بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - در حالی که آسیای غربی در تهدید جنگ و ناامنی و آشوب به سر میبرد و تحولات لحظهای خاورمیانه، منطقه را به انباری باروت تبدیل کرده است. همسایگان شرقی کشورمان به جان یکدیگر افتادهاند! مناطقی که برای کشورمان از لحاظ امنیتی اهمیت بسیار ویژهای دارد خصوصا در مرز بلوچستان (جیشالعدل) و شمال افغانستان (داعش خراسان)، با این وضعیت ناامنی افغانستان و پاکستان به سوی یکدیگر آتش گشودهاند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
پاکستان میگوید تحریک طالبان به یک پاسگاه نظامی حمله تروریستی کرده و افغانستان تکذیب کرده است همین امر سبب بالاگرفتن تنش میان دوکشور شده است.
این دوکشور همسایه در سبقه تاریخی خود هیچگاه از حالت امنیتی سازی بیرون نیامدند چراکه پاکستان همیشه از سوی شبکه حقانی و تحریک طالبان در تهدید بوده است و جالب آنکه این دو گروه زیر نظر استخبارات پاکستان اداره میشدند! که برخی از تحلیلگران در دو روز گذشته میگویند که احتمالا تحریک طالبان همکاری مورد پسندی با استخبارات این کشور نداشته و به همین دلیل تحریک طالبان پاکستان برای انتقامجویی به این پاسگاه نظامی حمله کرده است.
اینکه چرا استخبارات پاکستان که در گذشته روابط خوبی با این گروه داشت حالا امروز به این وضع رسیده شاید باید در ترور رهبر حقانی از سوی داعش بررسی کرد تروری که امریکا تمام قد از آن حمایت کرد. این مساله هیچگاه مورد پسند پاکستان نبود و موضوعی شد که رابطه دو کشور پاکستان و افغانستان تیرهتر شود و همین امر سبب ناامنی بیشتر در افغانستان. با این حال ناامنی و آشوب در دو کشور همسایه بی اهمیت برای ایران و حتی چینیها نیست. ایران از سوی گروههای تجزیه طلب بلوچستان در خطر است و چینیها نیز آنجا سرمایهگذاری گستردهای انجام دادهاند. اینکه شرق آسیا هم درگیر آشوب و ناامنی شود برای هیچیک از بازیگران منطقه به نظر جالب نمیآید و نفعی هم برای بازیگران منطقه ندارد مگر آنکه باز هم بحث تجزیه ایران و کشورهای شرق آسیا مانند غرب آسیا در میان باشد. از سوی دیگر شاید تلاش طالبان برای راه اندازی کریدور واخان واتصال آن به چین، نخستین بهانه لازم برای آمریکا باشد، تا طالبان را بار دیگر بازی دهد و یا شاید هم به سرنگونی آنها فکر میکند! همکاری طالبان با چین به نفع ایالات متحده نیست و آشوب منطقه میتواند بهانهای شود تا از خیل مسائل کلان جلوگیری شود. در کنار این مسائل اخباری مشکوک در رسانههای خبری و کانالهای تلگرامی مبنی بر حضور گروههای تروریستی جیش العدل در افغانستان دست به دست میشود که کابل این اخبار را تکذیب کرده است. گویا بازیگران خارج منطقهای، ایران را نیز از سمت شرق تحت فشار گذاشتهاند! ضمن اینکه گروه طالبان دست بیعت با گروه تحریرالشام داده است که این مساله به خودی خود برای امنیت کشورمان ممکن است معضل بزرگی شود. با توجه به اینکه شب گذشته پس از درگیریهای مرزی طالبان آب را به روی ایران بست. طالبان روی خوشی به روابط خوب ایران و پاکستان ندارد شاید هدف از بستن آب یارکشی طالبان در منطقه باشد.
طراحی تنش میان اسلامآباد، کابل و تهران؟ در همین باره هیواد تایمز کانال تلگرامی که روایت واقعیتهای افغانستان را پوشش میدهد در اینباره نوشته است: «شواهد متعدد میدانی و اطلاعات منابع معتبر حاکی از تحرک جدید ارتش پاکستان برای پیادهسازی دستورالعمل جدیدی است که از خارج منطقه برای ایجاد تنش میان اسلامآباد، کابل و تهران صادر شده است. ژنرالهای ارتش پاکستان در این طرح، با آسودگی خاطر از اینکه که هیچ نیروی بازدارندهای در داخل کشور مانع آنان نیست، اقدام به بمباران مناطقی در استان پکتیکا مینمایند، آن هم دقیقاً در زمانی که تیم دیپلماسی این کشور در کابل، پشت میز مذاکره با مقامهای طالبان بود!»
