بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
به نظر میرسد که دولت به دنبال یک رویکرد دوگانه است: از یکسو اصلاحات دروناقتصادی برای کاهش وابستگی به تحریمها و تقویت بنیادهای اقتصادی، و از سوی دیگر پیگیری راهکارهایی برای لغو تحریمها و بهبود روابط بینالمللی بهمنظور ایجاد فضای مناسب برای رشد.
رقیه ندایی| مراسم تحلیف ترامپ روز 20 ژانویه 2025 یعنی اول بهمن است و رئیسجمهور آینده آمریکا وارد کاخ سفید میشود. شروع به کار ترامپ در کاخ سفید میتواند بر روی تمام اقتصادهای دنیا از جمله ایران تاثیرگذار باشد و مسیر هر اقتصادی را صعودی یا نزولی و یا برعکس سازد. دوره اول ریاستجمهوری ترامپ با اعمال تحریمهای شدید اقتصادی بر ایران همراه بود که تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد این کشور گذاشت. این تحریمها بخشهای مختلف اقتصادی ایران از جمله صادرات نفت، دسترسی به بازارهای بینالمللی و سیستم بانکی را تحت تاثیر قرار داد.
اقتصاد ایران بیش از 10 سال است که با تحریمهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند و همین موضوع باعث شده که شرایط تورمی و درآمدهای اقتصادی روزبهروز وخیمتر شود. کشور ایران پس از انقلاب در اول خردادماه سال 1359 رسماً تحریمهای اقتصادی را تجربه کرد و پس از آن تحریمهای هستهای علیه ایران آغاز شد. از آن سال تا امروز هر رئیسجمهوری در آمریکا لیستی جدید به تحریمهای ایران افزوده است و در این بین ترامپ بیشترین فشار را بر اقتصاد ایران وارد کرد.
از سال 2017 شروع کار ترامپ در کاخ سفید، قیمت دلار از کف 3725 تومانی تا سقف 32200 تومانی برای هر دلار آمریکا افزایشی 764 درصدی را تجربه کرده است که به معنای 8/6 برابر شدن قیمت دلار در این دوره زمانی بوده است. حال اکنون قیمت دلار در بازار آزاد در محدود 80 هزار تومان قرار دارد و قیمت دلار توافقی حدود 66 هزارتومان است، اگر ترامپ در دوره جدید خود بخشی از سیاستهای گذشته را پیش بگیرد احتمالا قیمت دلار تغییر خواهد کرد که نتیجه آن فشار تورم و فشار اقتصادی به مردم است.
تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد
ایالات متحده با سهم تقریبی 25 درصد از اقتصاد جهانی، بهعنوان بزرگترین اقتصاد دنیا و یکی از اثرگذارترین کشورها در صحنه بینالمللی شناخته میشود. از آنجا که این کشور نقش مهمی در اقتصاد و سیاست جهانی ایفا میکند، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بهویژه برای فعالان اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی اهمیت بالایی دارد و میتواند وضعیت تمامی بازارهای مالی را تغییر دهد و به نوعی باعث شود که بازارها سودده یا زیانده شوند. سرمایهگذاران در بازارهای مالی داخلی و خارجی نیز با تکیه به این موضوع و مواضعی که رئیسجمهور جدید آمریکا میتواند تاثیر مستقیم و قابل توجهی روی روند بازار داشته باشد، معمولاً با یک سناریوی خاص و احتمالی آینده بازار را پیشبینی میکنند. حتی برخی از فعالان اقتصادی پیش از حضور رئیسجمهور جدید آمریکا در بازار مالی خاص سرمایهگذاری میکنند تا بتوانند از شرایط ایجادشده سود کسب کنند.
براساس گزارشهای منتشرشده، 28 درصد از نهادهای مالی بزرگ جهان، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2024 را یکی از مهمترین ریسکهای اقتصادی میدانند و در کنار ناآرامیهای خاورمیانه و جنگهای مستمر در اروپای شرقی، این انتخابات را چالشی اجتنابناپذیر تلقی میکنند.
ایران، با توجه به جایگاه ژئوپلیتیکی خود و روابط استراتژیک با قدرتهایی مانند چین، بهطور مستقیم از تغییرات بینالمللی و تحولات سیاسی کشورهای بزرگ نظیر آمریکا تأثیر میپذیرد. چین، که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران تبدیل شده، در این میان نقشی کلیدی ایفا میکند.
