سرمقاله صبح نو/ پایان لیبرالیسم جهانگستر
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - صبح نو / «پایان لیبرالیسم جهانگستر» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم محبوبه نیاورانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یک رابطه تاریخی عمیق و چندوجهی میان کانادا و آمریکا وجود داشت تا جایی که آنان را همسایههای جداییناپذیر خطاب میکردند؛ اما با روی کار آمدن ترامپ روابط دو کشور به جایی رسید که کانادا را ایالت پنجاهویکم آمریکا خطاب کرد و ایلان ماسک میلیاردر حامی ترامپ در میانه جدل ترودو و ترامپ در شبکه اجتماعی «ایکس» که خود مالک آن است، ترودو را فرماندار و نه نخستوزیر کانادا خطاب کرد و نوشت: «دختر، تو دیگر فرماندار کانادا نیستی، پس مهم نیست چه میگویی.» و سپس حساب ترودو را از شبکه ایکس حذف کرد! انگار دنیا عوض شده و روابط دیپلماتیک بین الملل جای خود را به رفتارهای کودکانه و اعمال مضحک داده است. اما ابتذال در سیاست به اینجا ختم نمیشود سه سال پیش آمریکا با به راه انداختن جنگ نیابتی علیه روسیه، اوکراین را قربانی منافع خود کرد تا از قدرت رقیب خود بکاهد و آن را گرفتار جنگ فرسایشی کند، در این مدت واشنگتن با هرگونه پیشنهاد و قطعنامه سازش بین روسیه و اوکراین که ممکن بود به اجتناب از خصومتها کمک کند مخالفت می کرد؛ اما حالا ترامپ در کاخ سفید به زلنسکی میگوید: «تو برگ برنده نداری؛ یا توافق میکنی یا ما کنار میکشیم.» به قطعنامه ضد روسیه در سازمان ملل رأی منفی میدهد و معاون ترامپ خطاب به زلنسکی میگوید: «چرا از آمریکا تشکر نمیکنی.» و ترامپ در ازای کمک به اوکراین و درآوردن از چاهی که خود برای کییف کنده بود، پیشنهاد امضای قراردادی میدهد که معادن اوکراین را در اختیار آمریکا قرار میدهد مانند چشم طمعش به گریلند. ترامپ این پیشنهاد را بهعنوان راهی برای ازسرگیری کمکهای گذشته نظامی آمریکا به اوکراین مطرح کرده بود. زلنسکی قبلا با رد پیشنهاد آمریکا گفته بود: «من نمیتوانم کشورمان را بفروشم.» اما گویا فروش معادن به آمریکا را به از دست دادن خاک کشورش ترجیح داده و مجددا میخواهد به ترامپ اعتماد کند. همینجا عبارت «مذاکره با آمریکا شرافتمندانه نیست» معنا پیدا میکند. اما رفتارهای جدید آمریکا برای متحدانش آنقدر شوکهکننده بود که گریه اروپا را درآورده است و به فکر جدا شدن از امریکا افتادهاند، مقامات اتحادیه اروپا میگویند: «اروپا تنهاست. دولت ترامپ عقل از سرش زائل شده است. وقت بیدار شدن و درک این موضوع است که این پایان است.» وزیر خارجه آلمان میگوید: «هراس ما بسیار بیشتر از گذشته است. دوره جدیدی از بیعدالتی آغاز شده است.» روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز نوشته است: «ما تنها هستیم و دولت ترامپ بیثبات است و ما باید بیدار شویم.» اما این دولت ترامپ نیست که بیثبات شده است، این فروریختن نظم جهانی است که هنوز غرب آن را باور ندارد. دیگر آمریکا نه نمیخواهد و نه توان آن را دارد که امنیت جهانی را برقرار سازد. نظم بینالملل آنجا فروریخت که غرب خود هم حقوق بینالملل و هم اخلاق که از پایههای لیبرالیسم در روابط بینالملل است را زیر پا گذاشت. استانداردهای دوگانه در حقوق بشر اعمال کرد و هر جا به ضررش نبود، چشم خود را بر بیعدالتیها و پایمال شدن حقوق بینالملل و حقوق بشر و حتی انسانیت بست.
یک رابطه تاریخی عمیق و چندوجهی میان کانادا و آمریکا وجود داشت تا جایی که آنان را همسایههای جداییناپذیر خطاب میکردند؛ اما با روی کار آمدن ترامپ روابط دو کشور به جایی رسید که کانادا را ایالت پنجاهویکم آمریکا خطاب کرد و ایلان ماسک میلیاردر حامی ترامپ در میانه جدل ترودو و ترامپ در شبکه اجتماعی «ایکس» که خود مالک آن است، ترودو را فرماندار و نه نخستوزیر کانادا خطاب کرد و نوشت: «دختر، تو دیگر فرماندار کانادا نیستی، پس مهم نیست چه میگویی.» و سپس حساب ترودو را از شبکه ایکس حذف کرد! انگار دنیا عوض شده و روابط دیپلماتیک بین الملل جای خود را به رفتارهای کودکانه و اعمال مضحک داده است.