هیواد تایمز در ادامه مدعی شده است: «بند اول طرح مذکور که درگیر کردن و ایجاد تنش میان کابل و اسلامآباد است، زمانی اجرا شد که منابع محلی از نظارت شدید طالبان بر هر گونه تحرک مرزی علیه خاک پاکستان خبر میدادند و گفتوگوهای نماینده ویژه پاکستان با مقامات طالبان هم کاملاً مثبت ارزیابی میشد! گام دیگر ژنرالهای پاکستانی، بر تنشآفرینی در رابطه تهران، کابل متمرکز شده است؛ البته این بار با شانتاژ رسانهای.
درحالیکه سالهاست تروریستهای جیشالعدل در خاک پاکستان و با پشتیبانی آشکار نظامیان آن اقدام به ناامنی مرز و عملیاتهای کور تروریستی در ایران میکنند، انتشار گسترده شایعه حضور نیروهای این گروهک تروریستی در خاک افغانستان با هدف دستیابی به ایجاد تنش میان تهران و کابل طراحی و اجرا میشود.»
بیشتر بخوانید:سدسازی طالبان و بسته شدن رودخانهای دیگر بر روی ایران
تحلیل این کانال تلگرامی بعید و دور از انتظار نیست، اینکه کشورهای منطقه و فرامنطقهای هنوز طالبان را به رسمیت نشناختهاند شاید دلیل بر این امر است که این گروه طنابی برای بالا رفتن اهداف آمریکا در منطقه شود و اگر افغانستان ناامن شود پروژههای اقتصادی چین نیز ممکن است اجرایی نشود و این ضربه بزرگی برای پکن خواهد بود هماطور که پروژه خط لوله تاپی ایران نیز به دلیل این ناامنی پس از 10 سال به راه به جایی نبرده است.
این اتفاقات در حالی است که ماه گذشته افغانستان از سوی داعش چندین مرتبه مورد حملات ترویستی از سوی داعش خراسان بود.
در مرز پاکستان و افغانستان چه خبر است؟ به گزارش شبکه خبری الجزیره، روز گذشته نیروهای طالبان افغان «چندین نقطه» در پاکستان همسایه را هدف قرار دادند، وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد، چند روز پس از آنکه هواپیماهای پاکستانی بمبارانهایی هوایی را در داخل افغانستان انجام دادند.
بیانیه وزارت دفاع افغانستان که روز شنبه منتشر شد، مستقیماً مشخص نکرد که پاکستان هدف قرار گرفته است، اما اشاره کرد که این حملات «فراتر از خط فرضی» انجام شدهاند – اصطلاحی که مقامات افغان برای اشاره به مرزی استفاده میکنند که مدتهاست با پاکستان مورد مناقشه است.
وزارت دفاع در بیانیه خود اعلام کرد: «چندین نقطه فراتر از خط فرضی، که بهعنوان مراکز و پناهگاههایی برای عناصر مخرب و حامیان آنها که حملات در افغانستان را سازماندهی و هماهنگ میکردند عمل میکردند، از جهت جنوب شرقی کشور مورد هدف قرار گرفتند.»
به گزارش خبرآنلاین این بیانیه درحالی منتشر میشود که امروز برخی از رسانههای افغان اعلام کردند تمام تصاویری که از سوی طالبان در فضای مجازی به عنوان جنگ با پاکستان منتشر شده است جعلی است و حتی برای چند سال پیش است. با این حال در پاسخ به اینکه آیا این بیانیه به پاکستان اشاره دارد، عنایتالله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع، گفت: «ما آن منطقه را قلمرو پاکستان نمیدانیم، بنابراین نمیتوانیم تأیید کنیم که این قلمرو پاکستان است، اما این حملات در آن سوی خط فرضی انجام شدند.»
در همین حال، یک منبع امنیتی روز شنبه به خبرگزاری فرانسه (AFP) گفت که در درگیریهای تبادل آتش مرزی با نیروهای افغان، حداقل یک سرباز شبهنظامی پاکستانی کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدند.
