مذاکرات عمان و ضرورت پرهیز از تکرار تجربه گذشته برجام
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - توافق مطلوب برای ایران توافقی است که در هر مرحله منافعی قابل راستیآزمایی نصیب کشور کند و در بلندمدت نیز ساختار اقتصاد ایران را مقاومتر سازد. - اخبار حوزه امام و رهبری -
گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم ـ دور تازه گفتوگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا از روز شنبه در مسقط عمان آغاز شده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این مذاکرات که با میانجیگری عمان صورت میگیرد، بار دیگر نگاهها را به دیپلماسی تهران ـ واشنگتن دوخته و حتی بر بازارهای داخلی اثر روانی گذاشته است. با این حال، یک نکته اساسی باید در رویکرد جمهوری اسلامی باید وجود داشته باشد و آن این است که نباید با ذهنیت احیای برجام یا تکرار آن الگو این مذاکرات را پیش برد. تجربه توافق جامع پیشین نشان داد گره زدن همه امور کشور به یک توافق بزرگ خطایی راهبردی بود که آسیبهای جدی بر جای گذاشت. اکنون با گذشت سالها و تغییر شرایط جهانی، منطقهای و داخلی، نیاز است از آن تجربه درس و مسیر تازهای پیش گرفته شود. راهبرد پیشنهادی، طراحی مطالبات اقتصادی «مرحلهبهمرحله»متناسب با شرایط جدید و پیشبرد مذاکرات به صورت گامبهگام با دریافت منافع ملموس در هر گام است. به عبارت دیگر، توافق مطلوب برای ایران توافقی است که در هر مرحله منافعی قابل راستیآزمایی نصیب کشور کند و در بلندمدت نیز ساختار اقتصاد ایران را مقاومتر سازد. عبرت از گذشته: اقتصاد غیرشرطی و ضرورت مهار بازارها
یکی از مهمترین درسهای برجام این بود که نباید اقتصاد کشور شرطیو معطل نتایج مذاکرات خارجی بماند. متأسفانه در دهه 90 دولت وقت، عمده توان خود را صرف حصول توافق هستهای کرد و بسیاری از اصلاحات اقتصادی و اقدامات زیرساختی را به امید رفع تحریمها به تعویق انداخت. نتیجه چنین رویکردی، «شرطیشدن اقتصاد» بود که آن را در برابر هر تغییر سیاست آمریکا یا اروپا آسیبپذیر ساخت. به بیان دیگر، بازار و فعالان اقتصادی به جای اتکا به شاخصهای درونی و سیاستهای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، چشمانتظار سیگنالهای مذاکراتی شدند. این وابستگی موجب شد با هر خبر مثبت یا منفی از مذاکرات، نرخ ارز و سکه دچار نوسانهای شدید شود. چنانکه آمار سالهای اخیر نشان میدهد، ارزش پول ملی و نوسانات قیمتی، به طور چشمگیری تابع فضای مذاکرات بوده و این همبستگی به عامل بنیادین در اقتصاد کشور بدل شده است. چنین وضعیتی مطلوب نیست و علامت آن است که اقتصاد در اتاق انتظار دیپلماسی قرار گرفته است.
خلاصی از «اقتصاد شرطی»، خوشایندتر از مذاکرات مثبت عمان به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسائل کشور نباید دوباره به گفتوگوهای خارجی گره بخورد و اشتباه معطل کردن همه چیز به امید نتیجه مذاکرات، تکرار شود. باید توجه داشت همانطور که افزایش تند قیمت ارز، طلا و دیگر کالاهای اساسی به زیان مردم است، افت شدید و دفعی آن نیز زیانبار است. چراکه هر دو حالت نشان از عدم توان حاکمیت در سیاستگذاری اقتصادی و کنترل انتظارات دارد و نرخها بیش از پیش تحت سلطه دشمن قرار میگیرند. از این رو، سیاستگذاری درست آن است که ثبات نسبی بازار حفظ و انتظارات جامعه بهخوبی مدیریت شود. دولت میبایست با حضور فعال بانک مرکزی در بازار و اطلاعرسانی شفاف، نوسانات افراطی را مهار کند.
