بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - مهمترین عناوین روزنامههای امروز _پنجشنبه بیستوهشتم فروردین 1404_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تهران پیروز دور اول مذاکرات مسقط» نوشت: «نماینده امور ایران در دولت اول ترامپ: مذاکرات ایران و آمریکا در 12 آوریل آغاز شد و دور اول بهوضوح به سود ایران تمام شد. چرا؟
اولاً، ایالات متحده خواستار مذاکرات مستقیم بود، در حالی که ایران مذاکرات غیرمستقیم را ترجیح میداد. مذاکرات در عمان بهصورت غیرمستقیم انجام شد و وزیر خارجه عمان نقش واسطه را ایفا کرد. به نظر میرسد که بین استیو ویتکاف نماینده آمریکا و عباس عراقچی وزیر امورخارجه ایران، یک گفتوگوی ابتدایی و دست دادن انجام شد، اما بیش از این پیش نرفت.
ثانیاً، انتقاد اصلی از برجام، توافق اوباما با ایران در سال 2015، این بود که فقط به موضوع سلاحهای هستهای پرداخت و از فعالیتهای منطقهای و برنامه موشکی ایران چشمپوشی کرد. طبق گزارشهای رسانهای، مذاکرات عمان فقط به مسائل هستهای پرداخته است. این دقیقاً همان چیزی است که ایران میخواهد. ثالثاً، به نظر میرسد ایالات متحده از همان ابتدا علامتی از ضعف فرستاده است- با کنار گذاشتن هدف پایان دادن به برنامه هستهای ایران. به گفته نیویورک تایمز: «آقای ترامپ و آقای ویتکاف نشان دادند که خط قرمز واقعی آنها این است که ایران هرگز قادر به ساخت سلاح هستهای نباشد؛ با وجود درخواستهای شدید مقامات دولت ترامپ پیش از مذاکرات مبنی بر اینکه ایران باید برنامه هستهای خود را به طور کامل برچیند و همچنین برنامه موشکیاش و حمایت از نیروهای نیابتی منطقهای را کنار بگذارد.» (فعلاً نادیده میگیریم که تایمز در یک گزارش خبری، درخواست برای توقف حمایت ایران از شبه نظامیان خارج از مرزهای خود و ساخت موشکهای بالستیک قارهپیما را «شدید» توصیف کرده است.)
رویکردهای مذاکرهای آقای ویتکاف قابل درک نیست. او درست پیش از مذاکرات به وال استریت ژورنال گفت: «فکر میکنم موضع ما با برچیدن برنامه شما آغاز میشود. این موضع ما در حال حاضر است. البته این به آن معنا نیست که در حاشیه، راههای دیگری برای یافتن سازش میان دو کشورمان پیدا نکنیم. خط قرمز ما این است که برنامه هستهای شما نباید به سمت تسلیحاتی شدن برود.» این تعریف یک امتیاز پیشدستانه است: «این خط قرمز من است-اما اگر نمیپسندید، خط قرمز دیگری پیدا میکنم.» اگر هدف ویتکاف رسیدن به توافقی است که تنها شامل بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از برنامه سلاحهای هستهای ایران باشد، در حالی که ایران همچنان به حمایت از گروههایی مانند حماس، حزبالله و انصارالله ادامه دهد و به توسعه موشکهای دوربرد ادامه دهد، پس او خواهان همان برجام است.
رئیسجمهوری ترامپ در سال 2018 از برجام خارج شد و گفت: «توافق ایران یکی از بدترین و یکطرفهترین معاملاتی است که ایالات متحده تاکنون وارد آن شده.» چرا؟ چون به گفته دولت او: «برجام ایران را غنی کرد و به رفتارهای آن قدرت بخشید، در حالی که در بهترین حالت، فقط توانایی ایران برای دستیابی به سلاح هستهای را به تأخیر انداخت و اجازه داد تحقیقات و توسعه هستهای را حفظ کند» و «برجام به تهدید برنامه موشکی ایران نپرداخت.» اگر ترامپ به دنبال یک توافق سریع و سطحی باشد، ایران قطعاً با آن موافقت خواهد کرد- در ازای لغو بخشی یا تمام تحریمهای آمریکا- و بار دیگر، توافقی حاصل خواهد شد که «ایران را غنی کرده و به رفتارهای آن قدرت خواهد بخشید، در حالی که در بهترین حالت، فقط دستیابی تهران به سلاح هستهای را به تأخیر خواهد انداخت و اجازه ادامه تحقیق و توسعه هستهای را خواهد داشت.»
