بحران ریزش بدنه اجتماعی دولت بعد از حذف ظریف؟
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| هفتمین استعفای محمدجواد ظریف، شب روزی منتشر شد که مجلس رأی اعتمادش به عبدالناصر همتی را پس گرفت و دولت در شش ماه بعد از آغاز به کار، اولین وزیرش را از دست داد. ظریف اگرچه یک بار نیز در روزهای ابتدایی شروع به کار دولت استعفا داد، اما با توجه به کشمکشها و حواشی شش ماهه انتصاب او در دولت، به نظر میرسید استعفای هفتم یک نمایش رسانهای یا رفتاری صرفاً از روی احساسات نباشد. در میان گمانهزنیهای رسانهای، سحر روز دوشنبه، محمدجواد ظریف پیامی در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و ضمن تایید این خبر نوشت که در جلسهای به دعوت رئیس دستگاه قضا به او توصیه شده تا «برای جلوگیری از فشار بیشتر بر دولت، به دانشگاه برگردد.» اگرچه مسئولیت ظریف در دولت، ظاهراً تشریفاتی بود و چندان کلیدی به نظر نمیرسید؛ اما حذف محمدجواد ظریف از بدنه دولت به عنوان فردی که نقش محوری در حمایت از مسعود پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی و پس از آن راهبری دولت داشت، آثاری به همراه دارد که بخشی از آن مستقیماً متوجه بدنه و ساختار دولت میشود و بخشی از آن نیز به منتقدان دولت برمیگردد که در ادامه اثرات این استعفا را بررسی خواهیم کرد.
آش کشکی که پای ظریف است
ظریف اگرچه در دولت مسعود پزشکیان سمتی کلیدی نداشت و این طور تصور میشد که انتصاب او در سمت معاونت راهبردی، تشریفاتی است، با این حال حضور او در دولت، دغدغه جدی حامیان او و دولت بود. این گزاره انکارناپذیر است که او در رقابتهای انتخاباتی خرداد ماه 1403 از تصویر وزیر خارجه دولت روحانی فاصله گرفت و خود را به عنوان یکی از چهرههای اصلی دولت مسعود پزشکیان در افکار عمومی ثبت کرد. در اظهارات چهرههای مختلف اصلاحطلب نیز تکرار میشد که ظریف نقشی مثبت در پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات داشت. فارغ از صحیح یا غلط بودن این گزاره، ظریف خود و حیات سیاسیاش را به دولت مسعود پزشکیان گره زد. با در نظر گرفتن این موارد استعفای او اگرچه منجر به حذف فیزیکی او از بدنه دولت میشود، اما ظریف را از دولت چهاردهم و آثار مثبت و منفی دولت بر فضای سیاسی جدا نمیکند. علاوه بر این در هیچ بخشی از متنی که ظریف در تایید خبر استعفای خود منتشر کرده، جمله یا اشارهای وجود ندارد که فاصلهگذاری ظریف با دولت را تایید کند. همراهی و حضور ظریف با مسعود پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی و بعد از آن در کابینه دولت، نام ظریف را به عنوان یکی از چهرههای کلیدی دولت ثبت کرد. او چه بخواهد و چه نخواهد، نمیتواند خود را از آثار و عواقب مثبت یا منفی دولت جدا کند و از صبح روز دوشنبه با آن فاصلهگذاری کند. ظریف از دولت پزشکیان جدا نخواهد شد؛ چراکه نام او هم به عنوان یکی از مهرههای مؤثر در رأیآوری پزشکیان ثبت شده و در زمره عاملان وضع موجود قرار خواهد گرفت، هم جنس حضور او در دولت بیشتر از آنکه برای انجام اقدامات اجرایی باشد، در راستای استفاده از ایده او در موضوعات مختلف، استفاده از تجربیات و مخصوصاً کنش سیاسی در سیاست خارجی متمرکز بود. اینکه حذف او مستقیماً منجر به حذف ایده و گفتمان او در دولت خواهد شد یا خیر نیز موضوعی است که گذر زمان آن را اثبات خواهد کرد اما به نظر نمیرسد این ایده از بدنه دولت حذف شود.
بحران ریزش بدنه اجتماعی دولت بعد از حذف ظریف؟
دوره حضور ظریف در وزارت خارجه و امضای توافق برجام و به نتیجه رسیدن این توافق با مذاکرات ظریف، بدنهای از حامیان اجتماعی را برای محمدجواد ظریف به وجود آورد که با استفاده از همین امتیاز در کارزار انتخاباتی نقشآفرینی کرد. ظریف عملاً حامیان خود را به بدنه حامی مسعود پزشکیان متصل و آنها را به بدنه حامی دولت تبدیل کرد. حذف محمدجواد ظریف از دولت، این بدنه اجتماعی حامی دولت را از دولت دور میکند و منجر به فاصلهگذاری آنها با دولت چهاردهم میشود. حذف فیزیکی و ایده او در فضای سیاسی مخصوصاً در عرصه سیاستخارجی که حمایت جدی این بدنه را به همراه داشت، نسبت آنها با دولت مسعود پزشکیان را یا در رفتارهای رادیکال خلاصه میکند یا آنها را به سمت انفعال و بیتفاوتی در تصمیمات دولت سوق میدهد. پس از این دولت درحالیکه تلاش دارد تا بدنه اجتماعی حامی خود را افزایش دهد، با بحران ریزش بخشی از این بدنه حامی مواجه میشود و در موقعیت فشار رادیکالهای مخالف دولت، این اتفاق فشاری دوچندان برای دولت به همراه دارد و در کمتر از یک سال، آسیب دیگری متوجه دولت میکند.
