بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - مهمترین عناوین روزنامههای امروز _سهشنبه بیستوهشتم اسفند 1403_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بدیُمنی ترامپ در یمن» نوشت: «آمریکای ترامپ میخواهد بشکه باروت منطقه را منفجر کند؟ این پرسشی است که هیچکس پاسخی برای آن ندارد. سیاست گیجکننده رئیس جمهوری آمریکا در خاورمیانه میتواند تمام بازیگران منطقهای و بینالمللی از جمله واشنگتن را با تبعات ویران کننده مارپیچ تنش در خاورمیانه مواجه سازد.
با حملات آمریکا به یمن، یک بحران جدید در نزدیکی یکی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی جهان در حال شکلگیری است. در حملات ایالات متحده به یمن بیش از 150 نفر زخمی و کشته شدهاند. با این حال یمنیها از پا ننشسته و پاسخ متقابلی به آمریکا دادهاند. نیروهای مسلح این کشور در 2 نوبت ناوهواپیمابر هری ترومن به عنوان منشأ حملات به یمن را هدف موشکهای بالستیک و کروز قرار دادهاند.
طبق اعلام نیروهای مسلح یمن، یکشنبه شب کشتی جنگی آمریکایی هدف قرار گرفته و پس از آن ایالات متحده دوباره یمن را بمباران کرد. سخنگوی نیروهای مسلح یمن از حمله دوباره به ناو هواپیمابر آمریکایی و ناوگروه آن و به شکست کشاندن اقدام خصمانه آمریکا علیه یمن خبر داد. در همین حال، سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن، بامداد دوشنبه مجدداً از حمله به ناو هواپیمابر آمریکایی «یواساس هری ترومن» در شمال دریای سرخ خبر داد. این دومین حمله ارتش یمن به این ناو هواپیمابر در 24 ساعت گذشته، در پاسخ به تجاوزات نظامی آمریکا به خاک این کشور است که حداقل 150 شهید و مجروح برجای گذاشته است.
یحیی سریع اعلام کرد این عملیات با چندین موشک بالستیک و کروز و همچنین پهپاد انجام شد و این درگیری ساعتها به طول انجامید. او همچنین اعلام کرد نیروهای مسلح یمن موفق شدند حمله خصمانه ارتش آمریکا به این کشور را که در حال آمادگی برای انجام آن بودند به شکست بکشانند. یحیی سریع تصریح کرد: «جنگندههای دشمن پس از شلیک موشکها و پهپادهای ما به سمت ناو هواپیمابر و ناوگروه آن، مجبور شدند به محل اولیه خود بازگردند.»
سخنگوی نیروهای مسلح اعلام کرد: «با توکل بر خدا، با تجاوزات مجرمانه مقابله خواهیم کرد و تنش را با تنش پاسخ خواهیم داد.»
از نگاه کارشناسان، این موضوع بیانگر سیاستهای نادرست منطقهای دونالد ترامپ بوده و به نظر میرسد او هم در راستای سیاست حمایت حداکثری از اسرائیل حاضر به نادیده گرفتن ضربه به منافع آمریکا در خاورمیانه است.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازاریابی سیاسی یک قلدر» نوشت: «ترامپ تلاش دارد در یکی از بزنگاههای تاریخ آمریکا، آن هم در دوره افول، برای اعاده اعتبار و اقتدار جهانی، یک قمار بزرگ کند و طرح بازاریابی سیاسی خود را در دو عرصه بازاریابی سیاسی دولت و بازاریابی سیاسی بینالملل همراه و همافزا پیاده کند. این طرح، مثل همه طرحهای موفق، لازم نیست درجه عالی کسب کند، بلکه اگر در پیادهسازی درجه خوبی کسب کند، آمریکا را از ورطه افول درآورده و با آمریکای بازگشته به قدرت و راهبری جهانی روبهرو میشویم.
اما عناصر زیادی وجود دارند که میتواند طرح «ترامپ» را با مانع و مشکل جدی روبهرو کند. به قضیه غزه کوچک اما سرزنده و مقاوم نگاه کنید. خیلی زود بازی به نقطه دیگری برگشت و ناهمراهی عناصر تعیینکننده، آمریکا را از طرح کوچ اجباری عقب راند. از آن طرف قضیه اوکراین را هم ببینید.
البته باید دانست مطابق تئوری بازیها، برنده یا بازندهشدن در هر خردهبازی، دلالت بر توفیق تمام ندارد، بلکه بعضاً حتی امتیازهایی داده میشود تا طرف مقابل در یک بازی کوچک، برنده شود ولی کل بازی را واگذار کند.
