سایپا در صف واگذاری؛ نارنجیپوشان به سرنوشت ایران خودرو دچار میشوند؟
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - تجارت نیوز / پس از واگذاری ایران خودرو و مناقشات بیپایان آن، حال بحث واگذاری سایپا به بخش خصوصی به یکی از داغترین بحثهای اقتصادی کشور تبدیل شده است، اما آیا سایپا هم به سرنوشت ایران خودرو دچار میشود؟
سالهاست که دولتمردان از ضرورت کاهش تصدیگری در صنعت خودروسازی سخن میگویند، اما خصوصیسازی این صنعت همیشه در هالهای از ابهام قرار داشته است. گرچه دولت در ظاهر درصد اندکی از سهام ایران خودرو و سایپا را در اختیار دارد، اما ساختار پیچیده مالکیت و سهامهای تودلی، همچنان نفوذ جدی آن در تصمیمات این شرکتها را به تصویر میکشد. حالا که سال 1403 رو به پایان است، بحث واگذاری خودروسازان دوباره به صدر اخبار اقتصادی بازگشته، اما مانند همیشه، تضاد منافع، زد و بندهای پشت پرده و نبود شفافیت، واگذاری را از یک تصمیم اقتصادی به یک بازی قدرت تبدیل کرده است. یعنی درست اتفاقی که برای ایران خودرو رخ داد.
برخلاف ادعای خصوصیسازی، آنچه در عمل در حال وقوع است، بیش از آنکه به انتقال مالکیت شباهت داشته باشد، از تغییر مدیریت میان گروههای ذینفوذ حکایت دارد. همین موضوع، آینده صنعت خودروسازی ایران را با ابهام بیشتری مواجه کرده و این پرسش را ایجاد میکند که آیا این واگذاری در نهایت به سود مصرفکننده است یا درنهایت منافع گروهی خاص را تأمین میکند؟
![]()
واگذاری سایپا؛ بازی قدرت یا اصلاح اقتصادی؟
زیاندهی خودروسازان دولتی دیگر به چالشی غیرقابل انکار تبدیل شده است. تغییرات پی در پی مدیران، تحمیل نیروی انسانی مازاد و قیمتگذاری دستوری، تنها بخشی از عواملی هستند که شرکتهای خودروسازی را به مرز بحران رساندهاند. با این حال، عدهای از کارشناسان ریشه مشکلات را نه در مالکیت دولتی، بلکه در فسادهای درونسازمانی و رانتهای گستردهای میدانند که میان خودروسازان و تأمینکنندگان قطعات شکل گرفته است.
در این میان، برخی از جریانهای سیاسی که پیشتر از ورود گروه «کروز» به مالکیت ایرانخودرو سکوت کرده بودند، اکنون در برابر واگذاری سایپا به گروههای دیگر سنگاندازی میکنند. تلاشهایی که حتی به تلویزیون دولتی کشیده شده و در سطحی گسترده تبلیغ میشود.
بررسی گزینههای پیشنهادی برای خرید سهام سایپا نشان میدهد که هر یک از این گروهها منافع خاصی را دنبال میکنند، اما هیچیک از آنها برنامهای جامع و شفاف برای اصلاح ساختاری صنعت خودروسازی ارائه نکردهاند. در این میان، کرمانموتور، کنسرسیومی از قطعهسازان، زرماکارون و حتی یک خودروساز چینی (چانگان) بهعنوان گزینههای جدی خرید سایپا مطرح شدهاند. هرکدام از این گزینهها، چالشهای متفاوتی را به همراه دارند که بررسی آنها میتواند تصویری شفافتر از آینده این واگذاری ارائه دهد.
کرمان موتور به دنبال انحصاری جدید
کرمانموتور، یکی از قدیمیترین شرکتهای خودروسازی خصوصی در ایران بهعنوان یکی از متقاضیان اصلی خرید سایپا معرفی شده است. این شرکت که بیشتر در حوزه مونتاژ خودروهای چینی فعالیت کرده، اکنون ادعا میکند که توان مدیریت سایپا را دارد. در نامهای که این شرکت خطاب به رئیس جمهوری ارسال کرده، وعدههایی از جمله تولید نیم میلیون خودرو در سال، سرمایهگذاری 500 میلیون دلاری و کاهش وابستگی ارزی داده شده است.
اما تردیدهای جدی درباره این ادعاها وجود دارد. بهرغم سرمایهگذاری کرمان موتور در بخش توسعه تولیدات، کرمانموتور تاکنون نشان نداده که توانایی طراحی و تولید مستقل خودرو را دارد. علاوه بر این، سهم بالای این شرکت در واردات قطعات چینی باعث شده که برخی کارشناسان این پرسش را مطرح کنند که آیا واگذاری سایپا به کرمانموتور، صنعت خودروی ایران را بیش از پیش به چین وابسته میکند؟
از سوی دیگر، تمرکز قدرت در دستان یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی، خطر انحصار را افزایش میدهد. کرمانموتور در صورت خرید سایپا، به یکی از بزرگترین بازیگران صنعت خودروسازی تبدیل میشود و این مسئله میتواند بازار را از رقابت خارج کرده و به زیان مصرفکنندگان تمام شود.
چشم سرمایهگذار خارجی به سایپا
نام چانگان، خودروساز مطرح چینی نیز در فهرست متقاضیان خرید سایپا قرار دارد. سابقه همکاری این شرکت با سایپا به حدود یک دهه پیش بازمیگردد و چانگان حتی در دورهای قصد داشت سرمایهگذاری مشترکی را با سایپا انجام دهد که بهدلیل تحریمها متوقف شد. حالا این شرکت دوباره برای ورود به صنعت خودروسازی ایران ابراز علاقه کرده است.
