جمعیت جوان مهمترین مولفه اقتدار کشور
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - گروه سیاسی دفاعپرس: پیری جمعیت یکی از چالشهای اساسی است که بسیاری از کشورهای جهان با آن روبهرو شدهاند و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار 6 شهریور 1403 با اعضای دولت چهاردهم با تأکید بر اهمیت این مسئله هشدار دادند که روند کاهش نرخ زاد و ولد و افزایش میانگین سنی جامعه میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای آینده کشور داشته باشد.
طبق آمارهای رسمی، نرخ باروری ایران از 6.5 فرزند به ازای هر زن در سال 1365 به کمتر از 1.6 در سال 1402 کاهش یافته است. اگر این روند ادامه یابد، بر اساس پیشبینیهای مرکز آمار ایران، تا سال 1430 بیش از 30 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد. این آمار نشاندهنده آن است که در صورت عدم اتخاذ سیاستهای مؤثر، ایران در آینده نزدیک با بحران پیری جمعیت مواجه خواهد شد.
کاهش نرخ زاد و ولد نهتنها یک مسئله جمعیتی بلکه یک چالش اقتصادی و اجتماعی گسترده است. یکی از پیامدهای اصلی این روند، کاهش نیروی کار جوان و فعال است. در حال حاضر، حدود 70 درصد جمعیت ایران را افراد در سن کار (15 تا 64 سال) تشکیل میدهند، اما با کاهش نرخ زاد و ولد، این نسبت در آینده تغییر کرده و درصد سالمندان افزایش خواهد یافت. تجربه کشورهایی مانند ژاپن و آلمان نشان میدهد که پیری جمعیت باعث کاهش بهرهوری اقتصادی، افزایش هزینههای درمانی و کاهش نرخ رشد اقتصادی میشود. در ژاپن، که یکی از پیرترین کشورهای جهان است، رشد اقتصادی سالانه به کمتر از یک درصد رسیده و هزینههای بازنشستگی و بهداشت عمومی فشار زیادی بر بودجه دولت وارد کرده است. حال چنانچه ایران نتواند سیاستهای جمعیتی مناسبی اتخاذ کند، ممکن است با مشکلات مشابهی مواجه شود.
اما یکی از جنبههای مهم این بحران، افزایش فشار بر سیستمهای تأمین اجتماعی و بازنشستگی است. در حال حاضر، نسبت افراد شاغل به بازنشسته در ایران 6 به 1 است، اما در صورت ادامه روند فعلی، این نسبت تا سال 1420 به 2 به 1 کاهش خواهد یافت. این بدان معناست که دولت مجبور خواهد شد هزینههای بیشتری را برای مستمری و خدمات درمانی سالمندان اختصاص دهد، درحالی که تعداد شاغلان برای تأمین این هزینهها کاهش مییابد. این وضعیت، پایداری نظام تأمین اجتماعی را تهدید کرده و میتواند منجر به افزایش بدهیهای عمومی و کاهش توان مالی دولت در ارائه خدمات ضروری شود.
البته برای تحقق این موضوع راهکارهای متعددی وجود دارد که یکی از مهمترین راهکارها، حمایت اقتصادی از خانوادهها است، چون در حال حاضر، هزینههای فرزندآوری و تربیت کودک در ایران به یکی از موانع اصلی افزایش زاد و ولد تبدیل شده است؛ بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، هزینه بزرگ کردن یک فرزند در کلانشهرها بهطور میانگین سالانه بیش از 100 میلیون تومان است لذا بسیاری از زوجهای جوان به دلیل نگرانی از هزینههای بالای مسکن، آموزش و درمان، از فرزندآوری صرفنظر میکنند یا تعداد فرزندان خود را محدود میسازند. به همین خاطر دولت باید با ارائه تسهیلات مالی، افزایش مرخصی زایمان، کاهش مالیات بر خانوادههای پرجمعیت و تأمین مسکن ارزانقیمت، از خانوادهها حمایت کند.
علاوه بر حمایت اقتصادی، تغییرات فرهنگی نیز برای تشویق فرزندآوری ضروری است؛ در دهههای اخیر، نگرش عمومی نسبت به ازدواج و فرزندآوری تغییر کرده و بسیاری از جوانان، داشتن فرزند را یک مسئولیت سنگین و پرهزینه میدانند. رسانهها، نظام آموزشی و نهادهای فرهنگی باید بهصورت هماهنگ در جهت ترویج ارزشهای خانواده و فرهنگ فرزندآوری اقدام کنند و این اقدامی شدنی است، چون در کشوری مانند فرانسه که توانسته نرخ باروری را افزایش دهد، برنامههای گسترده فرهنگی برای تغییر نگرشهای جامعه اجرا شده است؛ پس دولت ایران نیز باید با تولید محتواهای فرهنگی، تبلیغات رسانهای و آموزش در مدارس، اهمیت فرزندآوری را برجسته کند.