با وجود یک تهدید نظامی بسیار معتبر علیه برنامه سلاحهای هستهای ایران، ایالات متحده میتواند خواستههای بسیار بیشتری را مطرح کند نسبت به آنچه اوباما و وزیر خارجهاش جان کری در سال 2015 انجام دادند. اما بر اساس اطلاعات اندکی که فعلاً در دسترس است، ویتکاف قرار است دقیقاً همان چیزی را به ایران بدهد که آنها میخواهند. نیویورک تایمز در 11 آوریل گزارش داد که مقامات ارشد ایران با مذاکرات با ایالات متحده موافقت کردهاند. امتیازدهی پیشدستانه یادآور مذاکرات اوباما / کری است، که از همان آغاز پذیرفتند ایران میتواند اورانیوم غنیسازی کند، در حالی که پیش از آن، موضع واحد ایالات متحده، اروپا، روسیه و چین این بود که ایران نباید غنیسازی کند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازی ترامپ با اوکراین تهدید حداکثری، عقبنشینی نمایشی!» نوشت: «در چرخش موضعی رسوا، دولت «دونالد ترامپ» میزان مطالبات مالی خود از اوکراین را از 300 میلیارد دلار به 100 میلیارد دلار کاهش داد، تا باز هم این مسئله مطرح شود که آمریکا در حال بازی کردن با اوکراین است.
در سالهای اخیر، رابطه میان آمریکا و اوکراین به یکی از پیچیدهترین و چندلایهترین روابط ژئوپلیتیکی جهان تبدیل شده است؛ رابطهای که در آن منافع نظامی، اقتصادی، و حتی انتخاباتی آمریکا، بهوضوح با آینده سیاسی و اقتصادی کییف گره خورده است. این پیوند زمانی برجستهتر شد که پس از آغاز جنگ اوکراین و روسیه در سال 2022، آمریکا به بزرگترین تأمینکننده کمکهای نظامی و مالی برای کییف تبدیل شد؛ کمکی که تا پایان سال 2024 بیش از 175 میلیارد دلار برآورد شده است. این رقم شامل تجهیزات نظامی، سامانههای دفاعی، کمکهای بشردوستانه و بودجه مستقیم به دولت اوکراین میشود.
با وجود این حمایت بیسابقه، نحوه و هدف واقعی این کمکها همواره مورد تردید تحلیلگران مستقل بوده است. برای نمونه، بسیاری از ناظران بینالمللی این پرسش را مطرح کردهاند که آیا این حمایتها صرفاً برای مقابله با نفوذ روسیه انجام میشود یا هدف پنهانی آن تبدیل اوکراین به بستری برای پیشبرد منافع راهبردی آمریکا در شرق اروپا است؟ کاهش ناگهانی مطالبات مالی از اوکراین از 300 به 100 میلیارد دلار، در این چارچوب بیشتر بهعنوان تاکتیکی برای چانهزنی مجدد تلقی میشود تا تصمیمی از سر حسننیت یا بازنگری اصولی در محاسبات مالی.
در عین حال، این تغییر موضع واشنگتن در قبال اوکراین را باید در بستر یک بازی گستردهتر قدرت و نفوذ ارزیابی کرد؛ بازیای که آمریکا آن را با توسل به ابزارهایی چون کمک نظامی، تهدیدهای اقتصادی، فشارهای سیاسی، و توافقنامههای شبهاستثماری طراحی کرده است. نمونه آشکار این تاکتیک، اصرار آمریکا بر امضای توافقهایی با اوکراین در حوزه استخراج و انتقال عناصر نادر معدنی است؛ موادی که در صنایع حساس همچون فناوریهای نوین، تسلیحات پیشرفته و خودروهای برقی نقشی حیاتی دارند. طبق گزارش بلومبرگ، آمریکا تلاش کرده است با پیشنهاد سرمایهگذاریهایی تا سقف 500 میلیارد دلار در بخش معادن اوکراین، این کشور را بیش از پیش به اقتصاد خود وابسته کند؛ اقدامی که بهزعم برخی تحلیلگران غربی همچون «استیون والت» و «جان میرشایمر»، بیشتر از آنکه کمک محسوب شود، تلاشی برای کنترل منابع و اعمال نفوذ اقتصادی است.
