برجام در آستانه انقضا؛ آیا اروپا میتواند بحران ایران ـ آمریکا را مدیریت کند؟
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - به گزارش خبرآنلاین صنم وکیلی و انسیه بصیری تبریزی کارشناسان اندیشکده چتم هاوس به نقش سه کشور اروپایی در تنش زدایی در روابط تهران ـ واشنگتن پرداختند. در بخش هایی از این تحلیل آمده است:
سال 2025، سالی است که توافق هستهای ایران، معروف به برجام، که در سال 2015 امضا شد، رسماً منقضی میشود. این توافق از زمان خروج ایالات متحده در سال 2018 تحت دولت اول ترامپ، در وضعیت بحرانی قرار داشته است.
تلاشها برای احیای آن یا دستیابی به توافقی طولانیتر و قویتر، به دلیل کمبود اعتماد، سیاست "فشار حداکثری" ایالات متحده، و بحرانهای ژئوپلیتیکی و منطقهای - به ویژه جنگ غزه - با شکست مواجه شده است. با انقضای برجام، معدود ابزارهای اجرایی باقیمانده که اجازه اعمال فشار بر تهران را میدهند، از جمله مکانیسم ماشه (بازگشت خودکار تحریمها) که توسط هر طرفی در شورای امنیت سازمان ملل متحد قابل فعالسازی است، نیز از بین خواهند رفت.
در صورت عدم وجود برجام و توافق جایگزین، تهران ممکن است تصمیم بگیرد برنامه هستهای خود را بیش از پیش پیش ببرد.
دولت جدید رئیسجمهور دونالد ترامپ، شرایط را بیش از پیش پیچیده کرده است. همانطور که انتظار میرفت، رئیسجمهور در هفتههای اول ریاست جمهوری خود، تحریمهای فشار حداکثری را مجدداً اعمال کرد. در همین حال، اسرائیل در حال لابیگری با دولت او برای حمایت از حملات مستقیم به برنامه هستهای ایران است که پتانسیل تشدید نظامی قابل توجهی را ایجاد میکند.
جستجوی فوری برای بازدارندگی جای تعجب نیست که سیاستگذاران ایرانی اکنون به شدت در حال بحث در مورد نیاز به تسلیح برنامه هستهای کشور هستند، اگرچه رهبر عالی ایران همچنان تأکید میکند که برنامه کشور صلحآمیز باقی خواهد ماند.
رئیسجمهور پزشکیان، که در اوت 2024 به قدرت رسید، به ایرانیان وعده رفع تحریمها را داده و علاقه خود را به مذاکرات گستردهتر با غرب نشان داده است.
با این حال، ایران برنامه هستهای خود را به طور قابل توجهی پیش برده است. برخی از سیاستگذاران ایرانی اکنون این تلاش را حتی ضروریتر میدانند، زیرا آن را تنها روشی میدانند که کشور میتواند به سرعت مقداری از توانایی بازدارندگی خود را بازیابد و امنیت نهایی کشور را تضمین کند.
نظارت و راستیآزمایی مناسب از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) سالهاست که وجود نداشته است. اما گزارش مارس آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به میزان نگرانکنندهای 50 درصد افزایش داده است. علاوه بر این، کل موجودی اورانیوم غنیشده ایران اکنون تقریباً 40 برابر محدودیتی است که تحت برجام با آن موافقت کرده بود.
نیاز به یک راه خروج همه اینها سال 2025 را به سالی حیاتی برای برنامه هستهای ایران و امنیت منطقهای گستردهتر خاورمیانه تبدیل میکند. بدون یک راه خروج، ایران ممکن است برای تسلیحاتی کردن برنامه هستهای خود عجله کند، یا مورد حمله قرار گیرد، یا هر دو.
هر دوی این پیامدها همان چیزی است که تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و اتحادیه اروپا از سال 2003، زمانی که رهبری مذاکرات را بر عهده گرفتند و بین ایالات متحده و تهران برای تلاش در جهت کاهش تنشها میانجیگری کردند، سخت در تلاش برای اجتناب از آن بودهاند. تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا برای بیش از یک دهه نقش حیاتی به عنوان پلساز ایفا کردند، در فرآیندی که در نهایت منجر به امضای برجام شد.
