بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - وضعیت نظام آموزشی کشور در شاخصهای مربوط به مهارتهای فارغالتحصیلان، رتبه 136 را در میان 140 کشور دارد. این به این معناست که دانشآموزان مهارت کافی برای ورود به بازار کار را کسب نمیکنند.
- «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
به روایت آمارها:
دانشآموز ایرانی درس میخواند ولی مهارت کسب نمیکند
روح... محمدی، معاون وزیر کار و رییس سازمان فنی و حرفهای طی سخنانی در جمع خبرنگاران گفته است: طبق گزارشهای معتبر بینالمللی پیشبینی میشود که تا سال 2030، بیش از 170 میلیون شغل جدید ایجاد و 92 میلیون شغل حذف خواهد شد. بخش عمدهای از این تغییرات به دلیل مسائل مهارتی است؛ به طوری که اگر از هر 10 کارگر، 6 نفر ارتقای مهارت پیدا نکنند، در همین بازه زمانی حذف خواهند شد. همچنین، 40 درصد از مهارتهای فعلی کارگران تا سال 2030 منسوخ خواهد شد و باید جایگزین شود.
او همچنین می افزاید: گزارشها نشان میدهند که بیش از 40 تا 45 درصد نیروی کار باید مهارتهای خود را ارتقا دهند تا بتوانند به کار فعلی خود ادامه دهند. بنابراین، با یک دینامیک جدی در بازار کار مواجه هستیم که افراد باید مهارتهای چندگانه کسب کنند تا بتوانند نقش خود را در بازار کار حفظ نمایند.
محمدی در بخش دیگری از سخنان خود نیز گفته است:
بر اساس دادهها، وضعیت نظام آموزشی کشور در شاخصهای مربوط به مهارتهای فارغالتحصیلان، رتبه 136 را در میان 140 کشور دارد. این به این معناست که دانشآموزان ما سالها تحصیل میکنند اما مهارت کافی برای ورود به بازار کار را کسب نمیکنند. این معضل تنها محدود به نظام آموزشی رسمی نیست؛ بلکه در زیرساختهای آموزشی سازمانها نیز وجود دارد. رتبه ما در سرمایهگذاری سازمانها در آموزش نیروی کار 134 و در کیفیت آموزش 115 است که نشاندهنده توجه کم به آموزش و سرمایهگذاری پایین در این زمینه است.[1]
*نبود نیروی کار ماهر و کمبود نیروی کاری که حاضر به پذیرش مشاغل غیر پشت میزی باشد تبدیل به یک بحران جدی در اقتصاد کار ایران شده است. این بحران هم اکنون اقتصاد ما را به راهکار "واردات نیروی کار" رسانده است و اگر بخواهیم مشاغل کارگری کشور بر زمین نماند و چرخ اقتصاد همچنان بچرخد؛ ناگزیر از واردات نیروی کار هستیم.
بماند که با مشکل "بیکاری شیک" و انبوه کارجویانی که حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند و فقط کار پشت میزی می خواهند نیز مواجهیم.
سخنان رئیس سازمان فنی و حرفه ای و آمار ارائه شده از سوی او را باید به گوش جان شنید و برای نیروی کار ماهری که نیست فکری کرد.
در این زمینه همه خانواده ها، مسئولان و دستگاه های فرهنگی و رسانه ای و اجرایی وظیفه دارند که برای ترویج فرهنگ کار، قناعت به حقوق های معقول و نهادینه سازی این واقعیت که کار پشت میزی کم است؛ فعالیت کنند.
***
"مردم" دندانههای کلید براندازی نیستند!

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین های اصلاح طلب به تازگی طی یادداشتی که سایت جماران آنرا منتشر کرد مدعی آواز مجروح و دردمند و سیاهپوش مردم ایران علیه حاکمان ایران شده است.
