فارن پالیسی: نتانیاهو جنگ دوم غزه را آغاز کرده است؟
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
جنگ دوم غزه دیگر یک «جنگ مردمی» نیست، بلکه جنگی سیاسی و ایدئولوژیک است. نظرسنجیها نشان میدهد که افکار عمومی اسرائیل بهشدت از تلاشها برای بازگرداندن گروگانها حمایت میکند، بنابراین نتانیاهو این موضوع را بهعنوان هدف اصلی برجسته میکند. او در انظار عمومی با سنجاق روبان زردی ظاهر میشود که نشانه همبستگی با گروگانها و خانوادههایشان است. اما برای نتانیاهو، ازسرگیری جنگ بیشتر به حفظ انسجام ائتلافش مربوط میشود.
زمانی که جنگندههای اسرائیلی ماه گذشته بیتلاهیا، رفح، النصیرات و المواسی را هدف قرار دادند و در جریان این حملات حدود 400 فلسطینی کشته شدند، عملیات شبیه ازسرگیری جنگی بود که از 7 اکتبر 2023 در غزه جریان داشته است. دو طرف در ژانویه به توافق آتشبسی دست یافته بودند که شامل آزادی تعدادی از ربودهشدگان اسرائیلی میشد اما این آتشبس تنها چند هفته دوام آورد. نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، حمله جدید را بهعنوان ابزاری برای وادار کردن حماس به آزادی ربودهشدگان باقیمانده توجیه کرد. او در سخنرانی تلویزیونی در 18 مارس گفت: «از حالا به بعد، مذاکرات فقط زیر آتش انجام میشود.»
از جنگ اول به جنگ دوم
به نوشته فارنپالسی، اما پس از گذشت سه هفته از آغاز درگیری، مشخص شده که اسرائیل اکنون جنگی متفاوت را با اهداف و تاکتیکهایی متفاوت آغاز کرده است. این تفاوت به قدری چشمگیر است که میتوان ژانویه را پایان نخستین جنگ اسرائیل در غزه دانست که با حمله 7 اکتبر آغاز شد، و حملات مارس را شروع جنگ دوم. نتانیاهو نیز تلویحاً چنین چیزی را بیان کرد و گفت «این فقط آغاز کار است»، اشارهای که نشان میداد این جنگ برای دستاوردهای تاکتیکی پیش از بازگشت به مذاکرات نیست، بلکه چیزی بزرگتر در جریان است.
به نظر میرسد حمله 7 اکتبر باعث اتحاد داخلی اسرائیلیها شد؛ جامعهای که ماهها بهشدت بر سر اصلاحات قضایی دولت دچار تفرقه و دوقطبی شدن بود. انگیزههای جنگ متعدد بودند. از نجات 250 ربوده شده گرفته تا بازگرداندن قدرت بازدارندگی اسرائیل و گرفتن انتقام از حماس. حمایت عمومی از جنگ تقریباً فراگیر بود؛ بسیاری از نیروهای ذخیره حتی پیش از آنکه فراخوانده شوند، داوطلبانه به جبهه رفتند.
اما با کشیده شدن جنگ به 17 ماه، اشتیاق عمومی کاهش یافت، بهویژه وقتی مشخص شد که اکثر ربودهشدگان نه از طریق عملیات نظامی و نه از طریق فشار بر حماس، قابل آزادسازی نیستند. با این حال، اسرائیل تصویر خود را بهعنوان کشوری که حمله به آن هزینه سنگینی دارد، بازیابی کرده است.
اما اینها برای نتانیاهو و متحدان راستافراطیاش کافی نبوده. بهگفته بسیاری از تحلیلگران، نخستوزیر جنگ را بهعنوان ابزاری برای منحرف کردن توجه عمومی از ناکامیهای کابینه و پرونده قضاییاش میبیند. مهمتر آنکه احزاب راستافراطی حاضر در ائتلاف نتانیاهو، جنگ را راهی برای تحقق رؤیای اسکان دوباره یهودیان در نوار غزه میدانند، منطقهای که اسرائیل در سال 2005 از آن عقبنشینی کرد. آنها تهدید کردهاند که اگر جنگ پایان یابد، کابینه را ساقط میکنند. نتانیاهو در ژانویه عمدتاً تحت فشار رئیسجمهور جدید آمریکا، دونالد ترامپ، با آتشبس موافقت کرد.