بر اساس گزارش مقامات هر دو کشور، درگیریهای پراکنده، از جمله با استفاده از سلاحهای سنگین، شب گذشته میان نیروهای مرزی در امتداد مرز بین ایالت خیبر پختونخوا در پاکستان و ولایت خوست در افغانستان رخ داد. این حوادث پس از آن رخ داد که مقامات طالبان افغانستان، پاکستان را متهم کردند که در حملات هوایی در نزدیکی مرز در این هفته 46 نفر، عمدتاً زنان و کودکان، را کشته است.
اسلامآباد اعلام کرد که پناهگاههای جنگجویان در امتداد مرز را هدف قرار داده، در حالی که مقامات افغان روز چهارشنبه هشدار دادند که تلافی خواهند کرد.
این دو کشور رابطهای پرتنش دارند و پاکستان میگوید که چندین حمله در خاک این کشور از افغانستان انجام شده است. ادعایی که طالبان افغانستان آن را رد میکنند.
تحریک طالبان پاکستان (TTP) – که ایدئولوژی مشترکی با طالبان افغانستان دارد، هفته گذشته حمله به یک پست نظامی در نزدیکی مرز با افغانستان را بر عهده گرفت. پاکستان اعلام کرد که این حمله منجر به کشته شدن 16 سرباز شد.
«ما خواهان روابط خوب با آنها [افغانستان]هستیم، اما باید جلو کشتار مردم بیگناه ما توسط تحریک طالبان پاکستان (TTP) گرفته شود. شهباز شریف نخستوزیر پاکستان روز جمعه در نشست کابینه این کشور گفت:«این خط قرمز ماست.»
برخی از رسانههای خبری و کانالهال تلگرامی عنوان کردهاند که منابعی به آماجنیوز افغانستان گفتهاند که بخشی از طالبان چند شلیک هوایی در مناطق مرزی دیورند برای «تسکین تحقیر شدن در برابر پاکستان» داشتهاند و هیچ گونه درگیری واقعی رُخ نداده است. به هرجهت خبرآنلاین نمیتواند صحت این اخبار را تایید یا رد کند؛ بنابراین در ادامه این گزارش تحلیلی هم از شرایط این دو کشور را به نقل از شبکه خبری الجزیره میخوانیم تا بهتر متوجه شویم اوضاع همسایگان شرقی ما چگونه است و چرا این دوکشور خیال دوستی ندارند و درگیری تاریخی آنها بر سر چیست؟
چرا روابط پاکستان با طالبان افغان سرد شده است؟ برای دو دهه، آنها متحدان نزدیک بودند. چرا روابط بین پاکستان و طالبان اکنون اینقدر پرتنش شده است؟ شبکه خبری الجزیره درباره درگیری مرزی بین پاکستان و افغانستان با طرح این سوال در تحلیلی نوشت:هنگامی که طالبان در آگوست 2021 قدرت را در کابل به دست گرفت، شیخ رشید احمد، وزیر کشور پاکستان، در گذرگاه تورخم در مرز افغانستان-پاکستان یک کنفرانس خبری پیروزمندانه برگزار کرد.
او ادعا کرد که صعود سریع طالبان به قدرت، یک "بلوک جدید" ایجاد خواهد کرد و منطقه به اهمیت جهانی بزرگی دست خواهد یافت. عمران خان، نخستوزیر وقت پاکستان، بازگشت طالبان به قدرت را معادل "شکستن زنجیرهای بردگی" توسط مردم افغانستان دانست.
به مدت نزدیک به 20 سال، طالبان افغانستان یک شورش پیشرفته و مستمر را به راه انداختند و در مقطعی با ائتلافی به رهبری ایالات متحده متشکل از بیش از 40 کشور در افغانستان روبهرو شدند. در این مدت، رهبران و جنگجویان طالبان در مناطق مرزی پاکستان با افغانستان پناهگاهی یافتند. رهبران طالبان همچنین در شهرهای بزرگ پاکستان، مانند کویته، پیشاور و بعدها کراچی، حضور و ارتباطاتی حتی با استخبارات این کشور برقرار کردند.
بسیاری از رهبران و جنگجویان طالبان از مدارس دینی اسلامی پاکستان فارغالتحصیل شدهاند، از جمله دارالعلوم حقانیه، جایی که گفته میشود ملا محمد عمر، بنیانگذار جنبش طالبان، در آن تحصیل کرده است. طالبان در پاکستان یک اکوسیستم پیدا کردند که روابط ارگانیکی را در طیف وسیعی از جامعه پاکستانی تسهیل میکرد و به این گروه امکان داد تا سازماندهی مجدد کرده و یک شورش مرگبار را که از حدود سال 2003 آغاز شد، به راه بیندازند. بدون حمایت و پناهگاه پاکستان، این شورش موفق طالبان به سختی امکانپذیر بود.
