نقشه پاکستان برای افغانستان چیست؟
پاکستان
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روحالله فرقانی / نگاه راهبردی پاکستان نسبتبه تحولات افغانستان، موضوعی نیست که اسلامآباد بخواهد بهسادگی از کنار آن بگذرد، چراکه با تحولاتی که در عرصه جهانی و ظهور قدرتهای شرقی درحال رخ دادن است، این کشور تلاش دارد تا با چرخش نگاه خود از غرب بهسمت شرق، راهبردهای کلان خود را ترسیم کند. سیاستهایی که میتوان آن را با تحولات جاری افغانستان نیز مرتبط دانست چراکه اسلامآباد معتقد است با همکاری چین و شرکای منطقهای او و باز شدن کمربند بینالمللی ابریشم است که میتواند با سرعت بیشتری به توسعه اقتصادی دست یابد. پاکستان اگر بگوییم تاثیر زیادی در پیروزی و پیشروی طالبان در افغانستان داشته است، بیراهه نگفتهایم؛ کشوری که برای پیشبرد برخی اهداف منطقهای خود سیاستهای راهبردی در پیش گرفت تا مگر با در کنار قرار گرفتن برخی گروههای منتقد دولت کابل و قدرتهای شرقی همچون چین، احیاکننده خوبی برای جاده ابریشم و احداث کمربند ترانزیت بینالمللی باشد و همچنین با دوری جستن از آمریکا، بتواند منافع اقتصادی و سیاسی خودش را در شبهقاره دنبال کند.شاید موضوع کشمیر را بتوان بهترین وجه مثال آورد، چراکه غرب نگاه یا حمایتی از اسلامآباد دراینباره ندارد. این کشور دریافته است که با قرارگرفتن در کنار پکن میتواند دغدغه کشمیر و جامو را که سالهاست دلیل تنش با هند بوده است حلوفصل کند.
تضاد و رقابت در رویگردانی پاکستان از آمریکا
آنگونه که «پیرمحمد ملازهی»، کارشناس مسائل پاکستان در گفتوگو با روزنامه «صبحنو» میگوید؛ موضوع پاکستان و افغانستان برای هندوستان حساس است و در رویکردهای جدید آمریکا میبینیم که از دهلی خواسته میشود تا در افغانستان فعال باشد. وقتی آمریکا به پاکستان میگوید از طالبان حمایت نکند، یعنی اینکه با طالبان مبارزه کند و آنها را شکست دهد چراکه آنها را تروریست میداند. آمریکا با فشار بر پاکستان میخواهد بگوید که خط فکری هندوستان برای مقابله با تروریسم را هم پذیرفته است و با توافق یکدیگر اسلامآباد را منشأ تروریسم میدانند.
این کارشناس مسائل پاکستان تصریح کرد: بهتازگی شبهقاره هند شاهد یک تضاد و رقابتی در عرصه سیاسی و اقتصادی شده است که چین و آمریکا آن را
به وجود آوردهاند. آمریکا از سویی نمیخواهد بازار پاکستان را از دست بدهد و آن را به چین بسپارد و از سویی دیگر میخواهد که مأمنی برای پناه دادن به طالبان نباشد. همچنین پاکستان که سالانه چندین میلیارد دلار پول بابت مبارزه با تروریسم از آمریکا دریافت میکند و میداند که اگر به دامن چین یا ترکیه و ایران برود، دیگر پول نقدی دستش را نمیگیرد. نباید فراموش کرد که هنوز جمعبندی کاملی در خصوص رویگردانی پاکستان از آمریکا در جامعه این کشور به وجود نیامده است. به نظر من پس از اتمام سفرهای دورهای «خواجه محمد آصف» وزیر خارجه پاکستان در منطقه که اخیرا صورت گرفت، خرد جمعی (ارتش، احزاب سیاسی، روزنامهنگاران، فئودالها، هیات مذهبی و...) در این کشور تصمیمگیرنده است که آیا روابطش با آمریکا را قطع کند یا همچنان کج دارومریز برخورد کند.ملازهی با بیان اینکه ساختار قدرت پاکستان بر ذهنیت غربی است، اظهار داشت: نگاه بینابینی میان اسلامآباد و واشنگتن وجود دارد. پاکستانیها همان سیاستی را که در زمان پرویز مشرف و حمله آمریکا به افغانستان در پیش گرفتهاند، دوباره تکرار میکنند؛ یعنی همان سیاست دوگانه مبارزه با تروریستها را در پیش میگیرند تا هم حمایت مالی دریافت کنند و هم با طالبان در ارتباط باشند.