بازی «ترامپ»، یک بازی چندبعدی و چندسطحی است و راه مقابله با آن، سرعت عمل، بههم زدن بازی، نرفتن در زمین بازیهای مینگذاریشده، فریب ظواهر بازیهای کوچک را نخوردن و فهم افق و هدف بازی طرف مقابل، در هر گام و مرحله و خواندن دست اوست. آمریکا در این بازی، فریبکاری، عدم رعایت قواعد متعارف، زیر و رو کشیدن و… را برای خود نه تنها جایز که حق میداند.
آنچه که مهم است، این است که این هژمونی قاطع و بُرندههایی هم دارد که مهمترین آنها عبارتند از: مردمیبودن و سرمایه اجتماعی بالای یک حکومت، توان بازدارندگی نظامی بومی، انسجام حکمرانی و بیرون آمدن حرف واحد، مقاومت در برابر دوقطبیهای ساختگی، عزم ملی برای استقلال و سلطهپذیری، حضور مؤثر در ائتلافهای راهبردی سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقهای و جهانی، بهکارگیری یک دیپلماسی زنده و بانشاط، حضور مؤثر در رقابتها و جنگهای رسانهای، قدرت تبیینی ملی و بینالمللی بالا و…
از این جهت، خوب است فهمیده شود امروز نسخهگریز از افول ایالات متحده، بیشتر از آنکه در منابع داخلی قدرت آمریکا یافت شود، آن را بایست در بهمریختگی و آشفتگی حاصل از ادعا، تصویرسازی، ادراکسازی و انشاهای آمریکا در مخاطبین هدف، جستوجو نمود. لذا هر روز بدعتی تازه در دیپلماسی ایالات متحده میبینیم مثلاً گارد عوض کردنهای نو به نو، که در دیپلماسی سنتی تعبیر به بیانضباطی و عدم ثبات در ایده محوری حکمرانی یک سرزمین تلقی میشد، اما در آمریکای «ترامپ» همین قضیه بدیهی و متعارف، پذیرفته شده است.
اکنون در پایان همین سال، فرصتی خوب مهیا شده است تا بخشی از این شکاف توسط خواص سیاسی و فکری جبران شود. بدیهی است ادامه ماجرا هم با مراعات و مدارای اطراف قضیه، قابل مدیریت و ارتقا است.
وگرنه، اتفاقات دفعی، ضایعات و زوالات دفعی و شاید مهلکتر به بار میآورند. از این جهت، بازاریابی سیاسی بهکار گرفته شده توسط هیئت حاکمه ایالات متحده، در صورت استفاده با درایت و دوراندیشی میتواند یک فرصت طلایی فراهم آورد، اگر و فقط اگر انسجام حکمرانی، قدر ببیند و در صدر بنشیند. در اولویت بعدی دیپلماسی بینالمللی و عمومی فوق فعال بهکار گرفته شود و رسانه بتواند با بازسازی حداقل بخشی از اعتماد آسیب خورده برای اتفاق و اتحاد مردم، راهگشایی کند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «سال اتمی» را برگزید و نوشت: «یک آمریکای غیرقابلاعتماد به معنای تمایل بیشتر کشورهای جهان به دستیابی به سلاحهای هستهای است. بدون تضمینهای امنیتی معتبر از سوی ایالات متحده، گسترش سلاحهای هستهای به سرعت در اروپا و آسیا افزایش خواهد یافت». این هشدار نشریه آمریکایی فارنپالیسی است در شرح وضعیتی که جهان در سالهای پیشرو احتمالاً تجربه خواهد کرد. رژیم منع اشاعه سلاحهای هستهای که به اختصار «انپیتی» نامیده میشود، احتمالاً در سالهای آتی با چالشهای بنیادینی روبهرو خواهد شد.
به گزارش فارن پالیسی، تحرکات اخیر سیاست خارجی رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، متحدان سنتی این کشور در اروپا را از خود دور کرده است.
ترامپ و تیم او صراحتاً این مساله را مطرح کردهاند که آمریکا دیگر نمیخواهد هزینه دفاع از اروپا را بپردازد. برای اروپایی که نزدیک 75 سال مدیریت امنیتی خود را به آمریکا واگذار کرده بود، این نگرش شوکهکننده است. بویژه بعد از دیدار ترامپ و زلنسکی، اروپا به این نتیجه رسیده که احتمالاً بقای ناتو و چتر هستهای ایالات متحده آمریکا در خطر است. تهدید ترامپ به عقبنشینی از تعهدات ناتویی آمریکا مسألهای نیست که اروپاییها بسادگی از کنار آن عبور کنند. تحول در رویکرد آمریکا البته فقط برای متحدان اروپایی این کشور تهدیدآمیز نیست.
