بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - روز 29 دسامبر اهمیت تاریخی و سیاسی زیادی در جهان دارد. در ادامه به مرور برخی از مهمترین رویدادهای آن میپردازیم.
به گزارش گروه بینالملل : امروز 29 دسامبر، اهمیت تاریخی و سیاسی زیادی در جهان دارد. در ادامه به مرور برخی از مهمترین رویدادهای آن میپردازیم.
1890 - قتل عام سرخپوستان توسط سفید پوستان آمریکا
در طول قرنها نفوذ اروپاییها به آمریکا، سرخپوستان آمریکایی به عنوان ساکنان اصلی این کشور همواره در برابر آنها مقاومت میکردند، اما در نهایت این مقاومت روی به ضعف گذاشته و در نهایت با قتل عام سال 1890 به پایان رسید.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
کشتار «زانوی زخمی»، (29 دسامبر 1890)، قتل عام حدود 150 تا 300 سرخپوست لاکوتا از سوی نیروهای ارتش آمریکا در منطقه Wounded Knee Creek در جنوب غربی داکوتای جنوبی است.
این قتل عام نقطه اوج کشتارهای ارتش آمریکا و تلاشهای آنها در اواخر قرن نوزدهم برای سرکوب سرخپوستان و هر گونه مقاومت سازمان یافته در برابر زندگی رزرو شده و همسان سازی با فرهنگ آمریکایی سفیدپوستان بود.
در بسیاری از دوره توسعه آمریکا به سمت غرب، تلاشهای مهاجران سفیدپوست برای ادعای قطعه زمین با مقاومت شدید و گاهی خشونت آمیز مردم بومی مواجه شد؛ این مقاومت در نیمه دوم قرن نوزدهم تشدید شد.
برجستهترین آنها سرخپوستان «سیوکس» بودند که لاکوتاها زیرگروهی از آنها هستند؛ معاهده فورت لارامی در سال 1868 منطقه حفاظت شده بزرگ سیوکس را تأسیس کرد و آژانسهایی را برای نمایندگی دولت فدرال در میان هر قبیله ایجاد کرد.
بر این اساس اگر لاکوتاها در مناطق تعیین شده باقی میماندند و از حمله به ساکنان سفیدپوست خودداری میکردند، جیرههای غذایی، آموزش و سایر مزایای دولتی به آنها تعلق میگرفت.
زندگی این گونه برای لاکوتاهایی که با دولت آمریکا موافقت کرده بودند، یک تغییر ناگهانی و دشوار بود؛ لاکوتاها موظف بودند لباس غربی را بپذیرند، انگلیسی بیاموزند و مذهب سنتی را کنار بگذارند.
این فرآیند جذب اجباری فرهنگ و هویت لاکوتا را از بین برد، و برنامه منطقی دولت آمریکا به ویژه فرار از زندگی تعیین شده را غیرعملی کرد؛ لاکوتاها بدون دسترسی به مناطق بزرگ شکار خود مجبور شدند برای بقا به منابعی که از سوی دولت صادر شده بود تکیه کنند.
در سال 1889 کنگره آمریکا بودجه سالانه لاکوتا را کاهش داد؛ هنگامی که این موضوع با زمستان سخت و خشکسالی 1889-1890 ترکیب شد، این قبیله تا مرز گرسنگی پیش رفت.
در اواخر قرن نوزدهم، دولت آمریکا شروع به جابجایی اجباری بومیان آمریکا به مناطق تعیین شده کرد، جایی که آنها برای غذا و پوشاک به دولت وابسته بودند.
در نهایت در 29 دسامبر سال 1890 رئیس لاکوتا و صدها نفر از حامیان آن از سوی نیروهای ارتش آمریکا محاصره شدند؛ تعداد سربازان آمریکایی بیش از 500 نفر بود و در برابر آنها تنها 350 نفر از سرخپوستان لاکوتا بودند که بسیاری از آنها را زنان و کودکان تشکیل میدادند.