در دو دهه گذشته، ایالات متحده با وضع تحریمهای شدید، اقتصاد ایران را به چالش کشیده و این تحریمها بهطور ملموسی بر وضعیت بازارهای مالی ایران، از جمله بورس و اوراق بهادار، تأثیرگذار بوده است. بنابراین، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند بهعنوان یک متغیر کلیدی در آینده اقتصاد ایران مورد توجه قرار گیرد.
چهار سال سخت
ترامپ در یکسال ابتدایی ریاستجمهوری خود در سال 1395 از تغییرات برجام و لزوم گفتوگو بر مسائلی همچون برنامه موشکی، نفوذ ایران در منطقه یا کمک به گروههای دیگر و مسائلی همچون حقوق بشر سخن میگفت؛ اما به هر حال با تمدید تحریمها مسیر خود را پیش برد.
تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1396 ادامه تحریمهای دولت پیشین بود و ترامپ نقش چندانی بر آن نداشت؛ اما همین موضوع موجب جهش قیمتی در بازار ارز شد و دلار به قله 4465 تومانی رسید. بررسی آمارها نشان میدهد که در سال اول ریاستجمهوری ترامپ قیمت دلار جهش 20 درصدی را تجربه کرده است.
شرایط در دومین سال حضور ترامپ در کاخ سفید متفاوت شد و شوک خروج آمریکا از برجام باعث شد که دولت و بانک مرکزی نیز به دنبال یافتن راهکاری برای کنترل بازار ارز باشد که از تخصیص دلار 4200 تومانی آغاز و به تشکیل بازار دوم و امثال این موارد رسید و با این دلار در محدوده 5600 تومانی نوسان میکرد.
پس از حدود سه ماه از خروج رسمی آمریکا فاز نخست بازگشت تحریمها علیه مبادلات دلاری ریالی، خرید و فروش طلا و سایر فلزات گرانبها، صنایع خودروسازی، تامین قطعات و خرید فروش هواپیمای مسافربری آغاز شد. پس از آن آبانماه سال 1397 تحریمها در قدم بعدی عملیاتی شد و بخش انرژی، نظام بانکی و مهمتر از آن مبادلات ارزی تحریم شد. نکته قابل توجه اینجا بود که روز 15 آبانماه سال 1397 بود که ارتباط بانکی ایران با سوئیفت قطع شد.
سومین سال حضور ترامپ با مخالفت ادامه معافیت تحریمها علیه خریداران نفت ایران آغاز شد و به آنها فرصت داده شد تا منابع خود را از ایران به کشور دیگری تغییر دهند و در اصل آغاز تحریمهای سخت نفتی ایران را میتوان اردیبهشتماه سال 1398 دانست و در سال سوم حضور ترامپ قیمت دلار در اقتصاد ایران سقف 15 هزار و 650 تومانی و کف قیمت 11 هزار و 200 تومانی را به خود دید.
چهارمین سال حضور ترامپ درحالی آغاز شد که قیمت فشار تحریمها روی اقتصاد ایران تا حدود زیادی افزایش یافت و در این سال برای پوشش تورم شاهد رشد و رونق بورس و در نهایت سقوط این بازار بودیم که همچنان پس از چهارسال نتوانسته یک روند مشخص به خود بگیرد. کف قیمتی دلار در چهارمین سال کاری خود سقف 32 هزار و 200 تومانی و کف 13 هزار و 479 تومانی را به خود دید.
بهطور کلی از بهمنماه 1395 تا زمستان سال 1399 قیمت دلار در محدوده 3 هزار و 725 تومان تا 32 هزار و 200 تومان نوسان داشت که رشد بیش از 764 درصدی را ثبت کرده است. حال اگر این مولفه را به کلیت اقتصاد مربوط کنیم خواهیم دید که سایر دادههای تورمی نیز در این مدت رشد بسیار زیادی را تجربه کرده است و بهطور کلی چهار سال کاری ترامپ، چهارسال فشار بر اقتصاد ایران بوده است. حال اگر در دوران جدید نیز ترامپ همان سیاستهای گذشته را در پی بگیرد شاهد وخامت اوضاع در کلیت اقتصاد کشور خواهیم بود.
برخی از کارشناسان عقیده دارند که بازگشت چهارسال سخت ترامپ دور از انتظار است و احتمالاً روند بازارها به همین زودیها تغییر کند و به نوعی ترامپ نیز از در سازش برای بازار وارد شود.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1332247/