بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظّم کل قوا با اشاره به ظرفیت‌های نهفته جهان اسلام، راهکاری برای مقابله با انفعال دولت‌های اسلامی در قبال غزه ارائه کرد.
، با توجه به تحولات در عرصه منطقه و بین‌المللی و تشدید جنگ غزه از یک طرف و جنجال جنگ تعرفه‌ای ترامپ و تهدیدات او در قبال ایران، بر آن شدیم که در گفت‌وگویی تفصیلی با حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظّم کل قوا، نظرات وی را در مورد مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی جویا شویم که مشروح آن در ادامه آمده است:
الزامات مدیریت و کنترل ارز
اولین سوال را به کارکرد و عملکرد دولت در این چند ماه گذشته اختصاص می‌دهیم؛ بفرمایید دولت در چه عرصه‌هایی موفق بوده و ارزیابی شما از عملکرد دولت چهاردهم چیست؟
حجت الاسلام سعیدی: با تشکر از خبرگزاری وزین و فعال فارس در عرصه اطلاع رسانی، به نظر می‌رسد دولت و دولتمردان اقداماتی را شروع کرده‌اند اما به نظر می‌رسد هنوز نتیجه روشنی را نمی‌توان ارائه کرد زیرا اولاً دولت برنامه‌ای از پیش تعیین شده نداشت و در این مدت هم نتوانست برنامه منسجم و مدونّی ارائه نماید البته امید داریم با وعده‌هایی که رئیس محترم دولت در سخنرانی‌های رسمی می‌دهد در آینده شاهد هم برنامه و هم آثار آن باشیم.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
به نظر اینجانب غیر از مشکل ناترازی‌ها که می‌بایست از قبل پیش‌بینی‌های لازم به عمل می‌آمد مشکل دولت چگونگی کنترل ارز و دلار است.
شما مشکل را در چه می‌بینید و چرا ظرف چند ماه دلار به این حد غیرقابل قبول رسید؟
واقعیت این است که در مورد نحوه کنترل و مدیریت ارز دو نظر متمایز در ایران از زمان آقای هاشمی رفسنجانی تاکنون بوده و متاسفانه این دو نظر دست به دست می‌شده است. نظر اول اینکه کنترل و مدیریت ارز باید در اختیار دولت باشد و دولت نبض آن را در دست داشته باشد. نظر دوم این است که کنترل و مدیریت ارز را باید به بازار سپرد و فرمول عرضه و تقاضا قیمت ارز را کنترل کند.
جناب آقای هاشمی معتقد به نظر دوم بود و آقای همتی هم همین نظر را داشت و متاسفانه بدون توجه به شرایط و جوانب امر آن را عملی کرد. در حالی که سپردن مدیریت و کنترل ارز به بازار الزاماتی دارد که از جمله آنها یکی داشتن پشتوانه که بازار را اشباع کند ثانیاً مراکز و ایستگاه‌های داخلی و خارجی را از جمله ایستگاه خارج از ایران که بازار ارز را متلاطم می‌کند بتواند کنترل کند و با نبود حداقل این دو عامل ارز به بازار سپرده شد و قیمت ارز رها شد و رو به افزایش گذاشت، حال آقای همتی رفته ولی فرمول و طرح او باقی ماند و به حرکتش ادامه می‌دهند و نمایندگان محترم مجلس وزیر را کنار زدند اما پیامدهای عملکرد وزیر دامنگیر جامعه می باشد.-
محدوده وفاق باید روشن شود
هنوز از بحث دولت خارج نشدیم، سوال در مورد شعار پرتکرار «وفاق ملی» رئیس جمهور است، به نظر شما منظور ایشان از وفاق ملی و همبستگی چیست؟
یکی از پدیده‌های دارای پیشینه و به قول شما پرتکرار طرح واژه‌ها و اصطلاحاتی توسط برخی روسای جمهور بود که بدون تعریف و تعیین اهداف و محدوده آن در جامعه مطرح شد که از جمله آنها واژه «اصلاحات» و یا واژه «مهرورزی» و «اعتدال» بود هیچ یک از حضرات تعریف روشنی ارائه نکردند و اخیراً رئیس جمهور محترم دوره چهاردهم هم اصطلاح «وفاق ملی» و کلمات مشابه آن را به طور مکرر مطرح می‌کنند اما معلوم نکرده‌اند منظور از وفاق ملی چیست؛ وفاق با مردم، وفاق با دیگر قواست یا منظور چیز دیگر است؟
محدوده وفاق باید روشن شود زیرا اولاً وفاق بین حق و باطل، بین کفر و ایمان، بین دوست و دشمن، و بین خودی و غیرخودی، بین اصلاح طلب سکولار و اصولگرای معتقد به جامعیت اسلام غیرمنطقی و باطل است و ثانیاً وفاق دو طرفه است یک طرفه نیست یعنی وفاق این نیست که یک طرف اصرار کند به رفع فیلترینگ بدون کنترل و طرف مقابل باید همراهی کند، یک طرف مانع اجرای قانون حجاب باشد طرف دیگر باید همراهی کند، بعد هم منجر به رقص مشترک زن و مرد در تالارها و هنجارشکنی گردد و اگر کسی چیزی بگوید خلاف وفاق تلقی شود وفاق باید در چهارچوب مبانی، اصول اسلام، انقلاب، شریعت و قانون باشد.