اما ابتذال در سیاست به اینجا ختم نمیشود سه سال پیش آمریکا با به راه انداختن جنگ نیابتی علیه روسیه، اوکراین را قربانی منافع خود کرد تا از قدرت رقیب خود بکاهد و آن را گرفتار جنگ فرسایشی کند، در این مدت واشنگتن با هرگونه پیشنهاد و قطعنامه سازش بین روسیه و اوکراین که ممکن بود به اجتناب از خصومتها کمک کند مخالفت می کرد؛ اما حالا ترامپ در کاخ سفید به زلنسکی میگوید: «تو برگ برنده نداری؛ یا توافق میکنی یا ما کنار میکشیم.» به قطعنامه ضد روسیه در سازمان ملل رأی منفی میدهد و معاون ترامپ خطاب به زلنسکی میگوید: «چرا از آمریکا تشکر نمیکنی.»
و ترامپ در ازای کمک به اوکراین و درآوردن از چاهی که خود برای کییف کنده بود، پیشنهاد امضای قراردادی میدهد که معادن اوکراین را در اختیار آمریکا قرار میدهد مانند چشم طمعش به گریلند. ترامپ این پیشنهاد را بهعنوان راهی برای ازسرگیری کمکهای گذشته نظامی آمریکا به اوکراین مطرح کرده بود. زلنسکی قبلا با رد پیشنهاد آمریکا گفته بود: «من نمیتوانم کشورمان را بفروشم.» اما گویا فروش معادن به آمریکا را به از دست دادن خاک کشورش ترجیح داده و مجددا میخواهد به ترامپ اعتماد کند. همینجا عبارت «مذاکره با آمریکا شرافتمندانه نیست» معنا پیدا میکند. اما رفتارهای جدید آمریکا برای متحدانش آنقدر شوکهکننده بود که گریه اروپا را درآورده است و به فکر جدا شدن از امریکا افتادهاند، مقامات اتحادیه اروپا میگویند: «اروپا تنهاست. دولت ترامپ عقل از سرش زائل شده است. وقت بیدار شدن و درک این موضوع است که این پایان است.» وزیر خارجه آلمان میگوید: «هراس ما بسیار بیشتر از گذشته است. دوره جدیدی از بیعدالتی آغاز شده است.» روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز نوشته است: «ما تنها هستیم و دولت ترامپ بیثبات است و ما باید بیدار شویم.»
اما این دولت ترامپ نیست که بیثبات شده است، این فروریختن نظم جهانی است که هنوز غرب آن را باور ندارد. دیگر آمریکا نه نمیخواهد و نه توان آن را دارد که امنیت جهانی را برقرار سازد. نظم بینالملل آنجا فروریخت که غرب خود هم حقوق بینالملل و هم اخلاق که از پایههای لیبرالیسم در روابط بینالملل است را زیر پا گذاشت. استانداردهای دوگانه در حقوق بشر اعمال کرد و هر جا به ضررش نبود، چشم خود را بر بیعدالتیها و پایمال شدن حقوق بینالملل و حقوق بشر و حتی انسانیت بست.
در نظم جدید دیگر امنیت دستهجمعی معنایی ندارد. امروز آمریکا بابت هر خدمتی به متحدانش بهای گزافی میخواهد. بهایی که دیگر به ادامه این اتحاد نمیارزد. تیم ترامپ ادعا میکند که پس از 80 سال مورد سوءاستفاده قرار گرفتن، میخواهد وضعیت ابرقدرتی خود را به سود تبدیل کند. در نظم جدید امنیت جمعی باطل و امنیت ملی جایگزین آن خواهد داشت. در نظم جدید نقش نهادهای بینالمللی و ائتلافها کمرنگ و چالش مافیاگونه برای کسب قدرت جهانی آغاز میشود و دنیا به سمت اقتدارگرایی پیش میرود. در این میان کشورها باید خود را برای یک دوران بدون قانون آماده کنند.
در چنین دورانی کشوری برنده است که بتواند امنیت ملی را بدون وابستگی تأمین کند. موضوعی که ایران سالهاست سیاست خود را بر همین اصل تنظیم کرده است و توانسته با سیاست مستقل، خود را از آسیبهای پیرامونی حفظ کند. حالا در سایه نظم جدید نیز ایران با تکیه بر عناصر اقتدار و قوت خود میتواند پایههای ثبات و امنیتش را تأمین کند. اروپا نیز باید از خواب بیدار شده و راه خود را از آمریکا جدا کند و در رویدادهای بینالمللی و در ارتباط با سایر کشورها سیاست مستقلی از آمریکا اتخاذ کند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1371265/