خوشحالان خاموش دولت
فارغ از اثرات منفی که حذف ظریف به همراه خواهد داشت، استعفا فرصتهایی پیش روی برخی میگذارد. حذف ظریف نه فقط برای رادیکالهای مخالف دولت، بلکه برای بخشی از بدنه درون دولت نیز خبری خوب است. پیشتر مفصلاً اشاره کردیم که سه طیف و جریان درون دولت حضور دارند؛ یک طیف، افرادی در دولت را شامل میشود که سیستم بروکراسی را در اختیار دارند. طیف دیگر عموماً افراد نزدیک به شخص رئیسجمهور هستند و بدنه سومی نیز وجود دارد که محمدجواد ظریف آن را نمایندگی میکرد. در ساختار دولت، کشمکشی نه چندان پنهان میان این سه طیف درون دولت وجود داشت. این نزاع گاهی در مسیری که در اعمال سیاستها و تدبیر امور از جانب دولت اعمال میشد، خود را نشان میداد. استعفای محمدجواد ظریف به عنوان یکی از سرهای این سه ضلعی، خبری خوشحالکننده برای دوطیف دیگر دولت به شمار میرود، زیرا نزاع را خاتمه میدهد، احتمالاً یک جریان رقیب درون دولت را حذف میکند و مجال بیشتری برای تثبیت ایده خودشان در دولت فراهم میشود. اگرچه این طیف در مواضع اعلامی خود در روزهای آتی با حذف محمدجواد ظریف مخالفت خواهند کرد و از استعفایش ابراز تأسف میکنند و انگشت اتهام را به سمت مخالفان دولت میبرند و اعمال فشار رادیکالها بر دولت و معاون راهبردی سابق را خلاف انصاف میدانند، اما درواقع این موضوع برای آنها اتفاقی خوشایند است. علاوه بر کشمکش دو طیف درون دولت، برخی ایدهها و تحلیلهای او در ساختار دولت، منتقدانی جدی داشت که نمود ظاهری آن در ماجرای مذاکره با آمریکا خود را نشان داد. این افراد و جریانات درون دولت را میتوان مخالفان خاموش دولت نامید که در مواضع اعلامی از رفتن ظریف اظهار تأسف میکنند، اما رفتن او را فرصت میبینند.
بازار ![]()
خودزنی منتقدان دولت
در یک سمت این نزاع و کشمکش شش ماهه بر سر رفتن ظریف، مخالفان رادیکال دولت قرار دارند که برای خداحافظی ظریف از دولت لحظهشماری میکردند و حالا بهزعمشان اعمال فشارها برای رفتن ظریف جواب داده است. استیضاح همتی و پس از آن استعفای ظریف، در وهله اول این بدنه را در اعمال فشار و افزایش مانع برای دولت مصممتر خواهد کرد. احتمال اینکه برخی از چهرههای آنها درون مجلس، برکناری یا حذف دیگر افراد درون دولت را کلید بزنند، وجود دارد. اما با فرض به نتیجه رسیدن فشار مخالفان برای حذف چهرههای کلیدی درون دولت و برداشتن گامهای بعدی، زیانی در درازمدت متوجه منتقدان دولت خواهد شد. حذف این چهرهها که در تعریف بخشی از این منتقدان در زمره افراد با تفکر غربگرایی قرار میگیرند که در دولت حضور دارند، مجالی برای نقد دولت باقی نمیگذارد؛ چراکه دیگر دلیلی برای نقد وجود ندارد و اساساً کسی برای نقد کردن به جز شخص رئیسجمهور باقی نمیماند. امری که چندان هم مطلوب آنها نخواهد بود. درحالیکه از روزهای ابتدایی آغاز به کار دولت، تلاش برخی از منتقدان بر این استوار بود که میان این چهرهها و رویکردهای غلطشان با رئیسجمهور فاصلهگذاری کنند و حساب رئیسجمهور را از چهرههای غربگرا جدا کنند، حذف تک به تک این چهرهها، نقد دولت را بیمعنی میکند. آنها چارهای نخواهند داشت که صراحتاً به سمت انتقاد از رئیسجمهور و تقابل با بالاترین مقام اجرایی کشور حرکت کنند و در دام محدودیتی میافتند که ناخواسته برای خود ایجاد کردهاند و درنتیجه آنچه اتفاق میافتد، دردسر و آسیبی است که خودشان برای خودشان ایجاد کردهاند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1371724/