در چنین شرایطی، متحدان آمریکا نیز در سردرگمی قرار گرفتهاند، زیرا از یکسو به حمایتهای آمریکا وابستهاند و از سوی دیگر نمیتوانند آینده روابط با واشنگتن را بهدرستی پیشبینی کنند. تناقض در رفتارهای آمریکا– از حمایت بیقید و شرط تا اعمال فشارهای مالی و تغییر مداوم مطالبات– این کشور را نه به یک متحد قابل اعتماد، بلکه به بازیگری با اهداف پنهان و متغیر تبدیل کرده که بیشتر بهدنبال منافع داخلی خود است تا حفظ ثبات یا دفاع از اصول بینالمللی.
در پایان باید گفت که آنچه از دل این وقایع بیرون میآید، تنها یک چیز است: بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا که همزمان با چرخشهای انتخاباتی و منافع پنهان اقتصادی، به اشکال گوناگون بروز میکند. اوکراین که بهظاهر در مرکز حمایت غرب قرار دارد، در عمل با بدهبستانهای پشت پردهای مواجه است که آیندهاش را به بازی گرفتهاند. کاهش عددی مطالبات، بیش از آنکه نشانهای از حسن نیت باشد، بخشی از یک معامله جدید و پر رمز و راز است که منافع سیاسی در آن بر واقعیتهای میدانی میچربد.
از این منظر، هرگونه توافق نهایی میان واشنگتن و کییف، از جمله در حوزه معادن نادر، تنها زمانی قابل اعتماد خواهد بود که بر اساس احترام متقابل و بدون فشارهای پشتپرده تدوین شود. در غیر این صورت، این توافقها نهتنها کمکی به ثبات اوکراین نخواهند کرد، بلکه آن را بیشتر در دایره بازیهای ژئوپلیتیکی گرفتار خواهند ساخت؛ بازیهایی که واشنگتن همچنان با مهارت، اما با بیاعتمادی فزاینده، آنها را پیش میبرد.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ضرورت نگاه واقع بینانه به مذاکرات غیر مستقیم» نوشت: «مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا با میانجیگری دولت عمان که بازتاب رسانهای داخلی و خارجی بسیار بالایی هم دارد با دو نوع واکنش و ارزیابی مواجه شده است. یک دسته از فعالان رسانهای و بازیگران سیاسی با خوشبینی نزدیک به سادهاندیشی نه تنها مذاکره را راهحل قطعی مسائل و مشکلات ایران با آمریکا بلکه منطقه و جهان میدانند، و خروجی آن را توافقی قطعی تصور میکنند که فقط یک قلم عایدی اقتصادی آن هزار تا 2 هزار و500 میلیارد دلار سرمایهگذاری آمریکا در داخل ایران خواهد بود.
ضمن اینکه برخی به قطعیت رسیدن به این توافق تا به آن پایه خوشبین هستند که تنها منع شرعی شرطبندی را موجب خودداری از گذاشتن شرط بر روی این موضوع اعلام کردند. در طرف دیگر هم فعالان رسانهای و بازیگرانی قرار میگیرند که به شدت به مذاکره از اصل پذیرش آن تا پیامدهایش حتی در صورت توافق نه تنها هیچ امیدی ندارند، بلکه تمام آن را خسارت و تحقیر میدانند و فراتر از تئوریهای توطئه یا فریب دلیلی برای پذیرش و ادامه مذاکرات قائل نیستند. از نگاه این گروه، نه تنها پذیرش اصل مذاکره مغایر هوشمندی و شرافت است و هیچ تأثیری در رفع تحریمها نخواهد داشت، بلکه به معنای خیانت به آرمانهای دینی و انقلابی نیز محسوب شده و بنمایه حرکت به سمت مذاکره فقط ترس و محافظهکاری است و نتیجه آن هم هموار کردن مسیر حمله دشمن یا سلطه او بر ما خواهد بود.
