا و متحدان اروپاییاش ایجاد کرد. در حالی که امضاکنندگان اروپایی ابتدا تلاش کردند برجام را حفظ کنند، اما در نهایت محدودیتهای جدیدی را علیه تهران اعمال کردند که بهمرور منجر به افول تدریجی توافق شد.
در واکنش به این روند، ایران از سال 2020 بهتدریج از تعهدات برجامی خود عقبنشینی کرد، زیرا مقامات این کشور به این نتیجه رسیده بودند که غرب دیگر به تعهدات خود پایبند نیست. رهبران ایران، در عین حال، موضع قاطع خود را حفظ کردهاند. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، نیز بر این موضع تأکید کرد و گفت که ایران برای حل مشکلات اقتصادی خود به آمریکا تکیه نخواهد کرد. او توسعه اقتصاد داخلی و تقویت روابط با قدرتهای غیرغربی را بهعنوان اولویتهای اصلی ایران مطرح کرد.
ترامپ، با وجود ادعاهایش درباره مهارت در معاملهگری، تاکنون نتوانسته استراتژی منسجمی برای برخورد با ایران ارائه دهد. رویکرد او دائماً بین تهدید و وعدههای مبهم برای مذاکره در نوسان بوده است، در حالی که همزمان فشارهای اقتصادی و نظامی علیه ایران را افزایش داده است. اگر هدف او جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران بوده، سیاستهایش نتیجهای معکوس داشتهاند. با از بین بردن برجام، او عملاً محدودیتهای موجود بر برنامه غنیسازی اورانیوم ایران را حذف کرد.
ایران مذاکرات با آمریکا را همواره به چشم یک تله دیده است، ابزاری که واشنگتن از آن برای گرفتن امتیازات از ایران استفاده میکند، بدون اینکه خود امتیازی بدهد. این دیدگاه در دوران ترامپ بیش از گذشته تقویت شده است، بهطوری که مقامات در سراسر طیف سیاسی ایران بیش از پیش نسبت به هرگونه پیشنهاد از سوی آمریکا بدبین شدهاند. در حالی که ترامپ همچنان با ایده ازسرگیری مذاکرات بازی میکند، واقعیت تغییری نکرده است: دیپلماسی واقعی نیازمند اعتماد، ثبات و تمایل به سازش است، سه ویژگی که در این روزها بهشدت نایاب شدهاند.
منبع: خبرگزاری ایرنا
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1379975/