با توجه به این پیشینه، چه عواملی توضیحدهندهی وخامت اخیر روابط دو جانبه هستند، به طوری که این هفته ارتش پاکستان حملاتی هوایی را در داخل افغانستان انجام داد که تنها جدیدترین نشانه از تنشها میان اسلامآباد و طالبان افغان است؟
عوامل تاریخی و کنونی افغانستان تاریخی پیچیده با پاکستان دارد. در حالی که پاکستان از حضور طالبان در کابل بهعنوان یک متحد طبیعی استقبال کرد، دولت طالبان کمتر از آنچه پاکستان امیدوار بود همکاری کرده است و با تکیه بر لفاظیهای ملیگرایانه تلاش میکند حمایت جامعه گستردهتر افغانستان را جلب کند. رهبران طالبان همچنین مشتاق هستند که از یک گروه جنگجو به یک دولت تبدیل شوند تلاشی که ظاهراً همچنان ادامه دارد و روابطی فراتر از اتکای شدید به پاکستان ایجاد کنند.
خط دیورند خط دیورند، مرزی مربوط به دوران استعمار که مناطق و جوامع میان افغانستان و آنچه اکنون پاکستان است را تقسیم میکند، هرگز توسط هیچ دولت افغان پس از تأسیس پاکستان در سال 1947 به رسمیت شناخته نشده است. خط دیورند در سطح بینالمللی بهعنوان مرز بین این دو کشور شناخته میشود و پاکستان تقریباً بهطور کامل آن را حصارکشی کرده است. با این حال، در افغانستان، خط دیورند به مسئلهای احساسی تبدیل شده است، زیرا پشتونها را در دو سوی مرز تقسیم میکند.
دولت طالبان در دهه 1990 خط دیورند را تأیید نکرد و رژیم فعلی طالبان نیز همان مسیر پیشینیان خود را دنبال میکند. در پاکستان، این موضوع بهعنوان یک مزاحمت و چالشی برای دکترین «عمق استراتژیک» پاکستان در افغانستان تلقی میشود.
با موفقیت طالبان در افغانستان، به نظر میرسد که عرصه شورش مسلحانه به پاکستان منتقل شده است. از سال 2022، حملات شبهنظامیان به نیروهای امنیتی و پلیس پاکستان بهویژه در استانهای خیبر پختونخوا و بلوچستان بهشدت افزایش یافته است.
بیشتر حملات توسط تحریک طالبان پاکستان (TTP)، که بهاصطلاح طالبان پاکستان نامیده میشود، مورد ادعا قرار گرفته است. TTP و طالبان افغان سالها روابط همزیستی ایجاد کردند و در مناطق مشترک، مانند وزیرستان و سایر مناطق مرزی پاکستان با افغانستان، پناهگاه، تاکتیکها و منابع را به اشتراک گذاشتند.
پاکستان پس از سال 2001 طالبان افغان را بهعنوان «دوستان» تلقی کرد، بخشی برای تضعیف هرگونه حس ملیگرایی پشتون در دو سوی مرز، و بخشی دیگر برای بهرهبرداری از نفوذ خود بر طالبان در تحولات داخلی افغانستان و روابط با ایالات متحده. در سال 2011، مایکل مولن، رئیس وقت ارتش آمریکا، اعلام کرد که شبکه حقانی یکی از اجزای کلیدی طالبان افغان «بازوی واقعی» سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (ISI) است، که سازمان اطلاعات قدرتمند این کشور محسوب میشود. تحلیلگران پیشبینی کردند و بیم آن میرفت که حمایت پاکستان از طالبان برای بهدست گرفتن قدرت در افغانستان به یک «پیروزی پرهزینه» منجر شود، که در آن گروههای مسلح پاکستانی و دیگر بازیگران خشونتآمیز غیردولتی به جای تضعیف، جسورتر شوند.
