سیاست ایران و آمریکا؛ دو راهی تنش یا مذاکره/ وزنکشی جنگطلبان و دیپلماتها در دولت ترامپ
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - برنا - گروه بینالملل: بعد از حضور در عرصه قدرت، دو مرحله مهم در چالشهای ایران و آمریکا رخ داده است: مرحله انتظارات رسانهای که تأثیرات اقتصادی و سیاسی داشته و مرحله انتخاب یک استراتژی مشخص از سوی ایالات متحده و ایران که در هفتههای اخیر وارد فاز اجرایی شده است.تغییرات اقتصادی در ایران که بسیاری آن را ناشی از انتظارات در تهران میدانند، چالشهایی در نرخ ارز و طلا ایجاد کرده است.
در حوزه سیاست خارجی، آنچه بیشتر نمایان است، بینظمی ناشی از ابهام در مسیری است که باید به مواجهه یا مذاکره ختم شود. به گزارش برنا، این بینظمی، عامدانه یا ناخواسته، با رویکرد ترامپ و تیم سیاسی و امنیتی او در قبال تهران بهعنوان یک تاکتیک سیاسی یا ناشی از تردیدهای آیندهنگرانه مطرح میشود. برخی آن را سیاست «صلح از طریق قدرت» میدانند و برخی دیگر، آن را نشانهای از آشفتگی در تصمیمگیریهای آمریکا تلقی میکنند. آنچه که پیداست،فشارهای سیاسی و اقتصادی تیم ترامپ علیه ایران، همزمان با انتشار نامهای که «تهدید و مذاکره» را دربرمیگیرد، بیانگر تاکتیک اصلی ایالات متحده در قبال تهران است. اما این مسئله به معنای انسجام کامل در سیاستهای آمریکا در برابر ایران نیست.
*هشدارتاکر کارلسون به ترامپ
تاکر کارلسون، مفسر سابق فاکسنیوز و مشاور ترامپ، در هفتههای اخیر بر همین موضوع تأکید کرده است. او که ارتباط نزدیکی با حلقه داخلی ترامپ دارد، هفته گذشته هشدار داد که هرگونه اقدام نظامی آمریکا علیه ایران میتواند رئیسجمهور را وارد یک درگیری فرسایشی و پرهزینه کند.
همزمان با افزایش فشارها بر ایران و تنشهای نظامی ایالات متحده در منطقه، کارلسون در شبکه ایکس هشدار داد: «حمله به تأسیسات هستهای ایران تقریباً بهطور قطع به کشته شدن هزاران نظامی آمریکایی در پایگاههای خاورمیانه منجر خواهد شد و دهها میلیارد دلار هزینه خواهد داشت.»
کارلسون همچنین با استناد به گزارشهای پنتاگون تأکید کرد که حملات تروریستی احتمالی در خاک آمریکا میتواند هزینههای بیشتری به دنبال داشته باشد. او هشدار داد: «کارزار بمباران ایران جنگی را آغاز خواهد کرد که جنگ آمریکا خواهد بود؛ پس اجازه ندهید که تبلیغاتچیها شما را فریب دهند.»
*دو دیدگاه در دولت ترامپ
کارلسون در دو مصاحبه جداگانه همین موضع را دنبال کرد. در گفتوگو با محمد بن عبدالرحمان آلثانی، وزیر خارجه قطر، نگرانی کشورهای عربی درباره افزایش تنشهای نظامی منطقه را بررسی کرد. در گفتوگوی دیگری با استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، رویکرد مذاکرهمحور ایالات متحده را برجسته ساخت.
ویتکاف در برنامه پادکست کارلسون اظهار داشت که فشار زیادی بر دولت ترامپ برای درگیری نظامی با ایران وجود داشت، اما اولویت رئیسجمهور، یافتن راهحلی دیپلماتیک بود. او تأکید کرد که ترامپ شخصاً نامهای به ایران ارسال کرده و خواستار مذاکره، رفع سوءتفاهمها و بازگشت تهران به جامعه جهانی شده است.ویتکاف معتقد است که هنوز فرصتی برای حل مسالمتآمیز این تنشها وجود دارد و تأکید میکند: «ایران میتواند دوباره به جامعه جهانی بازگردد، بدون تحریم و با اقتصادی قدرتمند.»
با این حال، بعد از این اظهارات، اختلافنظرها در سیاست آمریکا تشدید شد. برخی تحلیلگران روایت ویتکاف را نزدیک به دیدگاه ترامپ میدانند و آن را در راستای نگرانیهای کشورهای منطقه ارزیابی میکنند. اما مخالفان ایران در دولت ترامپ همچنان بر تشدید تنشها تأکید دارند.
همزمان با تلاشهای تاکر کارلسون و ویتکاف که در دور اول ریاستجمهوری ترامپ نقش مهمی در مهار رویکرد نظامی علیه ایران داشتند، مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، بلافاصله پس از اظهارات ویتکاف که گفته بود «میتوانیم یک سیستم راستیآزمایی در برنامه هستهای ایران داشته باشیم و همهچیز نباید با گزینه نظامی حل شود»، خواستار برچیدن کامل برنامه هستهای ایران شد. این موضع، نهتنها از سوی تهران قابل پذیرش نخواهد بود، بلکه میتواند به افزایش تنشها بین ایران و آمریکا منجر شود.