پیداست که این دو نگاه افراطی و تفریطی، میتواند زمینهساز ایجاد دوقطبی سیاسی کاذب دیگری در جامعه و آن هم در ساحت سیاست خارجی شود که پیشبرد مسائل آن، در برابر بیگانگان و بدخواهان مستلزم قدرت است و وحدت و انسجام داخلی اصلیترین مؤلفه تأمین این قدرت به حساب میآید.
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، برای عبور دادن کشور از این دو نگاه افراطی و تفریطی، در دیدار مسئولان سه قوه، به صراحت فرمودند: «به این گفتوگوها هم نه به صورت افراطی خوشبین باشیم و نه به صورت افراطی بدبین باشیم. این هم بالاخره یک کاری است، یک حرکتی است که تصمیمگیری شده و دارد اجرا میشود و در این قدمهای اول هم خوب حرکت شده، خوب اجرا شده، بعد از این هم باید کاملاً با دقت دنبال بشود، خطوط قرمز مشخص است، برای طرف مقابل هم مشخص است، برای ما هم مشخص است و مذاکرات به شکل خوب دنبال بشود. ممکن است به نتیجه برسد، ممکن است نرسد، نه خیلی خوشبینیم نه خیلی بدبینیم.»
این نوع نگاه را باید نگاه واقع بینانهای دانست که در آن همانگونه که خود معظمله عنایت دارند، باید همه جوانب و واقعیت را با هم دید و لحاظ کرد. در ادامه ایشان فرمودند: «البته به طرف مقابل خیلی بدبینیم، طرف مقابل را قبول نداریم، میشناسیم طرف مقابل را، اما به تواناییهای خودمان خوشبین هستیم، میدانیم که ما خیلی کارها را میتوانیم انجام بدهیم، شیوههای خوبی بلد هستیم.» در این نگاه که معطوف به موقعیت و برآورد وضعیت دقیق و راهبردی است، به تمام قوت و ضعفها و تهدیدها و فرصتهای مذاکره یکجا و با هم توجه داشته و ضمن بیاعتمادی به حریف، به طرف خودی اعتماد میکند، با وجود ابهام نسبت به نتیجه، از تصور خیالی و رؤیاپردازی و همچنین هراسافکنی و کابوسنمایی اجتناب مینماید.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «شراکت هوشمندانه» را برگزید و نوشت: «توافقنامه راهبردی ایران و روسیه که زمستان گذشته توسط رؤسای جمهور 2 کشور امضا شده بود توسط دومای دولتی روسیه تصویب شد. این توافقنامه از آنجا دارای اهمیت است که سیاستهای تحریمی ایالاتمتحده در عرصه بینالمللی همچنان علیه 2 کشور ادامه دارد و این توافقنامه راهبردی مشترک برای مقابله با فشارهای خارجی طراحی شده است و میتواند به عنوان نقطه عطفی در روابط دوجانبه سیاسی و اقتصادی ایران و روسیه باشد و به عنوان هاب تجاری شمال - جنوب آسیا نقش ایفا کند.
ایران و روسیه هر 2 در معرض فشارهای سیستمی مشابهی از سوی ایالات متحده قرار دارند. واشنگتن همواره از ابزارهای مختلف، از جمله تحریمهای اقتصادی، حملات رسانهای و جنگهای نیابتی، برای تضعیف جایگاه این 2 کشور استفاده کرده است. ایران و روسیه این اقدامات را بخشی از سیاستهای جنگ هیبریدی آمریکا میدانند که هدف آن جلوگیری از استقلال استراتژیک و ایفای نقش مستقل در نظام بینالملل است.
