مذاکره با آمریکا؛ این بار دست اسرائیل بسته است
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کوروش احمدی| 1- جلسهای که روز شنبه برگزار شد، در واقع نخستین نشست یک روند مذاکراتی بود که ممکن است چند ماهی طول بکشد و هدف آن رسیدن به یک توافق مکتوب است. با این پیشفرض، اتفاقی که افتاد کاملاً با آنچه که در این قبیل مواقع معمول است، مطابقت داشت؛ به این ترتیب که در جلسه اول معمولاً طرفین تکلیف موضوعاتی مثل فرمت، چارچوب، محل، سطح، خروجی، جدول زمانی و تناوب جلسات و شاید مهمتر از همه موضوع مذاکرات را مشخص میکنند و در مورد آن به توافق میرسند. تاکید طرفین بر «مثبت و سازنده» بودن مذاکرات میتواند به این معنی باشد که طرفین در مورد توافق راجع به این موضوعات موفق بودهاند.
عامل مهمی که این ملاحظه را تقویت میکند توافق طرفین در مورد برگزاری نشست بعدی در مسقط است. این عامل به تنهایی حاکی از امیدوار شدن طرفین به امکان کار و پیشرفت در کار است. نکته دیگری که به نظر میرسد محقق شده، عبور طرفین از برخی مسائل شکلی کماهمیت مانند مستقیم یا غیرمستقیمبودن مذاکرات است.
طرف آمریکایی ممکن است با توجه به برخی حساسیتها در ایران از موضع خود در مورد مستقیمبودن مذاکرات فعلاً کوتاه آمده باشد؛ اما احتمالاً موضع ترامپ به نحوی که در جمعه 4 آوریل در مورد وقتگیربودن مذاکرات غیرمستقیم و دشواری تفهیم و تفاهم در این روش مطرح کرد، به قوت خود باقی است و ممکن است طرفین در بحث راجع به جزئیات پیچیده و کار روی متن عملاً چارهای جز مذاکره مستقیم نداشته باشند.
2- چشمانداز کلی به دو موضوع بستگی دارد که یکی از آنها موضوع مذاکرات است. به نظر میرسد که در جلسه روز شنبه توافق شده باشد که تمرکز بر روی موضوع هستهای باشد و اگر چنین باشد حداقل برای من غیرمنتظره نیست. کما اینکه طی سه چهار ماه گذشته با استناد به مواضع شفاهی ترامپ و دستورالعمل 6 فوریه او همواره نظرم این بوده که ترامپ توجه چندانی به موضوعات دیگر مانند مسائل موشکی و منطقهای ندارد؛ خاصه آنکه مسائل منطقهای و بهتبع آن برنامه موشکی ایران در پی تحولات دوره بعد از 7 اکتبر اهمیت سابق خود را از دست دادهاند؛ لذا اگر طرفین در مورد هستهای بهعنوان تنها موضوع دستور کار توافق کرده باشند، کار از این جهت آسانتر میشود.
با این حال صرفنظر از اینکه این دو موضوع و نیز موضوع حقوق بشر برای ترامپ مهم است یا خیر، به نظر من تاکید ایران باید بر لغو کلیه تحریمها، اعم از اولیه و ثانویه، باشد چراکه بدون این مهم استخوان همچنان لای زخم باقی خواهد ماند و مشکل تکموضوعیبودن برجام و مسائلی که بر این ویژگی برجام مترتب بود، ادامه خواهد یافت. موضوع مهم دوم که برای آینده مذاکرات تعیینکننده خواهد بود، فرمولی است که برای توافق در مورد برنامه هستهای ایران مورد مذاکره قرار خواهد گرفت. طیفی از فرمولها مانند فرمول لیبی تا فرمول برجام در این رابطه مطرح شده و خواهد شد.
فرمول لیبی منتهای آرزوی رژیم اسرائیل است که طبعاً هرگز مورد قبول ایران قرار نخواهد گرفت؛ اما در مورد فرمول برجام نیز جای بحث وجود دارد. اگر این فرمول مورد توافق دولت ترامپ قرار گیرد به سود ایران است. اما ممکن است این فرمول حداقل به دلایل سیاسی مطلوب ترامپ نباشد، چراکه در این صورت او در محافل حزب دموکرات و رسانهها مورد تمسخر قرار خواهد گرفت. به دلایل فنی نیز ممکن است با توجه به توسعه گسترده برنامه هستهای ایران طی ده سال گذشته، آن معیار یک سال گریز هستهای که مبنای رویکرد دولت اوباما در 2015 بود، فرمول برجام را قدیمی کرده باشد.
3- در این دوره از مذاکرات بهرغم لفاظیهای ترامپ، شاهد عوامل مثبت متعددی هستیم که کار را برای تفاهم و مصالحه آسانتر کرده است. یکی از این عوامل نحوه برخورد بازیگران منطقهای است. اکثر دولتهای عربی از جمله عربستان در سال 1394 نظری منفی در مورد مذاکرات برجام و توافق برجام داشتند؛ اما اکنون شواهد زیادی داریم که عربستان و دولتهای نزدیک به آن مخالف توافق بین ایران و آمریکا نیستند و اولویت اول آنها حفظ آرامش در منطقه و عدم ایجاد اختلال در چشمانداز توسعهای است که آنها برای خود تعریف کردهاند.
چنین چشماندازی طبعاً ایجاب میکند که آنها از معضلات ژئوپلیتیک عبور کرده و بر ژئواکونومی متمرکز شوند؛ اما نقش منفی و مخرب رژیم اسرائیل همچنان مانند 2015 به قوت خود باقی است. همچنان این رژیم و عوامل آن در آمریکا در تلاش هستند که مانع از یک توافق از طریق مذاکره بین ایران و آمریکا شوند، چراکه تمایل آنها نابودی برنامه اتمی ایران است و هر نوع توافقی سبب تداوم این برنامه خواهد شد؛ اما مهم این است که این بار دستوپای اسرائیل در این زمینه به شدت بسته است.
این بار بر عکس 2015 هم کاخ سفید و هم کنگره در دست جمهوریخواهان است و دیگر نتانیاهو تکیهگاهی در واشنگتن ندارد که بتواند به اتکای آن علیه رئیسجمهور توطئه و تبلیغ کند؛ بهعلاوه، اسرائیل ارتدوکس این بار بسیار بیش از هر زمان دیگر به آمریکا و ترامپ نیازمند است و جسارت مخالفت با ترامپ را به نحوی که با اوباما مخالفت کرد، نخواهد داشت. ضمن اینکه اسرائیل حتی در دوره اوباما نیز بهرغم قرارداشتن کنگره در دست جمهوریخواهان نهایتاً نتوانست مانع از تحقق برجام شود. در مورد بازیگران داخلی نیز فکر میکنم مادامی که کلیت نظام و در رأس آن مقام رهبری با مذاکره موافقاند، کاری از دست آنها برنخواهد آمد.
بازار ![]()
روح الله نخعی
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1406015/