کشورهای اسلامی گرفتار استعمار نوین‌اند
از قلمرو دولت و مسائل داخلی که بگذریم حوادث غزه بعد از آتش بس و سکوت جهان اسلام و سازمان ملل را چگونه تحلیل می‌کنید و چرا رژیم صهیونیستی مجدداً به روال قبل برگشته و دست به جنایات فجیع می‌زند؟
پدیده مهم 7 اکتبر و «طوفان الاقصی» بنیادی‌ترین راهبردهای 75 ساله رژیم صهیونیستی را به هم ریخت و تنها متحد واقعی آمریکا و غرب در منطقه را متزلزل و در معرض سقوط قرار داد.
آنچه که در طول 15 ماه قبل از آتش بس و هم اکنون در حال وقوع است نشان از نگرانی جدی آمریکا و غرب از فروپاشی این رژیم جعلی و دست نشانده است و همانطور که رهبری معظم(مدظله) فرمودند رژیم صهیونیستی به نیابت آمریکا و برای تامین منافع آمریکا دست به جنایت می‌زند.
منتها ترامپ در آغاز به دست گرفتن قدرت با اولتیماتیوم و توپ و تشر می‌خواست اسرا را آزاد کند و بعد با یک خیز غیر منطقی در صدد کوچ مردم غزه به کشورهای دیگر برآمد که با واکنش تند جهانی و کشورهای منطقه مواجه گردید و عقب نشینی کرد، مجدداً نوچه و دست نشانده خود را به میدان فرستاد و جنایات فعلی رژیم صهیونیستی به معنای ناکارآمدی تهدیدهای ترامپ و شروع مجدد ددمنشی برای تحمل فشار بیشتر به مردم مظلوم غزه می‌باشد.
اما اینکه چرا کشورهای اسلامی کاری نمی‌کنند و یا چه کارهایی از آنها برمی‌آید اولاً ظرفیت جهان اسلام برای مقابله با رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم غزه و خاموش کردن آتش بسیار زیاد است که از جمله آنها استفاده از قدرت انرژی علیه دنیای غرب، بهره‌گیری از سازمان‌های بین‌المللی، و قطع ارتباطات پنهانی با رژیم غاصب و ده‌ها ظرفیت دیگر...، ثانیاً اگر منظور شخصیت‌ها و علمای جهان اسلام است که تا به حال موضع‌گیری‌های زیادی داشتند که البته چون بدون پشتوانه و ضمانت لازم بوده چندان موثر نبوده است و ثالثاً اینکه چرا سران کشورهای اسلامی از ظرفیت استفاده نمی‌کنند پاسخ آن این است که متاسفانه منطقه‌ ما همچنان گرفتار و درگیر استعمار نو می‌باشند یعنی بسیاری از سران کشورهای اسلامی تحت حمایت و زیر سیطره آمریکا بوده و آشکار و یا پنهان با رژیم صهیونیستی ارتباط دارند.
اینکه نتانیاهو در اوج جنگ غزه به سران کشورهای اسلامی علنی اعلام می‌کند «اگر می‌خواهید بمانید باید سکوت کنید» بیان کننده عمق وابستگی سران به آمریکا و اسرائیل می‌باشد.
البته ظرفیت‌های مردمی در منطقه بسیار بالاست که اگر از لاک محافظه‌کاری بیرون بیایند و بخواهند به تکلیف الهی و انسانی خود عمل نمایند ‌می توانند در کوتاه‌ترین مدت بیشترین تاثیر را بگذارند. مردم منطقه باید از دولت‌های خود مطالبه کنند که چرا در برابر یک رژیم غاصب که دست به اقدام نسل کشی زده و ملت مظلوم غزه را بدون کوچک‌ترین توجهی به مجامع بین‌المللی در فشارهای سختی و فشار قرار می‌دهند کوتاهی می‌کنند و حتی کمک هم می‌کنند.
شورای امنیت برای مظلومان بی‌اثر و برای مستکبران حامی است
چرا سازمان‌های بین‌المللی و شورای امنیت اقدامی برای توقف جنگ و نسل کشی به عمل نمی‌آورد و همچنان نظاره‌گر مرگ تدریجی یک ملت می‌باشند؟
حجت الاسلام سعیدی: پدیداری سازمان ملل و شورای امنیت پس از جنگ جهانی برای برقراری صلح و امنیت و جلوگیری از تجاوزات کشورها به یکدیگر بوده است اما متاسفانه سازمان ملل و شورای امنیت برخلاف فلسفه وجودیش ابزار دست سیاستمداران و حاکمان کاخ سفید بوده و در راه اهداف خود حداکثر سوء استفاده از این مجامع را به عمل می‌آورند. تنها آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم به 22 کشور همچون کره شمالی، ویتنام و... و این اواخر عراق و افغانستان حمله کرد و در 17 کشور دخالت کرد که یکی از آنها کودتای 28 مرداد بود اما مجامع موجود هیچ نقشی در بازدارندگی به عمل نیاوردند.