تجربیات گذشته نشان داده است تلاشهای مصالحهجویانه از سوی تهران و مسکو نهتنها با استقبال آمریکا روبهرو نشده، بلکه به تداوم و تشدید فشارها منجر شده است. برای مثال، ایران با امضای توافقنامه هستهای برجام تلاش کرد روابط اقتصادی خود با غرب را بهبود بخشد اما خروج یکجانبه ایالاتمتحده از این توافق و اعمال سیاست فشار حداکثری از سوی دولت ترامپ، شرایط را تغییر داد.
در پاسخ به این فشارها، ایران و روسیه تصمیم گرفتند از طریق امضای توافقنامه جامع همکاریهای راهبردی، همافزایی در ابعاد مختلف اقتصادی و بویژه ایجاد سازوکارهای پولی و بانکی مستقل داشته باشند. این موضوع اهمیت ویژهای برای ایران دارد، چرا که تحریمهای گسترده آمریکا علیه سیستم بانکی ایران، انتقال مالی و تجارت خارجی این کشور را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
توافقنامه جامع همکاریهای راهبردی میان ایران و روسیه دارای مزایای گستردهای در ابعاد مختلف است که به تقویت روابط دوجانبه و ارتقای جایگاه 2 کشور در نظام بینالملل منجر میشود.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «دیپلماسی، زمین تندروها نیست» را برگزید و نوشت: «تغییر دروازه در فوتبال یک خطای بنیادین و یک حرکت غیرمنصفانه است. خطایی که برخی از تندروهای آمریکایی که هنر توافق برد-برد را نمیفهمند، آن را بر دولت و مذاکرهکننده آمریکایی تحمیل میکنند…. چنین حرکتی میتواند به منزله نبود جدیت و نداشتن حسن نیت تلقی شود. باید برای تغییر، حرکتی جدی انجام داد.
این بخشی از واکنش اسماعیل بقایی به تغییر مواضع استیو ویتکاف است. از سویی مذاکراتی که با میانجیگری عمان آغاز شده و قرار بود در مسقط پیگیری شود، حالا اخبار تأییدنشده میگویند مذاکرات به رم منتقل خواهد شد که همچنان میانجی عمان است و میزبان مذاکرات، بنابراین تغییری در رویکرد میانجی رخ نداده است، اما زمین بازی آمریکا با نوسانات مواضع ویتکاف در حال تغییر است.
مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده، هرچند خارج از چارچوب رسمی برجام و با اراده دو کشور و حذف طرفهای اروپایی و روسیه و چین آغاز شده، همچنان یکی از معدود مسیرهای فعال دیپلماتیک میان دو کشور به شمار میرود؛ مسیری که از نگاه ناظران سیاسی، نقشی کلیدی در مدیریت تنش، کاهش خطر درگیری و گشودن پنجرههای دیپلماسی میان دو کشور دارد. در هفتههای اخیر، بار دیگر تماسهای تهران و واشنگتن با میانجیگری عمان آغاز شده و اولین دور مذاکره نیز در مسقط برگزار شد که روایت دو طرف نشان از مثبتبودن اولین گام در این دور از مذاکرات بود اما بعد از چند روز شاهد سخنانی از ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد آمریکایی هستیم که سبب واکنش تند طرف ایرانی شده است.