*وزنکشی مخالفان و موافقان جنگ
ایران بارها تأکید کرده که به دنبال سلاح هستهای نیست و گزارش اخیر سازمان اطلاعاتی آمریکا نیز این ادعا را تأیید کرده است. با این حال، تحرکات نظامی و اختلافنظرها در واشنگتن نشان میدهد که مخالفان اقدام نظامی علیه ایران در برابر جنگطلبان دولت ترامپ درگیر چالشی جدی هستند.
علی واعظ، تحلیلگر گروه بینالمللی بحران که از راهحلهای مسالمتآمیز حمایت میکند، در مصاحبهای با دویچهوله گفته است: «ایرانیها هرگز با اسلحهای روی شقیقهشان مذاکره نخواهند کرد.» او معتقد است که هرچند ترامپ و ویتکاف لزوماً مخالف توافقی سودمند نیستند، اما به نظر میرسد سایر مقامات دولت با این رویکرد همراه نباشند.
واعظ میافزاید که اگرچه تصمیم نهایی با ترامپ است، اما توجه او به موضوع ایران کاهش یافته، زیرا مسائل مرتبط با غزه و اوکراین در اولویت قرار دارند.
*سفر هیئت اسرائیلی به ایالات متحده
پس از استقرار ناوهای جنگی و توان نظامی آمریکا در جزیره دیگو گارسیا در اقیانوس هند، همراه با ورود هواپیماهای B-2 با قابلیت حمل بمبهای سنگین، گمانهزنیها درباره رویکرد نظامی علیه ایران تقویت شده است. این احتمال همزمان با عملیاتهای نظامی پیاپی در یمن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
این تحرکات هفته گذشته با اخبار مکمل دیگری همراه شد. آکسیوس گزارش داد که ایالات متحده و اسرائیل در کاخ سفید مذاکرات راهبردی درباره برنامه هستهای ایران برگزار خواهند کرد. به گفته منابع اسرائیلی، بنیامین نتانیاهو و تیم او معتقدند که شانس دستیابی به توافق با ایران بسیار اندک است و به دنبال هماهنگی با واشنگتن برای یک طرح اقدام مشترک در صورت تشدید تنشها و احتمال درگیری نظامی هستند.
این نخستین دیدار گروه مشورتی راهبردی ایالات متحده و اسرائیل از زمان بازگشت ترامپ به قدرت است. در این مذاکرات، نمایندگانی از شورای امنیت ملی، ارتش اسرائیل، موساد، وزارت خارجه، وزارت دفاع و کمیته انرژی اتمی حضور خواهند داشت.این حضور همزمان هیئت اسرائیلی در آمریکا نشان میدهد که بازیگران غیردولتی درباره مسئله ایران نیز به سیاستهای احتمالی آمریکا سنجاق شدهاند و در تلاش برای تاثیرگذاری بر روند تردیدآمیز استراتژی ترامپ هستند.
*سیاست تهران بر پایه مذاکرات غیرمستقیم
پرسش اساسی این است که آیا مسیر کنونی، با وجود تضادهای درونی در دولت ترامپ و عدم شفافیت در استراتژی کلان آمریکا، میتواند به راهحلی پایدار بینجامد یا اینکه شرایط، ناگزیر به سمت افزایش تنش سوق داده خواهد شد؟ ایران، با حفظ سیاست مذاکره غیرمستقیم و همزمان تقویت توان بازدارندگی خود، بهدنبال آن است که از موضعی مستحکم وارد هرگونه تعامل احتمالی شود. اظهارات عراقچی در هفتههای گذشته درباره عدم استقبال ایران از جنگ در حالیکه برای هرگونه تنش نظامی آماده است در کنار مواضع او و «سید کمال خرازی»، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی بنا بر آمادگی تهران برای مذاکرات غیرمستقیم نشان میدهد رویکرد ایران صراحت و شفافیت بیشتری یافته است. در مقابل، آمریکا همچنان میان فشار حداکثری و گزینههای دیپلماتیک سرگردان است. این وضعیت، دو مسیر پیش روی تهران و واشنگتن قرار داده است: نخست، ادامه تنشهای کنترلشده به صورت موقت که در نهایت میتواند به یک الگوی تازه از مواجهه منجر شود؛ و دوم، درگیریهای نظامی، که پیامدهای آن تنها محدود به دو کشور نخواهد بود. در میانه این پیچیدگی، بلاتکلیفی دولت ترامپ، اختلافات درونی و تاثیرگذاری بازیگران بیرونی میتواند به عاملی تعیینکننده تبدیل شود؛ عاملی که مسیر آینده این تقابل را بهسوی دیپلماسی سوق میدهد یا به نقطهای بدون بازگشت.
انتهای پیام/
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1386841/