در ماجرای اسف انگیز جنگ غزه شورای امنیت بارها در صدد صدور قطعنامه برآمد اما با وتوی آمریکا نتیجه حاصل نشد.
شطرنج دیپلماسی نیازمند مهارت و هوشمندی است
بد نیست وارد قلمرو مذاکرات شویم. ظاهرا ایران پذیرفته به طور غیرمستقیم با آمریکا مذاکره کند. به نظر جنابعالی چرا ایران مذاکره را پذیرفت و آیا مذاکره محدوده خاصی دارد یا نه؟
حجت الاسلام سعیدی: جریان اخبار و اطلاعات حاکی از آن است که ایران پیشنهاد مذاکره را پذیرفته و کشور عمان را هم به عنوان محل مذاکره پیشنهاد داده است. اما چرا ایران مذاکره را پذیرفت در پاسخ می‌توان گفت ایران هیچگاه میز مذاکره را ترک نکرد و با مذاکره مخالفت نکرد و این آمریکا و شخص ترامپ بود که از برجام خارج شده، حال هم او مجدداً درخواست مذاکره نموده است به نظر می‌رسد محدود مذاکره صرفاً برجام است و بنا هست روی برجام بحث شود و خواسته‌های طرفین مورد توجه قرار گیرد.
نکته قابل توجه اینکه مذاکره به معنای بازگشت به مدل «دیپلماسی» برای حل مشکلات دو طرف است و دیپلماسی یکی از اجزای جنگ ترکیبی است و اقتضائات خود را دارد و کسانی که در این عرصه وارد می‌شوند باید از هوشمندی، مهارت و ذکاوت بالایی برخوردار باشند زیرا میز مذاکره همانند بازی شطرنج است که کوچکترین غفلت موجب باخت در مسابقه می‌شود.
در گذشته بلایی که بر سر برجام آمد و خسارتی که به کشور تحمیل شده همین شکست در شطرنج سر میز مذاکره و فقدان مهارت در طرف ایرانی بود. در پیشینه برجام ما سرمایه نقد را پرداخت کردیم منتظر نسیه ماندیم که دشمن حیله‌گر به وعده‌هایش عمل نکرد.
نکته عبرت آموز اینکه آقای اوباما رئیس جمهور آمریکا پس از توافق و امضای برجام در کنگره آمریکا در سخنرانی خود گفت اگر من قبلاً به شما می‌گفتم می‌توان بدون شلیک یک گلوله بساط هسته‌ای ایران را تعطیل کرد کسی حرف من را باور نمی‌کرد اما امروز به شما می‌گویم: «بدون شلیک حتی یک گلوله هسته‌ای ایران را تعطیل کردم».
ترامپ با رفتار نمایشی می‌خواهد اثبات کند ورشکسته نیست
آقای ترامپ ایران را تهدید به حمله نظامی کرده و گفته اگر ایران تن به مذاکره ندهد برای او بد خواهد شد، به نظر جنابعالی سخنان و رفتار ترامپ بلوف سیاسی است یا تهدید جدی است؟
به نظر بنده آقای ترامپ همانند تاجر ورشکسته‌ای است که یک کت و شلوار نو و رفتار نمایشی به خود گرفته که اثبات کند ورشکسته نیست.
اولاً ترامپ هم صلابت رهبری معظم را می‌شناسد و هم از قدرت دفاعی ایران خبر دارد و هم ظرفیت نیروهای مسلح را می‌داند و هم از اراده و روحیه ملت ایران خبر دارد. لذا متوجه است که ایران با بسیاری از کشورها متفاوت و حمله به ایران را دامی برای خود و نیروهایش می‌داند.
ثانیاً آقای ترامپ اگر خود هم ندارد مشاورین و بسیاری از سیاستمداران منصف و هوشمند آمریکا پیامدهای حمله به ایران را به او گوشزد کرده‌اند و او را از هرگونه ماجراجویی پرهیز داده‌اند. زیر آمریکا 35 پایگاه رسمی و ده‌ها پایگاه غیر رسمی در منطقه دارد که همگی در تیررس ایران است و بعید است دست به ریسک خطرناکی بزند.
ثالثاً جهان آمادگی بحران انرژی را ندارد از یک طرف خلیج فارس ناامن خواهد شد و از سوی دیگر دریای سرخ ناامن است و دنیا تحمل نفت 150 و 200 دلار را ندارد.
رابعاً خود مردم آمریکا با ورود آمریکا به یک ماجراجویی جدید مخالف هستند، خامساً آمریکا فعلاً درگیر جنگ تعرفه‌ها و بحران در بورس‌ها می باشد و بورس آمریکا گرفتار آمده و به این زودی خلاصی ندارد. 62 درصد مردم آمریکا در بورس سرمایه‌گذاری دارند و افت چند تریلیون لاری ضربه سنگینی به اقتصاد این 62 درصد یعنی 200 میلیون نفر وارد کرده است. با این دلایل و عوامل دیگر ماجراجویی نظامی ترامپ بعید و دور از انتظار است.