تحلیل موافقت رهبر انقلاب با مذاکره، فارغ از تهدید و تحمیل
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - برخی بدون شناخت از منشأ تصمیمات رهبر انقلاب در قبال دشمن، تهدید خارجی و یا تحمیل داخلی را علت موافقت رهبر انقلاب با مذاکره غیرمستقیم با آمریکا میدانند. - اخبار حوزه امام و رهبری -
گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم ـ : خبر مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا درباره توان هستهای ایران، خبری بود که پس از نامهنگاری ترامپ با ایران و گرفتن پاسخ نامهاش اعلام شد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
با توجه به اینکه محتوای دقیق نامه ترامپ و پاسخ ایران به آن منتشر نشد و آنچه که بیشتر برجسته شد، تهدید ایران توسط ترامپ بود، از خبر مذاکره غیرمستقیم با آمریکا ـ آن هم در اوج تنشهای لفظی بین دو کشورـ تفاسیر گوناگونی صورت گرفت و به افکار عمومی القا شد.
عدهای گفتند که تهدید ترامپ کارساز بود، عدهای دیگر گفتند ایران چارهای جز پذیرش مذاکره نداشت، عدهای هم تحمیل مذاکرات از سوی دولت و یا سران قوا به رهبر انقلاب را مطرح کردند.
هر یک از این سه برداشت از نشستن ایران پای میز مذاکرات غیر مستقیم، با دلایل روشن و واضحی قابل رد است.
1- درباره اینکه «تهدید ترامپ کارساز بود» باید گفت که تهدید آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران، مسئله جدیدی برای مردم و مسئولان ایرانی نیست. همه رؤسای جمهور آمریکا از این دست لفاظیها علیه ایران داشتهاند و هیچگاه زبان تهدید را بهکام نکشیدهاند. همین ترامپ در دولت اول خود نیز پس از خروج از برجام، گزینه «یا مذاکره جدید و یا حمله نظامی» را مطرح کرد، اما در مقابلْ کسی که در ایران گفت «جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد» رهبر انقلاب بود و همان هم شد که ایشان فرمودند.
امام خامنهای در همان زمان با اشاره به اینکه هدف آمریکاییها از تهدید نظامی، ترساندن عدهای ترسوی داخلی است، تأکید کردند که اگر میگوییم جنگ نمیشود استدلالی پشت سر آن هست، و در بیان دلیل آن نیز فرمودند که جنگ دو طرف دارد و ما همچون جنگهای پیشینی که داشتیم شروعکننده جنگ نخواهیم بود، اما وقتی که طرف مقابل شروع کند ما با قدرت وارد جنگ خواهیم شد و آمریکاییها هم به علت اینکه میدانند شروع جنگ بهضررشان خواهد شد و هرکس به ملت ایران تعرض کند و ضربهای بزند ضربه بزرگتری خواهد خورد، جنگ را شروع نخواهند کرد.
امروز هم پس از نشان دادن قدرت ضربهزنی ایران به ماشین جنگی آمریکا در منطقه طی عملیاتهای وعده صادق، و پس از آن رونمایی از تجهیزات نظامی جدید و همچنین تصریح رهبر انقلاب اسلامی بر اینکه «ما اگر تهدیدمان بکنند، تهدیدشان میکنیم؛ اگر این تهدید را عملی کنند، ما هم تهدید را عملی میکنیم؛ اگر به امنیّت ملّت ما تعرّض کنند، ما هم به امنیّت آنها تعرّض خواهیم کرد؛ بدون تردید.» قاعدتا حسابگری آمریکاییها در خودداری از حمله به ایران باید افزایش یافته باشد. پس آنچه که ایران را راغب به نشستن پای میز مذاکرات غیرمستقیم کرده است، تهدیدات نظامی ترامپ نیست، چرا که علاوه بر وجود توان ضربهزنی متقابل، ترسی از این تهدید و احتمال قویای برای اجرایی شدن آن وجود ندارد.
2- اما آنهایی که معتقدند «ایران چارهای جز پذیرش مذاکره نداشت» ، برای ادعای خود دو دلیل مطرح میکنند. اول اینکه ایران بهواسطه جدی بودن تهدید نظامی آمریکا چارهای جز مذاکره نداشت و دوم اینکه ایران بهدلیل تنگناهای اقتصادی و معیشتی مردم، چارهای جز تن دادن به مذاکره ندارد.
مدعای اول به همان دلایلی که درباره کارساز نبودن تهدید نظامی ترامپ مطرح شد مردود است و اما مدعای دوم نیز با توجه به تجربه برجام و عملکرد منفعلانه دولتی که منافع ملت را با اطمینان به امضای جان کری قمار کرد مردود است؛ زیرا همانطور که رهبر انقلاب پیش بینی کرده بودند نه دشمنی آمریکا با یک معاهده برطرف شد و نه آن معاهده تأثیری در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم داشت. چاره حل مشکلات اقتصادی همانی است که رهبر انقلاب فرمودند، تکیه بر توان داخلی و مشارکت مردم در رونق دادن به اقتصاد کشور. این رویکرد در دولت شهید رئیسی مورد اهتمام قرار گرفت و برخلاف عمر کوتاه آن، نتایج خوبی حاصل و برای دولتهای بعدی هم الگویی شد که خنثیسازی تحریمها با تکیه بر توان داخلی مطمئنترین مسیر حل مشکلات اقتصادی است. البته این رویکرد نافی رفع کردن تحریمهای ظالمانه نیست اما مهم این است که امید مسئولان کشور صرفا به میز مذاکره و دست دشمنانی که آن سوی میز نشستهاند نباشد.
