بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - از نگاه سازمان سیا، منافقین فاقد وجاهت اجتماعی در داخل و حتی میان ضد امقلاب است اما از جمله گروهکهایی است که مانند یک میمون دست آموز میتواند روی پای مربی خود بازی کند!
دی ماه امسال، مایک پمپئو وزیر خارجه دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، برای چندمین بار در مقر تروریستی منافقین حضور یافت و با سرکرده آنها دیدار کرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
پمپئو در کمپ اشرف 3 بار دیگر به لفاظیها خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داده و برای براندازی ابراز امیدواری کرد. البته آنچه که از پیام پمپئو برمیآید، نشاندهنده آن است که وزیر خارجه سابق آمریکا، امیدش به شبکه ورشکسته و فرسوده منافقین است و این سازمان بدنام تروریستی را به عنوان آلترناتیو معرفی کرده است!
این اولین اظهارات ضدایرانی پمپئو نیست؛ پیشتر در رویدادهایی نظیر شورای امنیت سازمان ملل، کنفرانس پاریس 2017 و برخی جلسات منافقین در کمپ اشرف 3 حضور پیدا کرده و علیه ایران سخنپراکنی کرده است.
مایک پمپئو کیست؟
مایک پمپئو مدتی ریاست سازمان سیا را بر عهده داشت،وی در زمان دولت قبلی نومحافظهکاران آمریکا به عنوان کسی که ثابت کرده صرفاً دستورات را پیگیری میکند و نظر نمیدهد، توسط دونالد ترامپ (که شخصیت غیرمتعارف وی بر همگان عیان است) به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده منصوب شد. از مشهورترین سخنان این فرد که در آمریکا شهرت یافته این است که: «من رئیس سازمان سیا بودم. ما دروغ میگفتیم، فریب میدادیم و میدزدیدیم!»
پمپئو بعد از پایان دوران ترامپ به عنوان سخنران و تبلیغاتچی در آژانسی ثبت نام کرده و در ازای دریافت دستمزد، ملاقات و سخنرانی میکند. سایت این آژانس تبلیغاتی، دستمزد مایک پمپئو را صد هزار دلار اعلام کرده که البته میدانیم این اعداد واقعی نیستند و مثلاً دستمزد جان بولتون برای سخنرانی در مراسم مجاهدین طبق برگههای مالیاتی چهل هزار دلار بوده است (وی برای دریافت جایزه حامیان صهیون در اسرائیل مبلغ صد هزار دلار دریافت کرد که بالاترین رقم درآمد وی بوده است.) با توجه به شرایط زمانی و مکانی و رتبه این دو فرد، میشود گفت که دستمزد مایک پمپئو نمیتواند بیش از نصف جان بولتون (حدود بیست هزار دلار) باشد.
البته دعوت از چهرههای مشهور بینالمللی برای حضور و سخرانی در جلسات گوناگون غیرممکن نیست اما هزینههای کمی هم ندارد.
مطابق دادههای سایت « Celebrity Talent International» تا سال 2021 ، دعوت از وزیر خارجه سابق ترامپ چیزی بین 75 تا 150 هزار دلار آب میخورد.
البته این هزینههای گزاف کمپ اشراف، صرفا برای میزبان از چهرههای سیاسی بازنشسته و فرتوت غربی بوده و تاکنون شخصیتهای شاغل، پا در این مقر تروریستی نگذاشتند. علاوه بر پمپئو چهرههای جنگ طلب و ضدایرانی دیگری نظیر مایک پنس، معاون دونالد ترامپ در دور اول ریاست جمهوری نیز با دریافت این دلارها با سرکرده سازمان تروریستی منافقین دیدار و علیه ایران سخنرانی کرده است.
تصویری از میزان هزینه دعوت از مایک پمپئو و ارائه سخنرانیهای درخواستی
البته این پولپاشیها برای مقامات بازنشسته غربی با روشهای دیگر هم صورت گرفته است. سناتور «لیندسی گراهام»، یکی دیگر از مقامات تندرو و ضدایرانی آمریکا در زمان کاندیداتوری انتخابات 2013، یک هدیه اعانه انتخاباتی را به مبدا آن بازگرداند.
این رشوه را شخصی به نام «مسعود ابوعلی» به ارزش 2600 دلار ، برای حمایت از کمپین انتخاباتی سناتور گراهام هدیه داده بود. وبسایت نشریه آمریکایی «پولیتیکو» در گزارشی به قلم «آوستین رایت» اعلام کرده بود که این سناتور، هدیه ابوعلی را به دلیل ارتباط با سازمان تروریستی منافقین رد کرده است.
