بزرگنمايي:
ایرانیان جهان- مانیتورینگ حقوق بشر، «دولت رفاه، دولتی است که از بدو تولد تا لحظه مرگ، وظیفه حمایت کامل از شهروندان و بهره مندسازی آنها از بهترین خدمات را بر عهده دارد.» این تعریف زیبا و ایده آل گرایانه، مدتهاست به مبنای قضاوت افکار عمومی دنیا از کشورهای مرفه اروپایی تبدیل شده است. سوئد، نروژ، فنلاند، دانمارک و ایسلند از مهمترین کشورهای دارای ساختار دولت رفاه در غرب محسوب میشوند. کشورهایی که به دلیل جمعیت اندک، داراییهای عمومی بالا، دریافت مالیاتهای زیاد و مداخله موثر دولت در اقتصاد، به کشورهایی با نرخ بیکاری پایین و امکانات عمومی بالا تبدیل شده اند. حفظ ساختار دولت رفاه به اندازهای برای کشورهای حوزه اسکاندیناوی اهمیت داشته که حتی حاضر به عضویت در منطقه یورو نشده اند. آنها معتقدند که ادغام در جامعه اقتصادی اروپا ، مترادف با دفرمه شدن ساختار دولت رفاه خواهد بود. شاید کمتر کسی تصور میکرد که این تصویر ایده آل ، امروز و بحبوحه شیوع کرونا به یکباره منهدم شود!
بیمههای اجتماعی و درمانی خاص مزیت کشورهایی مانند سوئد و نروژ نسبت به دیگر کشورهای دنیا محسوب میشود. اساسا یکی از اهداف و کارویژههای دولتهای رفاه، صیانت کامل از سالمندان میباشد. با این حال، در دوران شیوع ویروس کرونا، تمامی این وعدههای زیبا نقش بر آب شد! بدون شک حداقلیترین خواسته قربانیان کرونا در کشورهای دارای ساختار دولت رفاه، بهره مندی از امکانات اولیه (و حتی نه پیشرفته) در حوزه درمان و دریافت مراقبتهای ابتدایی بوده است! اما اتفاقات رخ داده در این کشورها غیر قابل باور است!
رادیو سوئد (Sverige Radio)، ضمن اذعان به میزان بالای ابتلای سالمندان به کووید-19 و افزایش تعداد قربانیان کهنسال در این کشور میگوید: کمبود تجهیزات و وسایل پزشکی مانند ماسک و از سوی دیگر ترس کارکنان از نزدیک شدن به سالمندانی که مبتلا به ویروس کووید 19 شدهاند، مشکلات بزرگی را در مراکز نگهداری از سالمندان ایجاد کرده است.
گزارشگران رادیو سوئد در گزارشی که از فروانگس گردن یکی از مجموعههای بزرگ و مشهور مراقبت از سالمندان در این کشور تهیه کرده اند، به نتایج زیر دست پیدا کرده اند: در این مجموعه 200 سالمند به سر میبرند. به گفتهی تعدادی از کارکنان مرکز فروانگس گردن ، در مدتی کوتاه 30 نفر از سالمندان مبتلا جان خود را از دست دادند. مدیریت این مرکز، حاضر به دادن توضیحی در این مورد نشده است، اما مستندات اداره ثبت احوال سوئد نشان میدهد که حداقل 22 نفر در این مرکز درطول یک ماه، قربانی ابتلا به ویروس کووید 19 شدهبودند.
جرات نزدیک شدن به سالمندان را نداریم!
روسای مراکز نگهداری از سالمندان در سوئد، تاکید کرده اند که بسیاری از کارکنان که باید وظیفه مراقبت از سالمندان (خصوصا سالمندان مبتلا به کرونا) را بر عهده داشته باشند، به دلیل ترس از ابتلای خود به کوید-19، به آنها نزدیک نمیشوند. ماری بری استروم رئیس مرکز نگهداری سالمندان فروانگس گوردن نیز اذعان کرده است که چنین وضعیتی را اغراقآمیز دانسته است. او گفته است بزرگترین مشکل این مرکز در دوران شیوع کرونا، ترس کارکنان (از نزدیک شدن به سالمندان و مبتلایان کهنسال) بوده است. فراتر از آن، وی اذعان کرده است که کمبود وسایلی مانند ماسک در سایر مراکز نگهداری سالمندان در سوئد وجود داشته و وی و همکارانش، در جست و جوی این وسایل بوده اند.
سوال اصلی همچنان بدون پاسخ باقی مانده است! این که چرا کارکنان مراکز نگهداری سالمندان، تنها کسانی بوده اند که باید در خصوص رسیدگی یا عدم رسیدگی به مبتلایان کهنسال تصمیم میگرفته اند! آیا صرف دهها میلیارد کرون (واحد پول سوئد) برای تجهیز انواع بیمارستانها و مراکز درمانی، اقتضا نمیکرد که پزشکان و پرستاران، امکاناتی از جمله دستگاههای اکسیژن، پرستاران کشیک و. را در آنها مستقر کرده یا لااقل، پذیرش سالمندان در بیمارستانهای سوئد را به آخرین ثانیههای نفس کشیدن آنها موکول نکنند!