این تحول که برای امنیت اوکراین فاجعهبار است، تهدیدهای بسیار بزرگتری برای امنیت جهانی به همراه دارد. مهمترین تهدید، خطر گسترش بیرویه سلاحهای هستهای است که اقدامات دولت ترامپ به آن دامن خواهد زد.
برخی دانشمندان استدلال کردهاند داشتن سلاحهای هستهای بیشتر در سراسر جهان در واقع امنیت را افزایش میدهد. آنها به استفاده نکردن از سلاح هستهای میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد اشاره و استنباط میکنند چون عواقب استفاده از سلاح هستهای بسیار وخیم است، کشورها تقریباً هرگز مایل به پذیرش آن ریسک نیستند.
طبق این استدلال، نباید از گسترش سلاحهای هستهای ترسید، زیرا این لزوماً به افزایش خطر استفاده از آن منجر نخواهد شد. این طرز فکر اضافه میکند که گسترش سلاحهای هستهای حتی میتواند وقوع جنگهای متعارف را کاهش دهد، زیرا خطر تشدید هستهای همیشه در پسزمینه وجود خواهد داشت.
با توجه به بیاعتمادی فزاینده به ایالات متحده، یکی از مسیرهایی که کشورهای جویای امنیت میتوانند در پیش بگیرند، تأمین بازدارندگی از یک تأمینکننده دیگر است. برای نمونه، فریدریش مرتس، صدراعظم احتمالی آینده آلمان اعلام کرده «با بریتانیا و فرانسه صحبت خواهد کرد تا ببیند آیا حمایت هستهای آنها میتواند به آلمان نیز گسترش یابد یا خیر». سایر اعضای ناتو نیز ممکن است مسیر مشابهی را دنبال کنند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «ژئوپلیتیک حوزه نوروز» را برگزید و نوشت: «نوروز بهعنوان یک پدیده فرهنگی نهتنها نقش مهمی در تکوین و تکامل ملیت و هویت ایرانی داشته، بلکه همواره یکی از ملاطهایی بوده که طی هزارهها کمک بزرگی نیز در راستای امتزاج و درهمآمیختگی اقوام ساکن در فلات ایران کرده است. نقش نوروز در ایجاد ملت و تکوین خصلتهای آن و تقویت حس ملیت ایرانی و برکشیدن ایرانیان بهعنوان مردمی با هویتی از آنِ خود، محرز است. نوروز یکی از عللی است که موجب شده تا ما ایرانیان در ساحت جامعهشناختی یعنی در روند تاریخ و در برابر اقوام همدین همچنان بهعنوان مردمی متفاوت و با هویت خاص خود بر جای بمانیم.
در شرایطی که انواع هنرها مثل رقص و موسیقی (هند)، نقاشی (چین)، معماری، مجسمهسازی، موسیقی و نقاشی (اروپا)، نقش مهمی در تکوین هویت ملی در دیگر کشورها داشته است، اما ما ایرانیان به دلیل جایز نبودن اغلب این هنرها در اسلام برای تکوین و ایجاد هویت ملی خود از همه این عوامل (بهجز معماری) تقریباً بیبهره بودهایم؛ بنابراین کار ما از نظر ایجاد هویت ملی بسیار دشوارتر بوده است. این جای خالی را در درجه اول زبان و شعر و ادب فارسی که ماوای اصلی ملیت ایرانی است، در کنار جشنهای ملی و در رأس آنها نوروز پر کردهاند و عهدهدار بخشی از بار سنگین هویتسازی و ایجاد همگنی ملی بودهاند.
نوروز امری فرامرزی نیز هست و از سوی بسیاری از ملتهای منطقه و بسیاری از جوامع در بسیاری از کشورها جشن گرفته میشود و کارکرد مهمی بهعنوان حلقه وصل بین ایران و خویشان ایرانیان در فلات ایران دارد. به این معنا، نوروز یکی از اشتراکات فرهنگی و تمدنی بین ایران امروز و مردمان بسیاری در فلات ایران و فراتر از آن است. نوروز در امپراتوری عثمانی گرامی داشته میشد و هنوز سنتهای آن در بین ترکهای ترکیه برقرار است؛ هرچند بعد از تأسیس جمهوری ترکیه بر مبنای قومگرایی ترکی و به دلایل سیاسی سعی در به فراموشی سپردن نوروز در بین ترکهای ترکیه شده است.