او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می نویسد:
مشکل قدرت اینزمان آن است که اگرچه از اقتدار لازم برای امر به سکوت برخوردار نیست، اما در هراس از آواز مردم که از هر فراز و فرودش اشباح رنجور و سیه، افتان و خیزان، بیشتر با پشتهای خم، فرسوده زیر پشتوارۀ سرنوشتی شوم و بیحاصل، چون قوم مبعوثی برای رنج و درد، بیرون میآیند، تلاش میکند صدای آنان را به پارازیت تبدیل کند. قدرت، حتی در وضعیت بیقدرتی، نمیخواهد اقتدار «سخنگفتن» (برای همگان و بهجای همگان) خویش را از دست بدهد، لذا نظمی را شکل میدهد که نظمِ امور مشاهدهپذیر و امور بهکلامآمده است، نظمی که اجازه میدهد فلان فعالیت قابل مشاهده شود و دیگری خیر، فلان سخن در قالب گفتار درآید و دیگری در قالب پارازیت، فلان خط خوانده شود یا خط کشیده شود. اما اینبار مردم اراده کردهاند لحظهای از آواز نایستند، و با فریاد آوازشان، همچون فریاد شفیعی کدکنی، به اصحاب قدرت بگویند: دیگر این داس خموشیتان زنگار گرفت، به عبث هر چه درو کردید آواز مرا. باز هم سبزتر از پیش می بالد آوازم، هر چه در جعبۀ جادو دارید، بهدر آرید که من، باطل السحر شما را همگی میدانم. سخنم، باطل السحر شماست.[2]
*امثال تاجیک سالهاست که غیر از سیاهی و تباهی و نفرت چیزی ندیده اند و نسروده اند. اینان نکات مثبت، امیدها و عقلانیت عمومی در ایران را نمی بینند و در نتیجه کلام و قلم و توصیه هایشان صرفا در حوالی خشونت، اغتشاش و خیابان می گذرد.
مردمان یکی از شهرهای ایران ضرب المثل جالبی دارند که می گوید: "چاه کن اگر به باغ گل برود بیهوش می شود"!
حکایت تاجیک و امثال او نیز همینست. آنها آرامش مردم ایران، جنب و جوش نوروزی مردم، کنسرت های شلوغ، مسافرت های زیاد ایرانیان، افزایش کمک های مردم به مراکز خیریه عمومی، همراهی مردم با پویش رئیس جمهور پزشکیان برای 2 درجه کمتر و... را نمی بینند و در نفرتی برساخته؛ اینهمه روشنی را تاریکی می انگارند.
در پس این تاریک دیدن البته یک غرض ورزی هم وجود دارد که همه باید متوجه آن باشند.
تاجیک و امثال تاجیک قصد دارند برای مقاصد سیاسی خود از مردم پله بسازند. یعنی جماعتی از مردم که مشغول زندگی روزمره و تلخی و شیرینی های آن هستند را همانند خود به تصور تاریکی مطلق بکشانند و سپس آنها را به میدان تقابل با حاکمیتی بکشانند که تلاش کرده عقلانیت و اسلام را برای این سرزمین به ارمغان بیاورد. مردم نباید فراموش کنند که امثال تاجیک برای این هدف حتی اغتشاش و خشونت را امری مقدس می خوانند[3] و به اغتشاشگران امید می دهند که این نظام مظلوم روزی شکار خواهد شد![4]
آیا اکنون واضح نیست که تاجیک و امثال تاجیک از این قبیل سرایش های ادبی، تاریک انگاری ها و خرج از مردم به دنبال چه هستند؟
آیا کسی که دلسوز واقعی مردم و سرزمینش باشد؛ خود به میدان خواهد آمد و در صف جلو قرار خواهد گرفت یا اینکه به انواع لطایف الحیل و با زبانی غامض اما واضح مردم را به خطوط مقدم اغتشاش و انقلاب می کشاند و خودش اینگونه ایفاگر نقش های پشت جبهه می شود؟
***
تفاوتهای مذاکره مستقیم و غیر مستقیم
حربههای نخنمای روحانی برای دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا

شیخ حسن روحانی، رئیس جمهور سابق ایران در دیدار نوروزی که با حضور برخی وزرای سابق و فعالان سیاسی برگزار شد با اشاره به مذاکراتی که منجر به انعقاد برجام شد، گفته است: آن زمان آن تلفن توانست فضا را تلطیف کند از آن طرف هم مذاکرات مستقیم وزرای خارجه توانست راه را باز کند و با وجود زحماتی که آقای دکتر ظریف و تیم همراهش کشیدند اگر بنا بود مذاکرات برجام غیر مستقیم باشد، نه در دو سال، که در 20 سال هم به توافق نمیرسیدیم. حالا شرایط متفاوت است و در شرایط متفاوت، باید کار را پیش ببریم.