قول میدهیم بررسی کنیم!
نهادهای بازرسی در سوئد، پاسخی برای وقوع فاجعه در خانههای سالمندان ندارند. آنها صرفا وعده داده اند تا آمار، دادهها و گزارشهایی را که در خصوص کم کاری مراکز نگهداری افراد سالمند و عدم همکاری مراکز درمانی با مراکز نگهداری سالمندان به دستشان رسیده است را مورد بررسی قرار دهند! احتمالا این بررسی زمانی پایان میپذیرد که صدها تن دیگر از افراد مسن در سوئد به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست بدهند!
سازمان بازرسی خدمات درمانی و مراقبت از سالمندان سوئد اعلام کرده است که در تماس با بیش از 1000 مرکز خصوصی نگهداری از افراد مسن، در حال تکمیل گزارش خود میباشد. چنانچه رادیو سوئد گزارش داده است، انت نیلسون از روسای این سازمان در خصوص شرایط موجود در خانههای سالمندان، آن هم در دوران شیوع کرونا میگوید: در برخی از این مراکز کمبودهایی وجود دارد! در این مورد و همچنین اقداماتی که این مراکز انجام داده و نتایجی که به دست آوردهاند، از آنها پرسشهایی شده است. تفاوتهای زیادی میان این مراکز (و عملکرد آنها در قبال سالمندان) در سراسر کشور وجود دارد، چون که میزان سرایت ویروس نیز متفاوت بوده است.
آماری که قابل دفاع نیست!
مروری بر آخرین آمار مبتلایان و قربانیان کرونا در کشور سوئد، به خوبی نشان میدهد که ساختار ممتاز درمانی و بهداشتی این کشور در کاهش درد مبتلایان، عملکرد ضعیفی داشته است. تا روز سه شنبه (22 اردیبهشت ماه)، 26322 نفر در سوئد به کرونا مبتلا شده اند که از این میان، 3225 نفر جان خود را از دست داده اند. نکته حائز اهمیت اینکه تعداد بهبود یافتگان و درصد آنها نسبت به کل مبتلایان، بسیار اندک است! بر این اساس، تنها 4971 نفر (کمتر از 20 درصد مبتلایان) تا کنون توانسته اند بهبود پیدا کنند. همین آمار و ارقام به خوبی نشان میدهد که مبتلایان به کرونا (که اکثرا افراد سالمند در سوئد هستند)، مراقبتهای درمانی لازم را برای بهبود سریع دریافت نمیکنند.
دزدی از دولت رفاه
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود! دزدی محصولات پزشکی و درمانی توسط شرکتهای خصوصی (که توسط دولت برای مقابله با کرونا توزیع میشود)، به معضل دیگری در سوئد تبدیل شده است. جدیت و گستردگی این ماجرا به اندازه ایست که منجر به ورود وزارت دادگستری سوئد و تشکیل چندین پرونده شده است.
مورگان یوهانسون وزیر دادگستری سوئد در یک کنفرانس خبری ضمن تایید این اخبار اعلام کرد: تعیین یک بازرس برای رسیدگی به این وضعیت و ارائهی پیشنهادهایی برای مقابله با تخلفات، ضروری بوده است. هر یک کرونی که از پول مالیات مردم به اشتباه به جیب کسی برود، دزدی از خزانه عمومیست و باید با آن مقابله شود. در شرایط بحرانی بیشتر مردم به کمک و یاری به یکدیگر فکرمیکنند، اما کسانی نیز هستند که سعی میکنند از این شرایط به سود خود استفاده کنند. من به شرکتهایی اشاره میکنم که همزمان با توزیع میلیاردها کرون میان صاحبان سهام، از دولت درخواست کمک مالی کردهاند و خبرهایی نیز از تقلب آنها به گوش رسیده است.
اگرچه تاکید وزیر دادگستری سوئد در خصوص مقابله با شرکتهای خصوصی که در تهیه محصولات درمانی خاص دست به دزدی میزنند قابل تحسین است، اما سوال اصلی اینجاست که چگونه دولت سوئد به جای توزیع این محصولات به مراکز نگهداری سالمندان، آنها را در اختیار شرکتها و کمپانیهایی قرار میدهد که به راحتی آنها را در بازار سیاه به فروش برسانند. دیگر جای کمترین شبههای باقی نمانده است که آنچه امروز در سوئد میگذرد، نماد شکست دولت رفاه در مواجهه با نیازهای اصلیترین قشر، یعنی سالمندان است. مروری بر این جملات خالی از تامل نخواهد بود: سالمندانی که حق مداوا در بیمارستان را ندارند ، کارمندانی که جرات نزدیک شدن به مبتلایان سالمند را در مراکز نگهداری آنها ندارند و در نهایت کمکهایی که به جای مراکز سالمندان، به جاهای دیگر فرستاده میشود !