نوروز در شبهقاره هند از زمان غزنویان شناخته شد و پارسیان هند سهم بزرگی در گرامیداشت و ترویج آن داشتند. در دوره کنونی، نوروز از طریق آمیختهشدن با فرهنگهای بومی هند به حیات خود ادامه داده و هریک از آنها نوروز را به شیوه خاص خود جشن میگیرند. این در حالی است که در چند دهه گذشته تمرکز تهران عمدتاً بر خاورمیانه عربی بوده و اهمیت چندانی به حوزه نوروز نداده است و تلاشی برای بهرهبردن از این سرمایه بزرگ و افزودن بر اندوختههای آن نشده است.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «توهم نظم جدید خاورمیانه» را برگزید و نوشت: «جنگ غزه و پیامدهای آن نظم منطقهای را تحتتأثیر قرار داده، اما تغییرات بنیادینی ایجاد نکرده است. اسرائیل در تلاش برای تثبیت برتری نظامی، با محدودیتهایی روبهرو ست، ایران باوجود فشارها همچنان نفوذ دارد و ترکیه بهتدریج موقعیت خود را تقویت میکند.
بازگشت ترامپ، حمایت آمریکا از اسرائیل را تشدید کرده، اما سیاست کلی واشنگتن دگرگون نشده است. در نهایت، روندهای کنونی به جای شروع نظمی کاملاً جدید، بیشتر استمرار رقابتهای گذشته را تداعی میکند. کریستوفر فیلیپس، استاد روابط بینالملل دانشگاه کوئین مری لندن و نویسنده کتاب «نبرد برای سوریه» در پایگاه خبری میدل ایست آی نوشت: پیامدهای جنگ اخیر اسرائیل در غزه بسیاری از تحلیلگران را به این باور رسانده که نظم منطقهای خاورمیانه دستخوش تغییرات عمیقی شده است. این ادعاها بر پایه چند تحول کلیدی استوار است: اسرائیل اعلام کرده که حماس و حزبالله را تضعیف کرده، مناطق جدیدی در لبنان و سوریه را تحت کنترل خود درآورده است، ایران تا حدودی از این میدانها عقبنشینی کرده و سقوط بشار اسد در سوریه به بهبود موقعیت ترکیه انجامیده است.
بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و تغییر رویکرد واشنگتن، بار دیگر بحثها درباره شکلگیری نظمی تازه در خاورمیانه را داغ کرده است. اما آیا این تحولات واقعاً از دگرگونی عمیقی خبر میدهند؟ بخش زیادی از پیشرویهای اخیر اسرائیل به حوادث گذشته برمیگردد. با وجود آنکه شدت خسارتها و تلفات انسانی در غزه و لبنان بیسابقه بوده، اما تاکتیکهای نظامی اسرائیل تفاوت چشمگیری با گذشته ندارند. در واقع، حماس و حزبالله از جهاتی یادآور سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در دهههای 1970 و 1980 هستند، زمانی که اسرائیل از طریق مداخلات نظامی و اشغالگری بهدنبال تضعیف این گروهها و ایجاد مناطق حائل بود. اهداف امروز اسرائیل نیز در اصل تفاوت چندانی با آن زمان ندارد.
با این حال، هرچند اسرائیل موفق شد سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را از لبنان بیرون براند، اما جنگ 1982 موجب ظهور دشمنی جدید به نام حزبالله شد. این تحول نه تنها امنیت اسرائیل را تقویت نکرد، بلکه به بهبود موقعیت آن در منطقه شامات نیز منجر نشد. در حقیقت، به جای آغاز دورهای از برتری منطقهای، دهه 1980 اسرائیل را درگیر اشغالی فرسایشی کرد که در نهایت به عقبنشینی و مصالحه ختم شد. اگرچه شرایط امروز تغییر کرده، اما این ناکامیها نشانگر محدودیتهای اسرائیل بهویژه در عرصه نظامی هستند و این پرسش را مطرح میکنند که آیا اسرائیل قادر است برتری نظامی خود را به هژمونی منطقهای تبدیل کند.
اسرائیل همچنان در تلاش برای تبدیل برتری نظامی به نفوذ سیاسی منطقهای با چالشهایی روبهروست. روند گسترش نفوذ ترکیه تدریجی بوده و نه یک تحول ناگهانی. همچنین، اگرچه ایران تحت فشار قرار گرفته، همچنان از عرصه رقابت منطقهای کنار نرفته است. این واقعیت که منطقه دچار تحولات قابلتوجهی شده، انکارناپذیر است، اما اینکه این تحولات بهواقع آغاز یک «نظم جدید» باشد، هنوز مشخص نیست. در بلندمدت، عوامل خارجی ممکن است تأثیرات بیشتری بر آینده منطقه داشته باشند: واکنش جهانی به ریاستجمهوری ترامپ، تغییرات احتمالی در ائتلافهای ایالات متحده و اروپا و احیای نقش بینالمللی روسیه میتواند پیامدهایی غیرمنتظره و تأثیرگذار برای خاورمیانه به همراه داشته باشد.»

کد خبر 850210