نقش پاکستان در پیروزی طالبان
اوجگیری طالبان را «بیشک مرتبط با پاکستان» باید دانست، کشوری که قریب نیمقرن برای مصارف «عمیق راهبردی» خود، از گروههای مختلف در افغانستان حمایت کرده است. موضوعی که تحلیلگر هندیتبار روزنامه «واشنگتنپست» آمریکا، بر آن تاکید میکند و در مقالهای، از نقش پاکستان در پیروزی طالبان میگوید؛ گروههای تشکیلدهنده طالبان روابط لجستیکی و تاکتیکی با نهادهای دولتی پاکستان دارند و خیلی از آنها ریشه در «جهانی از تعلقات قومی و قبیلهای دارند که در هر دو سوی مرز افغانستان و پاکستان» موجود است. وجود همین «شبکهها» بود که باعث شد اسامه بنلادن، رهبر سازمان القاعده، بتواند سالها در پایگاه بزرگی در پاکستان پنهان شود که فاصله چندانی با آکادمی نظامی اصلی آن کشور نداشت.
سفرهای منطقهای نخستوزیر پاکستان
آنگونه که از گزارش رسانههای منطقه برمیآید، نقش پاکستان در گفتوگوهای صلح افغانستان بااهمیت خوانده میشود. گفته میشود که رهبری طالبان رابطه نزدیکی با استخبارات پاکستان دارد.
ازاینرو «عمرانخان» نخستوزیر پاکستان، در یکسال اخیر دو بار و در رأس یک هیات بلندپایه دولتی وارد کابل شد و با «محمداشرف غنی» رییسجمهور و شمار دیگر از سیاسیون افغانستان همچون «عبدالله عبدالله» بر سر موضوعات اقتصادی و همچنین موضوع طالبان دیدار و گفتوگو کرد.
نگاه عمرانخان به تحولات افغانستان
البته عمرانخان، نخستوزیر پاکستان با اشاره به اینکه آمریکا واقعا افغانستان را بههمریخته است، معتقد است: من بارها گفتم که راهکار موضوعات افغانستان نظامی نیست. افرادی مانند من که مدام میگفتند راهحل نظامی وجود ندارد، کسانی که تاریخ افغانستان را میدانند، ضدآمریکایی خوانده شدند. حتی به من «طالبان خان» میگفتند. من نمیدانم هدف آنها در افغانستان چه بود، آیا ایجاد ملتسازی بود یا دموکراسی یا آزادی زنان. علت آن هرچه باشد، راهی که برای آن
پیش گرفتند هرگز راهحل نبود؛ بنابراین، زمانی سرانجام به این نتیجه رسیدند که هیچ راهحل نظامی وجود ندارد که متاسفانه، قدرت چانهزنی آمریکاییها یا نیروهای ناتو از بین رفته است. وقتی 150هزار سرباز ناتو در افغانستان حضور داشتند، وقت آن بود که به راهحل سیاسی بپردازیم. یکبار بهزحمت نیروها را به 10هزار نفر کاهش دادند و سپس، وقتی تاریخ خروج دادند، طالبان فکر کردند که پیروز شدهاند؛ بنابراین، اکنون سخت است که آنها را به سازش کشاند. مجبور کردن آنها به یک راهحل سیاسی بسیار دشوار است، زیرا فکر میکنند که پیروز شدهاند. تنها نتیجه خوب برای افغانستان این است که یک توافق سیاسی فراگیر وجود داشته باشد، نوعی دولت تشکیل شود که همه جناحها را شامل شود. بدیهی است که طالبان بخشی از آن دولت است.