امام خامنهای: اشتباه برجام در این مذاکرات نباید تکرار شود مذاکره گامبهگام با تضمین انتفاع در هر مرحله
تجربه نشان داده اعتماد یکباره به آمریکا و بستن یک توافق جامع بدون اجرای مرحلهای، خطری جدی برای منافع ایران در بر داشته است. توافق یک مرحلهای و جامعی مانند برجام، اگرچه در ابتدا تعهدات متقابلی روی کاغذ ایجاد کرد، اما ساختار آن به گونهای بود که با خروج یکجانبه آمریکا در سال 2018، تقریباً تمام امتیازات اقتصادی ایران از بین رفت در حالی که جمهوری اسلامی بسیاری از تعهدات خود را ایفا کرده بود. از این رو، یک ویژگی کلیدی توافق خوب آینده باید مرحلهای بودن آن باشد. به جای آنکه همهچیز را به یکباره معامله و اجرای تعهدات را به آیندهای مبهم موکول کنیم، باید روندی پلهپله طراحی شود. در هر گام از مذاکرات، ایران امتیاز محدودی میدهد (برای مثال برخی اقدامات فنی قابل بازگشت در برنامه هستهای یا همکاری بیشتر با بازرسان) و در مقابل، یک منفعت اقتصادی ملموس و راستیآزماییشده دریافت میکند. این مدل مذاکراتی چند حسن بزرگ دارد: نخست آنکه اعتماد ازدسترفته میان طرفین را تدریجاً بازسازی میکند. دوم، ریسک عدم پایبندی طرف مقابل را کاهش میدهد؛ اگر آمریکا یا هر کشور دیگری در میانه راه خلف وعده کرد، ایران تنها بخشی از امتیازات خود را داده و متناسب با همان بخش منفعت گرفته است، لذا ضرر یکباره و کلان نخواهد دید. سوم، فضای سیاسی برای هر دو دولت در داخل آسانتر مدیریت میشود؛ زیرا توافقهای کوچکترِ مرحلهای کمتر حساسیت منفی ایجاد میکند و موفقیت هر مرحله میتواند پشتوانه داخلی برای ادامه کار را تقویت کند. بدین ترتیب، توافق گامبهگام عملاً تضمین میکند که بر خلاف برجام که اجرای تعهدات ایران جلوتر بود و بهرهمندیاش ناکافی، این بار بهرهمندی و تعهد همگام و هموزن پیش بروند.
تداوم اصلاحات اقتصادی به موازات مذاکرات
اشتباه دیگری که در گذشته رخ داد و نباید تکرار شود، معطل گذاشتن اقتصاد داخلی به امید نتیجه مذاکرات بود. در دوران دولتهای یازدهم و دوازدهم، بسیاری از سیاستهای اصلاحی، سرمایهگذاریهای تولیدی و تغییرات ساختاری صرفا به این دلیل به تأخیر افتاد که گمان میرفت با رسیدن به توافق، تمام مشکلات حل خواهد شد. این رویکرد خسارتبار باعث شد اقتصاد ایران نزدیک به یک دهه در حالت صبر و انتظار باقی بماند و زمان ارزشمندی از دست برود. دولت چهاردهم نیز همانند دولت سیزدهم باید رویکرد متفاوتی را پیش گیرد. حتی در میانه مذاکرات نیز اجرای برنامههای توسعه داخلی، اصلاح نظام بانکی و بودجهای، بهبود فضای کسبوکار، پروژههای عمرانی و حمایت از تولید نباید لحظهای کند شود. رهبر انقلاب صراحتاً تأکید کردهاند که فعالیتهای کشور در همه زمینهها باید با شتاب ادامه یابد و هیچ چیز موکول به نتایج مذاکرات نشود.
2 نگاه غلط درباره ارتباط «اقتصاد و مذاکره»/بنبست نسازیم خوشبینی افراطی به مذاکرات به همان اندازه مضر است که بدبینی افراطی؛ هر دو میتواند موجب انفعال و خالی شدن دستهای مذاکرهکنندگان شود. نه باید همه امید را به توافق دوخت، نه باید از اثرات گشایشهای دیپلماتیک غافل شد. مسیر درست، حرکت همزمان در دو ریل است: ریل دیپلماسی فعال برای کاهش فشارهای بیرونی، و ریل تلاش اقتصادی داخلی برای خنثیسازی تحریمها و تقویت بنیه تولید ملی.