جنگ نامحبوب
این جنگ دوم در غزه اما به اندازه جنگ اول در میان اسرائیلیها محبوب نیست. نظرسنجی مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تلآویو که در اواخر مارس انجام شد نشان داد که تنها 28 درصد مردم از جنگ زمینی در غزه حمایت میکنند (29 درصد تنها با حملات هوایی موافقاند)، در حالی که 37 درصد مخالف ازسرگیری درگیریها هستند.
بیش از نیمی از پاسخدهندگان در نظرسنجیها معتقدند که نتانیاهو به دلایل سیاسی دوباره جنگ را آغاز کرده است. ارتش تاکنون از صدور فرمان فراخوان گسترده نیروهای ذخیره خودداری کرده. طبق گزارش روزنامه «هاآرتص»، بسیاری از نیروهای ذخیره به فرماندهان خود گفتهاند که در صورت دریافت دستور، حاضر به حضور در خدمت نیستند. این مقاومت فقط به دلیل مخالفت با جنگ یا بیاعتمادی به کابینه نیست. فراخوانهای مکرر زندگی بسیاری از آنها را مختل کرده، و به مسیر شغلی یا فعالیتهای اقتصادیشان آسیب زده است.
جنگ دوم غزه دیگر یک «جنگ مردمی» نیست، بلکه جنگی سیاسی و ایدئولوژیک است. نظرسنجیها نشان میدهد که افکار عمومی اسرائیل بهشدت از تلاشها برای بازگرداندن ربودهشدگان حمایت میکند، بنابراین نتانیاهو این موضوع را بهعنوان هدف اصلی برجسته میکند. او در انظار عمومی با سنجاق روبان زردی ظاهر میشود که نشانه همبستگی با گروگانها و خانوادههایشان است. اما برای نتانیاهو، ازسرگیری جنگ بیشتر به حفظ انسجام ائتلافش مربوط میشود.
در همین حال، شرکای راستافراطی نتانیاهو در ائتلاف حاکم در حال تدوین طرحهایی برای غزه بدون فلسطینیها هستند و نخستوزیر نیز دستکم بهطور ضمنی با آن موافق است. اندکی پس از آغاز دوباره جنگ، کابینه امنیتی اسرائیل با تأسیس دفتری برای «آمادهسازی و تسهیل خروج امن و کنترلشده ساکنان غزه که مایل به مهاجرت داوطلبانه به کشورهای ثالث هستند» موافقت کرد. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی راستافراطی اسرائیل، تخمین زده است که اگر این دفتر بتواند بر چالشهای لجستیکی پیچیده غلبه کند، ممکن است طی یک سال غزه را از دو میلیون سکنهاش خالی کند.
غزه مال ماست!
بیتفاوتی نتانیاهو نسبت به نتیجه نهایی جنگ و تفاوت آن با اهداف ایدئولوژیک متحدان راستگرایش، در یکی از نشستهای اخیر کابینه آشکار شد. به گزارش تحلیلگر نظامی «هاآرتص»، آموس هارل، زمانی که وزرا از نتانیاهو پرسیدند هدف نهایی او از جنگ جدید چیست، او چیزی درباره تشکیل کنسرسیومی از کشورهای عربی برای اداره غزه پس از شکست حماس زمزمه کرد. «اما غزه مال ماست، بخشی از سرزمین اسرائیل است. آن را به عربها میدهی؟» این واکنش اوریت استروک، وزیر شهرکسازی از حزب صهیونیسم دینی بود. نتانیاهو در پاسخ گفت: «شاید حکومت نظامی برقرار کنیم. انواع گزینهها هست.»
یا شاید هم نه. جنگ اول در غزه بهگونهای پیش نرفت که رؤیای اشغال و اسکان مجدد راستافراطی را محقق کند. تحت فرماندهی رئیس وقت ستاد ارتش، هرزی هالوی، ارتش از اشغال بلندمدت مناطق گسترده در غزه خودداری کرد. بهجز مواردی استثنایی، سیاست ارتش این بود که منطقهای خاص را هدف قرار دهد، نیروها و زیرساختهای حماس را از بین ببرد و عقبنشینی کند و فقط زمانی بازگردد که حماس دوباره در آنجا مستقر شود. هالوی معتقد بود تنها راه شکست واقعی حماس جایگزینی آن با ساختار حکومتی دیگر است. رؤیای پیروزی کامل نتانیاهو، توهمی بیش نبود. تا پایان جنگ اول، حماس عملاً ضعیف شده بود، اما نتانیاهو برای آنکه متحدان راستگرا را ناراضی نکند، از تدوین طرحی برای آینده غزه پس از جنگ خودداری کرد.