عمرانخان میافزاید: بدترین چیز برای افغانستان وقوع یک جنگ داخلی طولانیمدت است و از نظر پاکستان، این بدترین سناریو است؛ زیرا پس از آن با دو سناریو روبهرو میشویم؛ اول مشکل آوارگان که درحالحاضر، پاکستان میزبان بیش از سهمیلیون مهاجر افغان است و آنچه ما از آن میترسیم این است که نتیجه یک جنگ داخلی طولانیمدت آوارگان بیشتر است و وضعیت اقتصادی ما بهگونهای نیست که بتوانیم هجوم دیگری را شاهد باشیم. دوم اینکه جنگ داخلی به پاکستان کشیده شود، زیرا طالبان اساسا از قوم پشتون هستند. اکنون پشتونها در مرز ما بیشتر از افغانستان هستند و بنابراین نگرانی این است که پشتونهای طرف ما به آن جذب میشوند و این آخرین چیزی است که ما میخواهیم.
علاقهمندی اسلامآباد به دخالت در امور کابل
از سویی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند مقامات پاکستان تمایلی ندارند که دولتی باثبات و فراگیر در افغانستان ایجاد شود، موضوعی که «امین رضایینژاد»، کارشناس مسائل افغانستان بر آن تاکید میکند و میگوید: پاکستان تمایلی ندارد که یک دولت باثبات و فراگیر در افغانستان ایجاد شود، چراکه بهخوبی میداند که اگر چنین اتفاقی صورت بگیرد و دولت باثباتی در افغانستان به وجود آید یک چالش حقوقی بزرگ درباره مرزهای دو کشور، بین اسلامآباد و کابل ایجاد خواهد شد و دولت افغانستان این موضوع را بهصورت جدی پیگیری میکند. اگر دولتی باثبات در افغانستان ایجاد شود قطعا در قالب یک کار دیپلماتیک خط یا مرز درگیرند و این موضوع را پیگیری میکند و این مسالهای است که دولت پاکستان نمیخواهد تحقق پیدا کند. پاکستان حتی حاضر است از منافع اقتصادی ازجمله منافع ترانزیتی در افغانستان بگذرد و چشمپوشی کند تا این مساله ازسوی دولتمردان افغانستان مطرح نشود.
از طرف دیگر، باید به این موضوع توجه داشت که بخشی از جریان طالبان در افغانستان از بومیان پاکستان هستند و اگر طالبان در افغانستان حاکم شود این تفکیک به چشم نمیآید و آنها در راستای منافع دولت پاکستان حرکت میکنند. دولتمردان در اسلامآباد معتقدند که فرماندهانی از طالبان که اهل پاکستان هستند میتوانند منافع این کشور را در افغانستان پیگیری کنند و در همین چارچوب تحقق منافع خود در افغانستان را در بیثباتی در این کشور و کنترل امور در دست طالبان میبیند.
ارتباط طالبان پاکستان و افغانستان از نگاه سازمان ملل
گزارش اخیر شورای امنیت سازمان ملل با هشدار نسبتبه حضور هزاران جنگجوی وابسته به گروه طالبان از پاکستان در خاک افغانستان و ارتباط این عناصر با طالبان و دیگر گروههای جنگطلب در افغانستان خبر داد. تیم نظارت بر تحریمها و پشتیبانی تحلیلی در شورای امنیت سازمان ملل اخیرا اعلام کردند: نزدیک به 6هزار عضو گروه طالبان پاکستان در کنار صدها جنگجو از شورشیان مسلمان ضدچین در نزدیکی مرز افغانستان با پاکستان و چین مستقر هستند. ناظران سازمان ملل گفتند که علیرغم افزایش بیاعتمادی میان این عناصر، طالبان پاکستانی روابط خود با طالبان افغانستان را مانند گذشته حفظ کرده است، تحریک طالبان پاکستان اهداف تمایز ضدپاکستان دارد و همزمان از اقدامات نظامی طالبان افغانستان علیه نیروهای دولتی این کشور حمایت میکند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/272183/