3- و اما درباره اینکه گفته میشود «موافقت با مذاکره را دولت مستقر و یا سران قوا به رهبر انقلاب تحمیل کردهاند» نیز باید گفت که، از تشکر روزگذشته رئیس جمهور و هیأت دولت از رهبر انقلاب بابت موافقت با برگزاری مذاکره غیرمستقیم با آمریکاییها، پیداست که درخواستی بابت مذاکره از سوی دولت وجود داشته که منتج به موافقت شده است، اما دو نکته درباره این درخواست و موافقت با آن وجود دارد:
اول اینکه؛ این درخواست متأخر و مربوط به پس از نامهنگاری ترامپ با مسئولان ایرانی است.
در این باره گفتنی است که مسئله منع مذاکره با آمریکا تا همین اواخر برای دولت و رئیس جمهور مسئلهای تمام شده بود، چه اینکه مسعود پزشکیان در جلسه استیضاح عبدالناصر همتی وزیر سابق اقتصاد و دارایی در خانه ملت تصریح کرد که «نظر من بود که با همه گفتوگو کنیم، حتی با آمریکا؛ ولی رهبر معظم انقلاب فرمودند که گفتوگو نمیکنیم و من هم گفتم که گفتوگو نمیکنیم و مساله تمام شد. بر موضع رهبر انقلاب درباره آمریکا ایستادهایم و غیر از آن عمل نمیکنیم. رهبر انقلاب جهت را مشخص میکنند و باید خودمان را با این تطبیق دهیم.» این نشان میدهد که رئیس جمهور پزشکیان ـ که رهبر انقلاب در حکم تنفیذ او صفت صداقت را دربارهاش برجسته کردند ـ در اظهارات انتخاباتی خود مبنی بر اینکه مجری سیاستهای رهبر انقلاب خواهد بود صادق و در عمل نیز ولایتپذیر است.
دوم اینکه؛ دلیل موافقت رهبر انقلاب با درخواست دولت و مسئولان نظام برای مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را نه بهصرف این درخواست، بلکه باید در محتوای نامه ترامپ و اصولی که در این مواقع امام خامنهای بر اساس آنها تصمیم میگیرند، جستوجو کرد.
آنچه درباره تأثیر نامه ترامپ بر موافقت رهبر انقلاب با مذاکره غیرمستقیم میتوان گفت، همانی است که تحت عنوان «عقبنشینی ترامپ از مواضع باجخواهانه و فراهستهای پیشین» مطرح شده است.
عقبنشینی ترامپ، علت موافقت با مذاکرات غیرمستقیم هرچند که این نامه حاوی تهدید هم بوده است، اما از آنجا که مسئولان ایرانی بر ضعف آمریکاییها در عملی کردن تهدیدات و قوت خود در پاسخ قاطع و محکم به این تهدیدات آگاهاند، احتمالا در بررسی این نامه از دریچهای که ترامپ در قالب عقبنشینی از مواضع پیشین خود گشوده است وارد شده، آن را حمل بر گرایش احتمالی ترامپ به صلح کرده و از این باب درخواستی مبنی بر مذاکره با آمریکا به رهبر انقلاب دادهاند.
این تلقی درخواستکنندگان مبتنی بر اصولی است که رهبر انقلاب بر اساس آنها تصمیم میگیرند که همان اصولی است که اسلام و قرآن در قبال دشمنان برای ما در نظر گرفته است، چه اینکه رهبر انقلاب بارها تصریح کردهاند که نحوه رفتار با دشمنان را قرآن برای ما مشخص میکند.
بر این اساس اگر مسئولان عقبنشینی ترامپ را حمل بر گرایشش به سمت صلح کرده باشند، عقل متکی بر قرآن حکم میکند که بر اساس آیات 61 و 62 سوره انفال[1]، مخالفتی با درخواست مذاکره طرف مقابل نشود. این یک روی دیگر قوه عاقله تصمیمگیری در نظام اسلامی است که همواره بر «تقویت مستمر آمادگیهای حداکثری و مراقبتهای سختافزاری و نرمافزاری» تأکید میکند، همچنان که در بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهات نیروهای مسلح در روز گذشته مجددا مورد تأکید قرار گرفت.
در نتیجه، خاستگاه تصمیمهای رهبر انقلاب را باید در عمل به آموزههای قرآنی و نه تحت تأثیر تهدید، تحمیل و یا خوشبینی و اعتماد و امید بستن به دشمن جستجو و تحلیل کرد.
انتهای پیام/
[1] - وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿61﴾ وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ ﴿62﴾ و اگر دشمنان به صلح گرایند، تو هم به صلح گرای، و بر خدا توکل کن، که یقیناً او شنوا و داناست. (61) و اگر بخواهند [در زمینه صلح و آشتی] تو را بفریبند، یقیناً خدا تو را بس است؛ اوست کسی که تو را با یاری خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت. (62)
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1406909/