اهمیت و پیامدهای تنشها بعید است طالبان هرگونه درخواست پاکستان برای اقدام علیه رهبران تحریک طالبان پاکستان (TTP) در مناطق مرزی افغانستان با پاکستان را بپذیرند. بهطور خاص، چنین اقدامی تعادل طالبان با TTP را مختل کرده و فضای بیشتری برای گروههای افراطیتر مانند ولایت خراسان داعش (ISKP) ایجاد میکند. رهبران طالبان از همان منطقی استفاده میکنند که پاکستان تقریباً دو دهه از آن بهره میبرد؛ رد درخواستهای دولت پیشین افغانستان و ایالات متحده برای مهار فعالیتهای طالبان در قلمرو خود. مانند پاکستان در گذشته، طالبان اکنون استدلال میکنند که TTP یک مسئله داخلی پاکستان است و اسلامآباد باید مشکلات خود را در داخل حل کند.
بیشتر بخوانید:عکس/ تابلویی که طالبان در ورودی مرز ایران نصب کردند
ارتش پاکستان به احتمال زیاد به بمباران خاک افغانستان ادامه خواهد داد، بدون اینکه با واکنش جدی بینالمللی روبهرو شود، و تنها محکومیتهای خفیفی دریافت خواهد کرد. متأسفانه، نمونههای بینالمللی مشابه در حال افزایش است. کشورهایی مانند اسرائیل حملات هوایی فرامرزی انجام میدهند و تهدیدات امنیتی را دلیل آن میدانند. علاوه بر این، ارتش پاکستان که بهعنوان نگهبان بلندمدت امنیت کشور شناخته میشود، تحت فشار شدیدی است تا اقدامات ملموسی در مقابله با شبهنظامیگری و حفاظت از زیرساختهای کشور، از جمله پروژههای اقتصادی سرمایهگذاری شده توسط چین در بلوچستان، انجام دهد.
حمله به خاک افغانستان این امکان را به پاکستان میدهد که پیامهای سیاسی به جمعیت داخلی خود ارسال کند و دشمنی «تسهیلشده توسط خارجیها» را برجسته کند. این کار همچنین دولت را از پرداختن به مطالبات داخلی فزاینده برای توانمندسازی سیاسی و اجتماعی-اقتصادی، بهویژه از سوی پشتونهای پاکستانی، مصون نگه میدارد.
در همین حال، دولت طالبان در افغانستان فاقد منابع، یک ارتش سازمانیافته و هرگونه شراکت بینالمللی معنادار برای مقابله با قاطعیت پاکستان است. در مارس 2024، یک رهبر ارشد نظامی طالبان اظهار داشت که ایالات متحده همچنان کنترل حریم هوایی افغانستان را در دست دارد و این موضوع را به ظهور گاهبهگاه پهپادهای آمریکایی در آسمان افغانستان مرتبط دانست.
در حالی که رهبران طالبان وعده «تلافی» دادهاند، مشخص نیست چگونه میتوانند علیه همسایهای قدرتمند از نظر نظامی که همچنین بهعنوان حامی استراتژیک بلندمدت آنها شناخته میشود، اقدام کنند. پاکستان همچنین ابزارهای دیگری برای اعمال نفوذ بر طالبان در اختیار دارد: بیشتر تجارت افغانستان که کشوری بدون دسترسی به دریاست، از طریق پاکستان جریان دارد و پاکستان برای دههها میزبان میلیونها پناهنده افغان بوده است.
با این حال، اقدامات نظامی پاکستان در داخل افغانستان احساسات ضدپاکستانی را در میان جمعیت افغان شعلهور خواهد کرد و پشتونهای پاکستانی را بیشتر از پاکستان بیگانه خواهد ساخت. همانطور که مورد افغانستان نشان میدهد، شورشها از نارضایتی اجتماعی، محرومیت و سرخوردگی جوانان تغذیه میشوند.
راهحلها نیازمند رهبرانی هستند که جسارت لازم برای پرداختن به نارضایتیهای بلندمدت را نشان دهند. نمایش واکنشی از قدرت ممکن است ژستهای خبری کوتاهمدتی ایجاد کند، اما دستیابی به صلح معمولاً هنری از خرد و صبر است. به طرز طنزآمیزی، پاکستان و افغانستان فرصتهایی عملی برای یکپارچگی اقتصادی منطقهای ارائه میدهند که میتواند آسیای مرکزی و جنوبی را به یکدیگر متصل کند. متأسفانه، فقدان اراده و چشمانداز سیاسی در میان رهبران این دو کشور برای چندین دهه و امنیتیسازی روابط دوجانبه، مانع از دستیابی به رفاه برای بیش از 300 میلیون نفر در هر دو کشور شده است.
منبع: خبر آنلاین