در روز قتل عام، فرمانده نیروهای آمریکایی در حالی که میدانست زمینهای منطقه متعلق به سرخپوستان است، اما دستور تخلیه منازل آنها را صادر کرد و بومیان نیز در برابر این اقدام مقاومت کردند و در نهایت سربازان آمریکایی آنها را به رگبار بستند.
منابع مختلف شمار افراد کشته شده را تا حدود 300 نفر نیز اعلام کردند؛ بسیاری از سرخپوستان لاکوتا حتی پیش از آن که بتوانند دست به سلاح ببرند با استفاده از مسلسل به رگبار بسته شدند.
1917 - وصیتنامه معروف لنین
لنین رهبر انقلاب اکتبر سال 1917 و بنیادگذار اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی و طراح فرضیه مکمل مارکسیسم، معروف به «لنینیسم» وصیتنامه خود را که به همسرش «کروپسکایا» دیکته کرده بود 29 دسامبر سال 1922 به پایان برد و امضاء کرد که سند تاریخی مهمی است.
کار تنظیم، دیکته کردن و اصلاح دوباره و سه باره این وصیتنامه که قرار بود در کنگره دوازدهم حزب کمونیست (آوریل 1923) مطرح شود یک هفته (22 تا 29 دسامبر) طول کشیده بود. لنین یک ماه پیش از برگزاری این کنگره در دهم مارس 1923 دچار سکته مغزی شد و از کار افتاد و همسرش برای پیشگیری از هرگونه تفرقه در کادر رهبری کشور، وصیتنامه را در یک صندوق گذارد و قفل زد و پس از فوت لنین آن را برای طرح در کنگره سیزدهم به چند تن از گردانندگان آن داد و از آنان قول گرفت که مفاد آن علنی نشود.
لنین در این وصیتنامه خواسته بود که شمار اعضای کمیته مرکزی حزب افزایش یابد و حتی به یکصد تن برسد تا تصمیمگیری منحصر به چند نفر نباشد که خطرناک است. در این کمیته باید از اصطکاک افراد جلوگیری شود. باید از ایجاد شکاف و انشعاب در حزب پیشگیری گردد. باید حرفهای رفیق تروتسکی را، دست کم شنید. تصمیمات مربوط به برنامه ریزیها باید به تصویب مجلس مقننه در آید و قانون شود تا از دستبرد تفسیر در امان باشد. اگر ثبات در حزب برهم خورد افول ما حتمی است. به نظر من روابط استالین و تروتسکی باید بهبود یابد که نسبت مستقیم با ثبات حزب و در نتیجه دولت و کشور دارد. اختلاف نظر این دو تن نباید به انشعاب در حزب بیانجامد. رفیق استالین به عنوان دبیرکل حزب (اگر در این سمت باشد) اختیارات زیاد به دست میآورد که من مطمئن نیستم بتواند از عهده انها بر آید. من به توان فراوان رفیق تروتسکی تردید ندارم، ولی اوهم نباید وقت خود را در کارهای جانبی تلف کند. رفیق تروتسکی توانمندترین عضو در کمیته مرکزی حزب است. من نگران آن هستم که اختلافهای این دو رفیق به انشعاب در حزب و تضعیف آن بینجامد. بوخارین و پیاتاکف در میان چهرههای تازه، افرادی قابل و توانمند هستند.