هالوی در اوایل ماه مارس، تحت فشار کابینه نتانیاهو، از مقام خود استعفا داد. جانشین او، ایال زمیر، دیدگاه متفاوتی در مورد چگونگی ادامه جنگ دارد. او خواهان اعزام دهها هزار نیروی نظامی به نوار غزه، اشغال بخشهای وسیعی از آن برای مدت طولانی، کنترل توزیع کمکهای بشردوستانه (برای تضعیف حکومت حماس) و محصور کردن غیرنظامیان در «مناطق انسانی» کوچک است. هدف او شکست کامل نظامی حماس است.
زمیر تاکنون استراتژیاش را بهطور کامل اجرا نکرده؛ شاید به این دلیل که میداند چنین طرحی به فراخوان گسترده ذخیرهها نیاز دارد و ممکن است با مخالفت عمومی روبهرو شود. با این حال، ارتش اسرائیل در حال حاضر حدود نیمی از نوار غزه را در اختیار دارد، عمدتاً در منطقه حائل گسترشیافته در امتداد مرز، و همچنین در دو کریدور شرقی-غربی که غزه را به سه بخش تقسیم میکند. طبق اعلام سازمان ملل، حدود 390 هزار نفر از جمعیت دو میلیونی غزه آواره شدهاند و ارسال کمکهای بشردوستانه به منطقه متوقف شده است.
آینده در دستان ترامپ
در نبود فشارهای سابق دولت بایدن، اسرائیل دیگر خود را چندان موظف به پرهیز از کشتار غیرنظامیان نمیداند. حمله به کاروان پزشکی در 23 مارس این را نشان داد. در این جنگ دوم، حماس مقاومت اندکی نشان داده است؛ پس از سه هفته، هیچیک از نیروهای اسرائیلی کشته نشدهاند و حملات موشکی حماس محدود به چند شلیک پراکنده بوده است.
زمیر گرچه از دیدگاههای آخرالزمانی راست افراطی برای الحاق غزه و اسکان دوباره آن با یهودیان حمایت نمیکند، اما در حال فراهمکردن زمینهای است که میتواند این رؤیا را محقق کند. اگر ارتش کنترل بخشهایی از غزه را حفظ کند، شهرکنشینان با حمایت وزرای حامیشان ممکن است وارد این مناطق شوند. با توجه به وخامت شرایط زندگی در غزه، بسیاری از فلسطینیها ممکن است تصمیم به ترک منطقه بگیرند و این مسئله کار اسرائیل را برای اسکان یهودیان در این سرزمین آسانتر میکند.
در جنگ اول، برخی مقامات ارشد امنیتی همچون نوعی بازدارنده برای کابینه عمل میکردند. اما نتانیاهو موفق شد هرزی هالوی و وزیر دفاع وقت، یوآو گالانت، را کنار بزند و اکنون در پی برکناری رئیس شاباک (شینبت)، رونن بار است. اپوزیسیون سیاسی نیز ضعیف و پراکنده است، و جنبش اعتراضی علیه جنگ نتوانسته نفوذ اجتماعی گستردهای پیدا کند.
در این میان، آینده در دست ترامپ است. او تاکنون اعتراضی به جنگ دوم اسرائیل نکرده، اما در سیاستهای خود ثبات ندارد و اهداف دیگری هم دارد که با «جنگ بیپایان اسرائیل» سازگار نیست، از جمله توافق احتمالی با عربستان سعودی که قرار است ماه آینده از آن دیدار کند. ترامپ این هفته، همزمان با سفر نتانیاهو به واشنگتن، گفت: «دوست دارم این جنگ پایان یابد، و فکر میکنم در آینده نهچندان دور پایان خواهد یافت. فعلاً با مسئله ربودهشدگان مواجهایم و سعی داریم آنها را آزاد کنیم.»
اما اولویتهای نتانیاهو با اهداف ترامپ هماهنگ نیست. برای نتانیاهو، این جنگ دوم مسئله بقا و حفظ قدرت است. و برای اسموتریچ و دیگر متحدان راستافراطیاش، این جنگ تحقق وعدههای الهی است.
بازار ![]()
منیژه موذن
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1411130/