به گزارش شفقنا، او همچنین اظهار امیدواری کرده است که بواسطه مذاکرات سایه جنگ از کشور دور شود![5]
*اینطور که پیداست رئیس جمهور سابق ما همچنان در حال و هوای گلابی های برجام، مودب نامیدن اوباما بواسطه یک تماس تلفنی و تصور شرایط جنگی برای کشور است.
در واقع او هنوز هم معتقد است که برجام یک توافق پر دستاورد برای ایران بود!
اصلا انگار روحانی فراموش کرده که خودش بود که گفت مذاکره با آمریکا دیوانگی است. و باز هم فراموش کرده که دستاورد برجام برای ایران و ایرانی "تقریبا هیچ" بعلاوه تحریم هایی بود که از صبح فردای امضای برجام شامل ایران شد. (از نمایش هایی مثل دعوت مقامات کشوری مثل یونان که خودش درگیر بحران اقتصادی بود به ایران هم بگذریم)
جالب آنجاست که تجربه تلخ برجام روحانی برای ملت ایران از وادی سخنان اثباتی و آمار و ارقام مستدل هم گذشته و مردم عزیز ایران به رأی العین و در تجربه ای ملموس دیدند که برجام هیچ تغییری در معیشت و زندگی و زمانه آنها ایجاد نکرد.
لکن در عین حال می بینیم که لجاجت کاری با انسان می کند که حتی بدیهی ترین مقولات را هم کتمان کند.
فلذا اکنون مشخص نیست که روحانی از کدام دستاورد و کدام توافق اینچنین به تعریف و تمجید برخاسته است؟
در باب کنایه های روحانی به "مذاکرات غیر مستقیم" که مورد تأکید رهبری معظم نظام قرار دارد و مذاکرات دوران برجام همچنین باید تصریح کرد که آن مذاکرات هم غیر مستقیم بود و به صرف یک تماس تلفنی با اوباما، احوالپرسی های دو وزیر خارجه از هم و یا تمنای ذهنی شخص روحانی نمی شود اسم یک مذاکره را مستقیم گذاشت. زیرا مذاکره مستقیم آدابی دارد که ساده ترین آن اذعان هر دو طرف مذاکره به ارتباط مستقیم است. چیزی که نه در دوران مذاکرات دولت روحانی از سوی حاکمیت کلان کشور پذیرفته شد و نه در دوران امروز که ترامپ چندین مرتبه درخواست مذاکره کرده است.
از طرف دیگر مذاکره مستقیم در شرایطی است که هر دو طرف یکدیگر را در قامت مذاکره و تعهد به توافقات حین مذاکره قبول داشته باشند. تصوری که البته ما از آمریکا نداشته ایم و نداریم و حاکمیت این کشور را یک مانیفست بدعهد و دشمن مآب می شناسیم که تا اینجا به توافقتش با ایران در مذاکرات غیر مستقیم گذشته عمل نکرده است.
در ماجرای مسئله شرایط جنگی هم گویا آقای روحانی نمی داند که آمریکا اگر امکانی برای جنگ با ایران داشت؛ هر لحظه به آن دست میازید لکن قدرت ایران و شرایط آمریکا به گونه ای است که آمریکا در فرض عزم شیطنت نظامی هم هرگز امکان انجام عملیات های بزرگ و خونین را نخواهد داشت.
در واقع باید به آقای روحانی تذکر داد که حربه هایی مثل شرایط جنگی، چرخیدن چرخ سانتریفیوژها و معیشت مردم، گلابی های برجام و... دیگر کارایی ندارد و ایضا جریانی هم که اهل "توافق به هر قیمتی" بود نیز دیگر در سپهر سیاست کلان ایران جایی ندارد.
***
1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1619679
2_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1664498
3_mshrgh.ir/1438198
4_mshrgh.ir/1440397
5_https://fa.shafaqna.com/?p=2018514