فاصله زیاد مشوقهای فرزندآوری با دغدغه واقعی والدین
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - دولتها و نمایندگان مجلس در ادوار گذشته، تلاش کردهاند طیف متعددی از مشوقها را برای افزایش فرزندآوری ارائه دهند تا زوجین با نگرانی کمتری سیاست جمعیتی کشور و آرزوهای خود را دنبال کنند اما خروجی این قوانین نتوانسته انتظارات را برآورده کنند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، خانوادههای پرجمعیت در گذشته بخش قابل توجهی از بافت اجتماعی ایران و بسیاری از جوامع دیگر را تشکیل میدادند.
این خانوادهها، با وجود چالشهای متعدد، روابط عاطفی قوی و خاطرات مشترک فراوانی را برای اعضای خود رقم میزدند. هرچند به دلیل مشکلات اقتصادی که چه خانوادهها و چه بخش قابل توجهی از جامعه با آن درگیر بودند اما در عین حال مشارکت جمعی اعضا در کارها و ایجاد لحظات شاد، ویژگی بارز این خانوادهها بود. ارتباطاتی که نهتنها نشاندهنده ساختار اجتماعی و فرهنگی گذشته بودند، بلکه جنبههایی از روابط انسانی و سبک زندگی را به تصویر میکشند که در جامعه مدرن امروزی کمتر دیده میشود.
امروزه، تمایل به داشتن خانوادههای پرجمعیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است. این تغییر، ناشی از عوامل متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. کاهش نرخ باروری (از حدود 5-6 فرزند به کمتر از 2 فرزند به ازای هر زن)، افزایش امید به زندگی و تغییرات در نقش زنان در جامعه از جمله عوامل موثر در این تغییر هستند.
کاهش نرخ باروری، به پیری جمعیت و کاهش نسبت جمعیت فعال به جمعیت غیرفعال منجر شده و این وضعیت، چالشهای جدی برای اقتصاد و سیستم بهداشتی ایجاد کرده است. افزایش هزینههای مراقبت از سالمندان، کاهش نیروی کار مولد و فشار بر سیستم تأمین اجتماعی، از جمله این چالشها هستند که کارشناسان بر ضرورت توجه به این وضعیت و بازنگری در سیاستهای قبلی و اتخاذ سیاستهای حمایتی جدید تاکید میکنند.
کارشناسان حوزههای مختلف از جمله جامعهشناسان، اقتصاددانان و متخصصان حوزه خانواده برای پرجمعیتبودن خانواده در صورت وجود حداقلهای اقتصادی، نکات و دستاوردهای مثبتی ذکر کردهاند که ازجمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پیوندهای اجتماعی قویتر، انتقال بهتر فرهنگ و ارزشها (چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه)، تنوع بیشتر نسلها و مهارتها، افزایش نیروی کار، حمایت عاطفی و روانی چه در سطح خانواده و چه در سطوح بالاتر مثل جامعه، تقسیم کار و افزایش مسئولیتپذیری اعضای خانواده و آماده کردن آنها برای پذیرش مسئولیت خارج از خانه، یادگیری مهارتهای اجتماعی، رونق اقتصادی از طریق افزایش تقاضا در سطح بازار، صرفهجویی در برخی هزینهها، افزایش پشتیبانی مالی و معنوی از سالمندان.
همه این موارد که هرکدام به تنهایی میتواند محل بحث جداگانه باشد و بخش قابل توجهی از جمعیت فعلی کشور تقریباً بر عمده این موارد مهر تأیید میزنند، اکنون دیگر به خاطرهها پیوستهاند و شاید اگر جلوی روند فعلی کاهش فرزندآوری و افزایش پیری جمعیت گرفته نشود، چهبسا در دهههای آینده دیگر در یادها هم اثری از آنها نتوان یافت.
فرزندان دیروز و پدران و مادران امروز به دلایل گوناگون که عمدتاً ناخواسته هستند، تمایلی به داشتن چند فرزند ندارند و گاهی زندگی بدون فرزند را ترجیح میدهند و همین موضوع سبب شده تا کشور ما به سمت پیری گام بردارد و داشتن خانواده شلوغ و پرجمعیت به رویایی کابوسوار برای آنها تبدیل شده است. رویا از آن جهت که باوجود تمام مشکلات مالی و اقتصادی از یکسو و هجمههای فرهنگی برای ترغیب خانواده به دوری از فرزندآوری از سوی دیگر، هنوز هم مردم به فرزندآوری تمایل دارند اما مشکلات اقتصادی شدید، خانواده پرجمعیت که هیچ، حتی داشتن دو فرزند را هم برای بسیاری از آنها به کابوس تبدیل کرده است.