فراتر از فروش نفت: مطالبه انتقال فناوری و سرمایهگذاری
یکی از نقدهای وارد بر برجام، این بود که ساختار اقتصادی کشور را به چرخه معیوب «وابستگی به نفت» باز گرداند. هرچند افزایش فروش نفت برای اقتصاد کشور حیاتی است، اما تکیه انحصاری بر درآمد نفتی، اقتصاد کشور را آسیبپذیر نگاه میدارد و از امر تولید و تقویت بنیه داخلی دور میکند. در مذاکرات جدید، ایران باید خواستههای اقتصادی خود را متنوع و آیندهنگر طراحی کند. به بیان روشنتر، مطالبات ایران نباید تنها رفع تحریم فروش نفت و دسترسی به عواید آن باشد، بلکه باید شامل مواردی چون انتقال فناوریهای پیشرفته به ایران، جذب سرمایهگذاری خارجی در صنایع و زیرساختها، و همکاریهای تولیدی راهبردی با شرکتهای بینالمللی نیز بشود. چنین مؤلفههایی میتواند به درونیسازی منافع توافق کمک شایانی کند. اگر بناست چند سال فشار تحریم کاهش یابد، ایران باید حداکثر استفاده را برای روزآمدسازی اقتصاد خود ببرد تا در صورت بازگشت تحریمها، آسیبپذیری کمتری داشته باشد.
برای مثال، همکاریهای صنعتی و فناورانه میتواند در بخشهایی نظیر پتروشیمی، خودروسازی، انرژیهای نو، صنایع معدنی، داروسازی و ... دنبال شود. ورود شرکتهای توانمند خارجی با سرمایه و دانش فنی به این حوزهها، ضمن ایجاد اشتغال و رشد تولید، انتقال دانش را رقم میزند. بر خلاف فروش صرف نفت خام که تنها درآمد لحظهای ایجاد میکند، سرمایهگذاری در تولید اثری متفاوت دارد و حتی پس از پایان دوره توافق نیز دستاوردهای آن باقی خواهد ماند. یک توافق خوب باید تضمین کند که ایران به شبکه اقتصاد جهانی بازگشته و از انزوای تکنولوژیک خارج میشود. در این راستا، مطالبه دسترسی آزاد به بازارهای مالی بینالمللی و ایجاد ارتباطات بانکی پایدار نیز اهمیت دارد. تجربه برجام نشان داد که حتی پس از رفع اسمی تحریمها، شرکتها و بانکهای خارجی به دلیل هراس از آینده و فشار آمریکا، از تعامل با ایران پرهیز میکردند. برای حل این مشکل، ایران میتواند در مذاکرات جدید خواستار مکانیزمهای تشویقی یا حقوقی برای حضور سرمایهگذاران خارجی شود؛ مثلاً معافیتهای خاص یا ضمانتهای بینالمللی برای پروژههای سرمایهگذاری در ایران. همچنین ایران میتواند بر معاملههای پایاپای راهبردی تأکید کند: به عنوان نمونه، انجام پروژههای زیربنایی (راهآهن، نیروگاه، صنعت نفت) توسط شرکتهای خارجی در ازای نفت یا منابع دیگر. این نوع همکاریها علاوه بر دور زدن محدودیتهای مالی، پیوندهای عمیق تولیدی ایجاد میکند که تحریم مجدد را دشوارتر میسازد.
با توجه به تغییرات شرایط بینالمللی نسبت به یک دهه پیش، امروز قدرتهای غیرغربی مانند چین و روسیه نقش پررنگتری در اقتصاد و سیاست دنیا دارند و ایران میتواند از این فرصت بهره گیرد تا شرکای تجاری متنوعتری بیابد. یک مطالبه هوشمندانه در مذاکرات میتواند ایجاد تسهیلات برای همکاریهای سهجانبه یا چندجانبه ایران با کشورهای دیگر باشد؛ مثلاً پروژههای مشترک با حضور شرکتهای اروپایی و آسیایی در ایران که تضمینکننده منافع همه باشد. چنین ساختاری موجب میشود در آینده هر دولتی که بخواهد تحریم را برگرداند، با مقاومت و لابی گستردهای حتی در میان متحدانش مواجه شود.
در مجموع باید گفت توافق خوب، توافقی است که:
اقتصاد ایران را شرطی و متزلزل نکند. به صورت گامبهگام اجرا شود و در هر مرحله منافع ملموسی نصیب کشور کند. کشور را در میانه گفتوگوها دچار رکود تصمیمگیری نکند. پایههای اقتصاد ملی را برای آینده مستحکمتر سازد. دستیابی به چنین توافقی مستلزم درسآموزی از گذشته و ابتکار عمل متناسب با وضعیت جدید داخلی و جهانی است.
انتهای پیام/
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1408606/