در این وصیتنامه همچنین آمده بود: رفیق استالین مردی خشن و گستاخ است. تا اینجا زیاد بد نیست ولی با این خصلتها، قابل تحمل به عنوان دبیر کل حزب نخواهد بود و رفقا باید به این موضوع توجه داشته باشند. رفقا باید برداشتن او را از دبیر کلی و انتخاب فردی دیگر را برای این سمت مورد توجه قرار دهند. ما باید افراد مستعد دیگری را برای احراز مقامات حزبی و اداری آموزش دهیم. ما در پنج سال گذشته در جهانی پر از دشمن، موفق شدیم طبقه کارگر و کشاورز را به جایگاه خود برسانیم. ما ضمن بکار گیری ماشین اداری بازمانده از نظام سابق به این پیروزیها رسیده ایم که با بهبود مدیریت، پیشرفتهای ما بسیار چشمگیرتر خواهد بود. ماشین اداری یک جامعه باید خوب کار کند تا پیشرفت حاصل شود. ما باید عده بیشتری کارگر و کشاورز با استعداد را وارد کمیته مرکزی حزب کنیم تا خون تازهای وارد شریانها شود. باید شدیدا مراقبت کنید که فرصت طلبان وارد صفوف شما نشوند که از درون متلاشی خواهید شد. شوراها (ساویت ها) باید از نظر دور نباشند تا اعضای آنها به تدریج به صورت طبقه خاصه درنیایند و دست به افاده و استثمار دیگران نزنند و اگر در این زمینه کوتاهی کنید؛ پیش از این که به سوسیالیسم کامل برسید، این بنا ویران و نظام نابود خواهد شد و. لنین در دو ـ سه مورد با اشاره و کنایه به جانشینان خود هشدار داده است که فراموش نکنند فرضیه مارکس را در کشوری پیاده میکنند که یکپارچگی فرهنگی و آمادگی لازم را نداشته و با کوچکترین غفلت، همه مساعی نقش بر آب خواهد شد.
«تاریخ» نشان داد که به وصیتهای لنین نه تنها توجه نشد بلکه عکس آن صورت گرفت؛ استالین تا پایان عمر (مارس 953) دبیرکل حزب و رهبر شوروی بود، تروتسکی را اخراج و تبعید و بعدا ترور کرد و هرکس را که لنین نام برده بود و تمجید کرده بود به گوشهای راند و ... و به این سان بود که پیش بینی لنین که همانا فروپاشی نظام شوروی بود به تحقق پیوست.
1770 - آزمایش اولین ماشین بخار توسط "ژوزف کونیو" مبتکر فرانسوی
نخستین اتومبیل بیش از دو قرن پیش اختراع شد. سازندهٔ آن یک مهندس فرانسوی بود بهنام "ژوزف کونیو" که در ارتش خدمت میکرد و تجربه زیادی در ساختن ابزارها و ماشینآلات داشت. اتومبیل اختراعی او که اکنون در موزه نگهداری میشود، بهمنظور حملونقل توپ و ساز و برگ جنگی ساخته شده بود که دارای سه چرخ چوبی مانند چرخهای گاری بود. بدنه آن هم از چوب بود و در جلوی آن یک دیگ بزرگ فلزی قرار گرفته بود که در آن آب میریختند و بهوسیله ذغالسنگ بخارآب تولید میکردند و نیروی محرکه بخارآب اتومبیل را به حرکت درمیآورد. اما این اتومبیل ابتدائی حداکثر میتوانست ساعتی 4 کیلومتر حرکت کند و بهعلاوه، چون آب موجود در دیگ آن به سرعت بخار میشد، هر 15 دقیقه یک بار میبایست اتومبیل را متوقف کنند و در دیگ آن آب بریزند!
زادروزها: 1709 - زادروز الیزابت روسیه امپراتریس روسیه از 1741 تا زمان مرگ
1808 - زادروز اندرو جانسون هفدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
1809 - زادروز ویلیام اوارت گلدستون سیاستمدار بریتانیایی، چهار دوره نخست وزیر انگلیس
1924 - درگذشت کارل اشپیتلر شاعر سوئیسی، برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1919،
1986 - درگذشت آندری تارکوفسکی کارگردان و فیلمساز روسی
1986 - درگذشت هارولد مکمیلان نخستوزیر بریتانیا از سال 1957 تا 1963،
1910 - زادروز رونالد کوز اقتصاددان و نویسنده اهل بریتانیا، برنده جایزه نوبل اقتصاد سال1991،
1825 - درگذشت ژاک لویی داوید نقاش نامدار فرانسوی و از پیشگامان سبک نئوکلاسیسیسم