30 سال از اقامت مسعود ابوعلی 30 در آمریکا گذشته بود و با حمایت از منافقین، تابعیت خود را در ایالات متحده تثبیت کرده بود. او دلیل حمایت خود را از سناتورهای تندرو جمهوری خواه را موضع سرسختانه آنها در برابر دولت ایران و مخالف با مذاکرهها و توافقات اعلام کرده بود؛ انگیزهای که حتی آوستین رایت، افشاگر دست رد گراهام به منافقین نیز به آن اشاره کرده و گفته بود: اظهارات گراهام در راستای تشدید تحریمها علیه ایران سبب جلب حمایت تعدادی از حامیان منافقین شده است.
این حجم از منفوریت در بین سیاستمداران غربی در سناتور «لیندسی گراهام» خلاصه نمیشود. سال گذشته میشل رابین، در مقالهای اعلام کرد هرگونه ارتباط نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحده با سازمان تروریستی منافقین، به خط ابطال بر این افراد منجر خواهد شد.
این موضوع حجم نفرت و فساد این گروهک را بیش از پیش در جامعه بینالملل به رخ کشید؛ رابین در این مقاله مشخصا منافقین را فرقه نامید و این سازمان تروریستی را به شدت غیردموکراتیک عنوان کرد.
همزمان که منافقین منشا تامین مالی خود را پنهان کرده و در این خصوص هیچ شفافیتی را ارائه نمیکند، میشل رابین نیز این سازمان تروریستی را به یک طرح پانزی سیاسی شباهت میدهد. رابین به گشت و گذار اشرافی سرکردگان این فرقه از جمله مریم رجوی در کشورهای اروپایی اشاره میکند که با این وجود، همچنان از شفافیتهای اولیه امور مالی خود امتناع میورزند.
این فشارها سبب شده بود تا سازمان منافقین یک ادعای بیاساسی را با عنوان تشکیل 40 گروه در ایالات متحده برای جذب حمایتهای مالی از این کشور را مطرح کند .
گفته شده بود این گروهها توسط سازمان «چتر جوامع ایرانی آمریکایی» به هم مرتبط شده بودند که برخی از این گروهها شامل گروههای محلی جعلی و غیرواقعی، مانند جامعه ایرانی آمریکایی کالیفرنیای شمالی و بسیاری از گروههای در ظاهر مردمی، بود.
نقطه شکبرانگیز این ادعاها، این است که گفته شده تمام هزینههای دعوت از مقامات سیاسی، برگزاری تجمعات و تبلیغات بینالمللی از این کمکهای مالی مردمی است! این در حالی است که هزینه عادی دعوت از مقامات سابق آمریکایی برای حضور در راهپیمایی سالانه منافقین در پاریس یا آلبانی و همچنین سخنرانی، حدود 50000 دلار آب میخورد! که البته همین هم برای یک سخنرانی کوتاه، بسیار زیاد است. به همین خاطر، شائبه حمایت رسمی دولتهای غربی از این سازمان تروریستی و ضدایرانی که پیشتر یک احتمال بود را قوت بخشیده و به قطعیت رسانده است.
علاوه بر این احتمالات دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی، پروژههای اطلاعاتی و ضدایرانی خود را به این سازمان تحویل داده تا با پوشش این گروهک خود را از هرگونه تهدید و حتی تکذیب مبرا کنند.
میشل رابین در ادامه مقاله خود مینویسد: با توجه به عدم شفافیت مالی منافقین، ماهیت فرقه گونه آنها و تاریخچه تروریسمی که حتی شامل قتل آمریکاییها نیز میشود.
سابقه همپیمانی و همدستی با صدام حسین، و امتناع مکرر این سازمان تروریستی از شفافسازی هر کدام از این موارد، باعث میشود تا دریافت هر گونه کمک مالی از این گروه و یا افراد وابسته به آنها، باعث رد صلاحیت مقامهای بالاتر خواهد شد. رابین در ادامه متذکر میشود که بهانه عدم اطلاع مقامات از این موارد ذکر شده، پذیرفته نیست!
البته آمریکاییها نیز انگیزههای خاصی برای توجه به منافقین در سالهای اخیر داشتهاند، سازمان سیا در سه مرحله به ترتیب تلاش کرد تا منافقین را پس از خروج از عراق، بازسازی، نوسازی و برندسازی کند تا بتواند از تروریستها در مواقع ضروری بهرهبرداری لازم را انجام دهد. از نگاه سازمان اطلاعاتی آمریکا منافقین فاقد وجاهت اجتماعی در داخل و حتی میان ضد امقلاب است اما از جمله گروهکهایی است که مانند یک میمون دست آموز میتواند روی پای مربی خود بازی کند!
البته این تمام ماجرا نیست، الیکلیفتون، در مقالهای تحقیقی و مبسوط درمورد فعال شدن دستگاههای ضد ایرانی نوشته است فعال شدن لابیهای آمریکایی در آلبانی گاهی برای واشنگتن مصرف داخلی نیز دارد، رقابت بر سر موضوع ارتباط با ایران یا عدم شکل گیری این کانال بخشی از این بازیهای پیچیده امنیتی است!