لازم به توضیح است این تغییر مواضع طرف آمریکایی همراه با تغییر مکان مذاکره از مسقط به رم، در حالی رخ داده که رسانههای فرانسوی گزارش داده بودند مقامات آمریکایی این هفته در پاریس خواهند بود! «سوفی پریماس» سخنگوی دولت فرانسه، روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت که وزیر امور خارجه آمریکا و فرستاده کاخ سفید بهزودی از فرانسه دیدن خواهند کرد. پریماس با بیان این مسئله که «آنها به طور گسترده درباره مسائل خاورمیانه با مقامات فرانسوی گفتوگو خواهند کرد»، افزود: «همه موضوعات مربوط به خاورمیانه روی میز خواهد بود». یک مقام مطلع از مقدمات این سفر به نشریه «پالتیکو» نیز گفت که دو طرف درباره تهدیدهای تعرفهای ترامپ، اوکراین، ایران و روابط تجاری گفتوگو خواهند کرد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «نقش آژانس در مذاکرات ایران و آمریکا» را برگزید و نوشت: «تحرکات دیپلماتیک دو روز مانده به دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان تشدید شده است. از سفر مدیرکل آژانس به تهران تا سفر عراقچی به مسکو و دیدار با پوتین. دو سفری که به نظر میرسد در ارتباط با جزئیات فنی توافق احتمالی تهران و واشنگتن درخصوص مساله مهم و کلیدی برنامه هستهای و موضوعات مرتبط با غنیسازی اورانیوم بهعنوان سرفصل مذاکرات انجام شدهاند. آنچه در رسانههای خبری به عنوان هدف از سفر رافائل گروسی عنوان شده، اجرای بیانیه مشترک مارس 2023 و تلاش برای حلوفصل اختلافات باقیمانده پیرامون برنامه هستهای ایران، از طریق رایزنیهای فنی و سیاسی است.
همزمان عراقچی که جهت انتقال پیام مقام معظم رهبری به ولادیمیر پوتین راهی مسکو میشود، بر نقش روسیه بهعنوان یکی از شرکای کلیدی ایران، یکی از اعضای دائم شورای امنیت و یکی از طرفهای توافق برجام تاکید و تصریح میکند. نقش روسیه با توجه به همزمانی مذاکرات مسکو و واشنگتن بر سر اوکراین نیز حائز اهمیت است و حلوفصل آن نقش مهمی در مذاکرات ایران و آمریکا خواهد داشت. پیشتر رسانهها از نقش روسیه بهعنوان کشور ثالث برای انتقال ذخایر اورانیوم ایران نام بردهاند که در صورت موفقیت مذاکرات عراقچی و ویتکاف در روز شنبه 30 فروردین به میزبانی مسقط میتواند جزئیات بیشتری از آن منتشر شود.
بااینحال رفتوبرگشت اظهارات عراقچی و ویتکاف بر سر مساله غنیسازی نشان میدهد دو طرف با این دستورکار راهی عمان میشوند. عراقچی پیش از سفر به مسکو و پس از آنکه مقامات آمریکایی و در رأس آنها استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در مذاکرات با ایران، توافق هستهای را مشتمل بر برچیدن برنامه غنیسازی ایران خواند، تاکید کرد: «اصل غنیسازی ایران قابلمذاکره نیست». گروسی نیز پیش از سفر در توئیتی با اشاره به نقش آژانس نوشت: بدون آژانس هر گونه توافقی یک تکه کاغذ است.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، عصر دیروز چهارشنبه وارد تهران شد و با سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه و محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی دیدار و گفتوگو کرد. گروسی همچنین امروز پنجشنبه با مسعود پزشکیان رئیسجمهور دیدار میکند. با پیشرفت در دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در سلطاننشین عمان نقش فنی آژانس نیز به موازات این گفتوگوها در حال پررنگ شدن است.
سفر گروسی به تهران در شرایطی انجام میشود که چالشهای هستهای میان ایران و کشورهای غربی بهخصوص آمریکا افزایش پیدا کرده است. ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در جدیدترین صحبتهای خود همزمان با مذاکرات تهران و واشنگتن با تکرار ادعاها علیه ایران گفت ایران باید رؤیای سلاح هستهای را کنار بگذارد یا با پاسخی سخت مواجه شود. این اظهارات و ورود طرفین به جزئیات مذاکره در روز شنبه 30 فروردین اهمیت سفر مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران را بیش از پیش آشکار میکند و مرجعیت بینالمللی این نهاد در مناقشات و مذاکرات هستهای را بازتاب میدهد.
سفر مدیرکل آژانس چند روز قبل از دور دوم مذاکرات، نشاندهنده حسننیت تهران برای همکاری و تعامل برای رفع نگرانیهای بینالمللی و حلوفصل مساله هستهای در دو بعد فنی و سیاسی است، مشروط به اینکه طرفهای مقابل به حقوق متقابل ایران در استفاده از انرژی هستهای و رفع تحریمها احترام بگذارند.»

کد خبر 858402