سرمایهگذاری خارجی میتواند به بهبود کیفیت تولیدات داخلی، انتقال فناوری و افزایش اشتغال کمک کند. اما در صورت واگذاری سایپا به چانگان، مسئله وابستگی صنعت خودرو به یک خودروساز خارجی مطرح میشود. تجربه نشان داده که چنین وابستگیهایی میتواند در آینده مشکلاتی جدی ایجاد کند، مشابه آنچه در همکاریهای پیشین ایران با شرکتهای اروپایی رخ داد.
از سوی دیگر در صورتی که چانگان زنجیره تأمین قطعات را هم در اختیار بگیرد، قطعهسازان داخلی از چرخه تولید کنار گذاشته میشوند. چنین سناریویی، ضربهای جدی به صنایع داخلی زده و از عوامل حضور قطعهسازان در ردیفهای اول خرید خودروسازان دولتی به شمار میآید.
واگذاری سایپا به سرمایهگذاری بیتجربه
نام هلدینگ زر ماکارون نیز بهعنوان یکی از متقاضیان خرید سایپا مطرح شده است. حضور یک شرکت تولید مواد غذایی در رقابت برای خرید یک خودروساز، شاید در نگاه اول عجیب بهنظر برسد. اما گروه زر که پیشتر در صنعت غذا موفق عمل کرده، اکنون تلاش دارد با تأسیس «زر خودرو» به صنعت خودروسازی وارد شود.
زر ماکارون از نظر مالی، پشتوانهای قوی دارد، اما مسئله اصلی، نبود تجربه خودروسازی است. مدیریت یک شرکت خودروساز، تفاوتهای اساسی با مدیریت یک هلدینگ غذایی دارد و ورود به این صنعت نیازمند دانش تخصصی و شبکه گستردهای از تأمینکنندگان و شرکای صنعتی است.
گرچه ورود یک بازیگر جدید به صنعت خودروسازی میتواند رقابت را افزایش دهد، اما واگذاری سایپا به یک مجموعه تازهوارد، در کوتاهمدت ممکن است مشکلات مدیریتی و اجرایی جدی به همراه داشته باشد.
واگذاری سایپا یا بازی تضاد منافع؟
در کنار گروههای صنعتی و سرمایهگذاران خارجی، کنسرسیومی از قطعهسازان داخلی نیز برای خرید سهام سایپا اعلام آمادگی کردهاند. این پیشنهاد از دو جهت قابلتأمل است.
ازیکطرف، واگذاری سایپا به قطعهسازان، میتواند مشکلات زنجیره تأمین را کاهش دهد و فرآیند تولید را تسریع کند. اما از سوی دیگر، تضاد منافع در این واگذاری آشکار است. قطعهسازان ممکن است منافع خود را در اولویت قرار دهند و کیفیت تولید را فدای سودآوری کوتاهمدت کنند.
این نگرانی نیز وجود دارد که در صورت واگذاری سایپا به قطعهسازان، رقابت در بازار کاهش یابد و زنجیره تأمین به انحصار گروه خاصی درآید. در چنین شرایطی، خطر فساد و قراردادهای غیرشفاف افزایش مییابد و توسعه سایپا ممکن است با مشکلات جدی روبهرو شود.
این گروهها که تأمینکنندگان اصلی قطعات خودرو در کشور محسوب میشوند به دلیل مشکلات مالی خودروسازان به دلیل صورتحسابهای پرداختنشده از سوی خودروسازان با بحران نقدینگی مواجه شده و تلاش دارند با تصاحب سایپا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین داشته باشند.
اما این سناریو تعارض منافع جدی را به دنبال دارد. قطعهسازانی که سهامدار خودروساز باشند میتوانند قیمت قطعات را افزایش داده و رقابت را در بازار قطعات از بین ببرند. چنین وضعیتی در نهایت به افزایش هزینه تولید خودرو و کاهش کیفیت منجر شده و ضرر و زیان سهامداران اصلی خودروسازان را به همراه دارد.
برنده واگذاری سایپا کیست؟
خصوصیسازی، در معنای واقعی خود باید به افزایش رقابت، بهبود کیفیت و کاهش هزینهها منجر شود. اما آنچه در ماجرای واگذاری سایپا دیده میشود، بیش از آنکه یک اصلاح اقتصادی باشد، توزیع مجدد قدرت میان گروههای مختلف است.
خصوصیسازی واقعی، نیازمند طراحی یک مدل شفاف، رقابتی و نظارتپذیر است. انتخاب هرکدام از گزینههای مطرحشده باید با در نظر گرفتن منافع ملی، کاهش وابستگی به واردات، ارتقای توان داخلی و افزایش بهرهوری انجام شود. در غیر این صورت، سایپا تنها از یک گروه به گروهی دیگر منتقل شده، بدون آنکه تغییری در ساختار صنعتی آن ایجاد شود.
کرمانموتور میتواند بازار را به انحصار بکشاند. چانگان ممکن است صنعت خودروی ایران را به وابستگی بیشتر بکشاند. زر ماکارون، فاقد تجربه لازم است و قطعهسازان نیز با تعارض منافع جدی روبهرو هستند.
در این میان، مصرفکننده و سهامداران که باید اصلیترین ذینفع این صنعت باشند، بازهم نادیده گرفته شدهاند. در نهایت این پرسش باقی میماند که آیا این واگذاریها در خدمت توسعه صنعت خودرو است یا تنها تغییری در مهرههای بازی قدرت؟
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1370110/