زمانی که ترامپ در سال 2018 ایالات متحده را از این توافق خارج کرد، تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا به بقای آن متعهد ماندند و امیدوار بودند که مشوقهای کافی برای ایران فراهم کنند تا به تعهدات برجامی خود پایبند بماند. با وجود این تلاشها، ایران در سال 2019 پایبندی خود را متوقف کرد. از آن زمان، تشدید تنشها حرف اول را زده است.
روابط دوجانبه بین ایران و کشورهای اروپایی به تدریج رو به وخامت گذاشته است. اعتماد متقابل کاهش یافته و تنشها پس از جنگ اوکراین افزایش یافته است.
با این وجود، هیچ یک از طرفین گزینهای بهتر از تعامل مجدد و تلاش برای بازسازی اعتماد از طریق یک توافق قابل راستیآزمایی و تقویتشده ندارند.
ایران اکنون مذاکره با ایالات متحده را تسلیم شدن عملی در برابر سیاست فشار حداکثری از سر گرفته شده ترامپ میداند - نتیجهای که حاضر به پذیرش آن نیست. اما خواهان تشدید نظامی نیز نیست و اقتصاد آن تحت فشار شدیدی قرار دارد. آنچه تهران بیش از هر چیز میخواهد، رفع تحریمهای بلندمدت برای جلوگیری از بازگشت خودکار تحریمها و جلوگیری از حملات اسرائیل است.
تخصیص اراده سیاسی لازم برای این کار برای تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا آسان نخواهد بود. آنها با مذاکرات ترامپ با روسیه برای پایان دادن به جنگ در اوکراین، برهم زدن معماری امنیتی اروپا و سیاست تجاری متمرکز بر تعرفه او، حواسشان پرت شده است.
اما عدم اقدام میتواند چالش امنیتی بدتری ایجاد کند: سیاست ایالات متحده در قبال ایران که فاقد هرگونه مشارکت از سوی اروپا است و در عوض، احتمالاً به روسیه به عنوان میانجی متکی خواهد بود. ایران در حال حاضر مذاکرات جداگانهای را با چین و روسیه برای بحث در مورد مسائل هستهای آغاز کرده است.
تهران از زمان خروج ایالات متحده از برجام توسط ترامپ، با مقامات آمریکایی برای مذاکرات مستقیم دیدار نکرده است. تلاش علنی ترامپ در اوایل مارس برای ارتباط با رهبر عالی ایران، با هدف دستیابی به توافق جدید ضمن تهدید به حملات نظامی، به دلیل استفاده همزمان از فشار حداکثری، با پاسخ علنی مشابهی روبرو شد.
در اینجاست که تروئیکای اروپایی میتواند نقش ایفا کند. نمایندگان آن از نوامبر 2024 تا فوریه 2025 سه جلسه با مقامات ایرانی برای بحث در مورد دامنه و مقیاس مذاکرات مستقیم داشتهاند.
بنابراین، کشورهای اروپایی در حال حاضر در موقعیت خوبی برای احیای نقش میانجیگری تاریخی خود بین ایران و ایالات متحده قرار دارند. اروپا با تکیه بر دههها تجربه خود در تعامل با تهران و یافتن زمینههای مشترک با ایالات متحده، میتواند مذاکرات تازهای را برای یک توافق جدید آغاز کند. روابط قوی آنها با اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس میتواند به جلب حمایت منطقهای برای جلوگیری از اشتباهات گذشته و ایجاد توافقی مقاومتر کمک کند.
دور جدید مذاکرات تروئیکای اروپایی هفته آینده آغاز میشود: برای پیشبرد مذاکرات موجود فراتر از وضعیت فعلی، اروپا باید یک جدول زمانی منظم برای دستیابی به توافق قبل از انقضای مکانیسم ماشه تعیین کند و دامنه و مشوقهای موجود را مشخص کند.
تروئیکای اروپایی باید اقدام کند، و قاطعانه. جایگزین آن مسیری به سوی تشدید هستهای یا نظامی است که محیط امنیتی از قبل تهدیدآمیز اروپا را پیچیدهتر و بسیار بیثباتتر خواهد کرد.
*ترجمه: ابوالفضل خدائی
311311
کد خبر 2051082
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1410884/