یکی دیگر از الزامات مدیریت این بحران، اصلاح قوانین و سیاستهای جمعیتی است. در حال حاضر، برخی از قوانین و مقررات، بهجای تسهیل فرزندآوری، موانعی برای خانوادهها ایجاد میکنند. بهعنوان مثال، محدودیتهای شغلی برای زنان باردار، کمبود امکانات حمایتی برای مادران شاغل و ضعف سیاستهای حمایتی از کودکان، از جمله عواملی هستند که باید مورد بازنگری قرار گیرند. دولت باید قوانین کار را به نحوی اصلاح کند که امکان ایجاد تعادل بین اشتغال و فرزندآوری برای والدین فراهم شود؛ بنابراین وزارتخانههایی مانند بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آموزشوپرورش و سایر دستگاههای دولتی باید برنامههای جامع و هماهنگی را برای حمایت از خانوادهها اجرا کنند. علاوه بر این، همکاری بخش خصوصی نیز ضروری است. شرکتها و کارفرمایان باید سیاستهایی را برای حمایت از والدین شاغل اجرا کنند، مانند ایجاد مهدکودک در محل کار، انعطاف در ساعات کاری و ارائه تسهیلات برای خانوادهها.
کشورهایی که موفق به افزایش نرخ باروری شدهاند، معمولاً سیاستهای پایدار و مستمری را اجرا کردهاند؛ در مجارستان، دولت از سال 2010 مجموعهای از اصلاحات جمعیتی را اجرا کرد که شامل ارائه وامهای بدون بهره برای خانوادهها، افزایش مرخصی والدین و ارائه کمکهای مالی به مادران شاغل بود. این اقدامات باعث شد که نرخ باروری این کشور از 1.2 در سال 2010 به 1.7 در سال 2022 افزایش یابد؛ لذا ایران نیز باید از تجربیات موفق جهانی استفاده کرده و یک برنامه جامع و پایدار برای افزایش نرخ زاد و ولد تدوین کند.
تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اهمیت جمعیت و لزوم اقدام فوری برای مقابله با روند پیری، نشاندهنده آن است که این مسئله یک اولویت ملی است. اگر اقدامات لازم بهموقع انجام نشود، ایران در سالهای آینده با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای مواجه خواهد شد. به همین دلیل دولت و سایر نهادهای مسئول باید با همکاری یکدیگر، سیاستهای حمایتی مؤثری را اجرا کنند تا ضمن افزایش نرخ باروری، آیندهای پایدار و قدرتمند برای کشور تضمین شود و با برنامهریزی دقیق، حمایت اقتصادی از خانوادهها، تغییرات فرهنگی و اصلاح قوانین از این بحران عبور کرد و مسیر رشد و پیشرفت کشور را هموار ساخت.
بنابراین کشوری که در آن تعداد جوان کم است پیشرفت هم کم است، زیرا وقتی جمعیت جوان کم باشد، تعداد افراد متخصص و کاردان هم کم خواهد بود و وقتی جمعیت چنین افرادی کم باشد بالطبع چرخ پیشرفت جامعه به درستی گردش نخواهد داشت و این موجب پیدایش وابستگی در حوزههای دانشی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... میشود. پس زمانی که چنین وضعیتی حادث شود اقتدار ملی در برابر بیگانگان به شدت ضعیف میشود و ضعف در اقتدار ملی یعنی وابسته شدن و نداشتن اختیار در اداره امور کشور به عبارت دیگر یکی از ابزارهای قدرت، جوانان هستند و این ابزار قدرت زمانی به دست میآید که جمعیت جوان جامعه زیاد باشد.
لذا هنگامی که جمعیت جوان زیاد باشد مراکز صنعتی، تولیدی، کشاورزی، سایر عرصهها میتوانند با برنامه ریزی بهره وری را افزایش داده و با مدیریت صحیح کشور را خودکفا سازند و علاوه بر این وجود جمعیت جوان باعث میشود تا بنیه نیروی انسانی بخش دفاعی کشور هم تقویت شود و بتواند از مرزهای کشور حفظ و حراست کند.
انتهای پیام/381
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1383359/