نرخ رشد جمعیت ایران در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته و در حال حاضر کمتر از یک درصد است درحالیکه نرخ باروری از حدود 5 یا 6 فرزند به ازای هر زن در دهه 1360 به کمتر از دو فرزند در دهه 1400 رسیده و باعث شده سهم سالمندان در ترکیب جمعیتی ایران به طور قابلتوجهی افزایش یابد.
با افزایش سهم سالمندان، جمعیت فعال اقتصادی کاهش مییابد که این موضوع میتواند رشد اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد و بهرهوری نیروی کار را کاهش دهد، مراقبت های بهداشتی و درمانی سالمندان فشارهای زیادی بر سیستم سلامت و صندوق های بازنشستگی وارد می کند و به دلیل کاهش حمایت های خانوادگی از افراد سالخورده، شاهد ایجاد شکاف اجتماعی خواهیم بود.
فاصله طولانی مشوقهای فرزندآوری تا واقعیت دغدغههای والدین
مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس در سالهای گذشته، تلاش کردهاند که با تصویب قوانینی، طیف متعددی از مشوقهای مالی و غیرمالی را برای افزایش فرزندآوری ارائه دهند تا زوجین با نگرانی کمتری سیاستهای جمعیتی کشور و آرزوهای خود را پیگیری کنند اما خروجی این قوانین که شاید قانون جوانی جمعیت را بتوان بزرگترین اقدام در این راه دانست، نتوانسته انتظارات جامعه را در این راه محقق کند.
یکی از اصلیترین انتقاداتی که به قانون جوانی جمعیت وارد میشود، کافی نبودن مشوقهای پیشبینی شده در این قانون برای ابتدا تشویق جوانان به ازدواج و در ادامه ترغیب به فرزندآوری است.
عدم تناسب بین مشوقهای ارائه شده با تورم و هزینههای زندگی در حوزههای مسکن، آموزش، تغذیه و بهداشت، یکسانبودن مشوقها در کشور علیرغم تفاوت در هزینهها بهویژه هزینه مسکن، تمرکز بر مشوقهای مالی (هرچند نامناسب) به جای توجه جدی به حمایتهای غیرمالی مانند ارائه و تضمین خدمات مراقبتی از نوزاد و کودک، ارائه خدمات و امکانات آموزشی و دسترسی آسان به خدمات بهداشتی، امنیت شغلی، پیچیدگی در روند دریافت مشوقها؛ ازجمله انتقاداتی است که به قانون جوانی جمعیت و به طور کلی وضعیت حمایت از ازدواج و فرزندآوری، وارد میشود و آنطور که باید و شاید در عمل موجب بهبود فرزندآوری نشده است.
نگاهی به وضعیت خروجی قوانین و سیاستهای وضع و اجراشده و همچنین تجربه سایر کشورها چه در حوزه ارائه مشوقها و چه در حوزه جلوگیری از تعمیق بحران جمعیت نشان میدهد که این بحران و عمق آن برای مسئولان کشور آنطور که باید و شاید، ملموس نبوده است وگرنه اگر واقعاً این بحران قرار است چنین عواقب وحشتناکی برای کشور در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی ایجاد کند، قطعاً مسئولان باید برای جلوگیری از وقوع آن، خواب را بر خود حرام کنند نه اینکه با قوانینی که انتقادات فراوانی به آنها وارد است، در نهایت، امید مردم و سرمایه و فرصت حاکمیت را برای بهبود وضعیت جمعیتی کشور نابود کنند.
وضعیت فعلی حمایت از ازدواج، فرزندآوری و جلوگیری از پیری جمعیت در مرحله اجرا و آنطور که در سالهای گذشته شاهد بودهایم به شکلی بوده است که مسئولان اجرایی چه در دولت و چه در مجلس شورای اسلامی باید با قید فوریت به بازنگری آنها بپردازند.
دفتر خبرگزاری تسنیم در استان البرز نیز با همین هدف، وضعیت فعلی سیاستها و برنامههای حمایتی مربوط به فرزندآوری و جلوگیری از پیری جمعیت را در گفتوگو با مسئولان، کارشناسان و خانواده مورد بررسی قرار میدهد تا نکات مثبت و منفی قوانین و سیاستهای فعلی، دغدغههای اصلی و واقعی خانواده را منعکس کند.
انتهای پیام/
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1327768/