تسخیر لانه جاسوسی؛ اتفاقی که پایههای ریاست جمهوری کارتر را سست کرد
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - دوران ریاست جیمی کارتر که با حمایت از رژیم پهلوی و شکست در مدیریت بحران تسخیر سفارت آمریکا همراه بود، به سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجامید و نفوذ آمریکا در خاورمیانه را بهشدت کاهش داد.
گروه بینالملل ، فاطمه شعبانی؛ جیمی کارتر، سیونهمین رئیسجمهور ایالات متحده،در سن 100 سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
سیاستهای متناقض، بحرانهای پیشبینینشده و تصمیمات ناپایدار جیمی کارتر در تعامل با ایران، به یک شکست بزرگ ژئوپلیتیک برای آمریکا انجامید.
حمایت از رژیم پهلوی و سیاستهای منفعت طلبانه جیمی کارتر با شعار حقوق بشر پا به عرصه سیاست گذاشت و این اصل را محور سیاست خارجی خود اعلام کرد. او با این شعار تلاش داشت از حکومتهای سرکوبگر فاصله بگیرد و اعتبار بینالمللی آمریکا را تقویت کند. اما وقتی پای ایران به میان آمد، این شعار به سرعت جای خود را به حمایت از منافع ژئوپلیتیک داد. محمدرضا شاه پهلوی، بهعنوان یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا در خاورمیانه، از همان ابتدا از مواضع کارتر در دفاع از حقوق بشر احساس نگرانی میکرد. شاه بهدرستی میدانست که این رویکرد میتواند رژیم او را، که بهخاطر سرکوب مخالفان مشهور بود، هدف انتقاد قرار دهد.
با وجود این نگرانیها، کارتر به دلایل ژئوپلیتیک از شاه حمایت کرد. سفر او به تهران در دیماه 1356 و سخنان او در ستایش شاه، که ایران را «جزیره ثبات» در منطقه توصیف کرد و شاه را «محبوب مردم» خواند. این سخنان او در حالی بود که اعتراضات در ایران علیه پهلوی شدت گرفته بود و شاه مقبولیت و محبوبیتی میان مردم نداشت. این مسئله نشاندهنده این بود که حقوق بشر جایگاه واقعی در سیاستهای آمریکا ندارد. این تناقض به وضوح در روابط کارتر با ایران آشکار شد و به بیاعتمادی عمومی به سیاستهای آمریکا دامن زد.
تسخیر لانه جاسوسی؛ نقطه اوج شکست سیاستهای کارتر یکی از مهمترین وقایع دوران ریاستجمهوری کارتر، تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود. این بحران که در پی ورود شاه به آمریکا برای درمان بیماریاش و خشم عمومی از حمایتهای واشنگتن از رژیم پهلوی آغاز شد، 444 روز به طول انجامید و بزرگترین شکست کارتر در سیاست خارجیاش را رقم زد.
تصمیم کارتر برای اعطای پناهندگی درمانی به شاه، علیرغم هشدارهای مشاورانش مبنی بر خطرات احتمالی، نقطه آغاز بحران بود. وزارت خارجه آمریکا پیشتر هشدار داده بود که این تصمیم میتواند به تصرف سفارت آمریکا در تهران منجر شود. این هشدارها نادیده گرفته شد و پیامد آن تسخیر سفارت، دستگیری دیپلماتهای آمریکایی و بحرانی بود که وجهه کارتر را بهشدت تخریب کرد.
اقدام نظامی کارتر برای آزادسازی آمریکایی ها نیز، که به عملیات پنجه عقاب مشهور است، نه تنها ناکام ماند بلکه با کشته شدن هشت سرباز آمریکایی به شکست بزرگ دیگری برای او تبدیل شد. این بحران یکی از دلایل اصلی شکست کارتر در انتخابات ریاستجمهوری 1980 بود.
سقوط شاه و پیامدهای ژئوپلیتیکی برای آمریکا یکی از بزرگترین شکستهای ژئوپلیتیک آمریکا در دوران کارتر، سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود. شاه که زمانی بهعنوان ستون اصلی سیاستهای منطقهای واشنگتن محسوب میشد، در نتیجه اعتراضات گسترده مردمی و سیاستهای متناقض آمریکا، تاج و تخت خود را از دست داد.
سقوط شاه تنها به معنای از دست دادن یک متحد منطقهای نبود، بلکه آمریکا را در مواجهه با یک ایران انقلابی قرار داد که به طور مستقیم به سیاستهای سلطهجویانه واشنگتن اعتراض میکرد. این تغییر بزرگ در منطقه خاورمیانه، روابط دو کشور را وارد مرحلهای از تقابل کرد که پیامدهای آن تا امروز ادامه دارد.
کارتر در تعامل با رژیم پهلوی از دوگانگی جدی در سیاستهای خود رنج میبرد. از یک سو، به شاه فشار میآورد تا اصلاحات داخلی و باز کردن فضای سیاسی را در دستور کار قرار دهد. این فشارها به تغییراتی نظیر جایگزینی امیرعباس هویدا با جمشید آموزگار و تغییر رئیس ساواک منجر شد. اما از سوی دیگر، کارتر همچنان حمایت کامل خود را از شاه بهعنوان متحد استراتژیک اعلام میکرد.
این رویکرد دوگانه،به تقویت احساسات ضدآمریکایی در میان مردم ایران دامن زد. مردم این اقدامات را نوعی مداخلهجویی و حمایت از دیکتاتوری تلقی میکردند و این امر نقش مهمی در گسترش نارضایتی عمومی علیه واشنگتن داشت.
بازتاب انقلاب اسلامی؛ بازتعریف نظم منطقهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران نهتنها نظام سیاسی کشور را تغییر داد، بلکه ساختار قدرت در منطقه خاورمیانه را نیز دگرگون کرد. ایران با رویکردی مستقل و انقلابی به صحنه بینالمللی پا گذاشت و به یکی از چالشهای اصلی سیاستهای آمریکا در منطقه تبدیل شد. این تحول، نشاندهنده شکست کارتر در درک صحیح از تحولات اجتماعی و سیاسی ایران بود.
روابط جیمی کارتر با ایران نمادی از سیاستهای ناکارآمد و متناقضی است که نتوانست خواستههای مردمی و واقعیتهای داخلی ایران را درک کند. حمایت بیقید و شرط از شاه، نادیده گرفتن احساسات عمومی، و ناکامی در مدیریت بحران گروگانگیری نشان داد که سیاستهای کارتر نهتنها در دستیابی به اهداف خود شکست خورد، بلکه به تشدید تنشها میان دو کشور انجامید.
انقلاب اسلامی ایران در این میان بهعنوان نقطه عطفی تاریخی نشان داد که ملتها میتوانند در برابر فشارهای خارجی ایستادگی کنند و مسیر استقلال و آزادی را انتخاب نمایند. این درس تاریخی همچنان در روابط بینالمللی الهامبخش ملتهایی است که به دنبال رهایی از سلطهجویی قدرتهای بزرگ هستند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1310817/