«سیاست مالی» عامل ماندگاری تورم در ایران
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - تورم دورقمی و مزمن همیشه در اقتصاد ما حضور داشته و نتایج مخرب آن نیز مشهود است. دولتهای مختلف با گرایشهای سیاسی مختلف اگرچه …
تورم دورقمی و مزمن همیشه در اقتصاد ما حضور داشته و نتایج مخرب آن نیز مشهود است. دولتهای مختلف با گرایشهای سیاسی مختلف اگرچه همگی در کاهش تورم به سطوح قابل قبول ناکارآمد بودهاند اما همین دولتها عملکرد متفاوتی در رابطه با این شاخص اقتصاد کلان از خود نشان دادهاند.
علاقمندی دولت های با دکترین اقتصادی بسته و مبتنی بر منابع، به تورم، ناشی از ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. این دولت ها ممکن است به جای انجام اصلاحات اساسی و پایدار در ساختارهای نا پایدار و نامطلوب اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، به تورم به عنوان یک راه حل آسان و موقتی روی آورند، که در بلندمدت می تواند به مشکلات بیشتری منجر شود. تورم در ایران تنها یک پدیده اقتصادی نیست، بلکه به شدت رنگ و بوی سیاسی دارد و به ساختارهای تصمیمگیری کشور گره خورده است. طی دهههای گذشته، مردم ایران همواره با تورم دورقمی، کاهش قدرت خرید، بیثباتی اقتصادی و فشار روانی ناشی از آینده مبهم مواجه بودهاند. در حالی که بسیاری از کشورها توانستهاند با اتخاذ سیاستهای انضباطی، تورم را مهار کنند، در ایران همچنان با پدیدهای بهظاهر حلناشدنی مواجهیم. 1. تورم در ایران؛ چرا سیاسی است؟ در اغلب نظامهای اقتصادی پیشرفته، کنترل تورم یک مسئولیت فنی و در اختیار بانک مرکزی مستقل است. اما در ایران، سیاستگذاری پولی نهتنها استقلال کافی ندارد بلکه تحتتأثیر ملاحظات سیاسی و اهداف کوتاهمدت دولتها قرار دارد.
در واقع، دولتها در ایران همواره برای جبران کسری بودجه، دست در جیب بانک مرکزی کرده و با خلق پول، هزینههای خود را بدون داشتن منابع پایدار تأمین کردهاند. این رفتار که در ادبیات اقتصادی به عنوان “بودجهریزی تورمزا” شناخته میشود، ریشه در ساختار سیاسی دارد؛ چراکه دولتها ترجیح میدهند به جای کاهش هزینهها یا افزایش مالیات (که هزینه اجتماعی و سیاسی دارد)، از طریق تورم پنهان کسری بودجه خود را تأمین کنند.
2. چرا تورم در ایران ماندگار شده است؟ تیمور رحمانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران، به نکاتی کلیدی درباره ساختار تورمی کشور اشاره میکند. به گفته او تورم بدون رشد نقدینگی پایدار نمیماند، به بیان دیگر، اگر نقدینگی مرتباً رشد نکند، تورم هم پایدار نخواهد ماند. در ایران، موتور تولید نقدینگی، ساختار بودجهای و بانکمحور است. در ایران نه سیاست پولی، بلکه سیاست مالی، عامل اصلی تورم است. هزینههای دولت، بدون منابع واقعی، با پول پرقدرت بانک مرکزی پوشش داده میشود.
رحمانی می ادامه می دهد: دولتها به جای اصلاح ساختارها، به توزیع رانت و یارانه روی آوردهاند که باعث رشد غیرمولد نقدینگی و فساد ساختاری شده است. از سوی دیگر به اعتقاد این اقتصاددان، دولتها برای ایجاد رفاه سریع و جلب حمایت اجتماعی، توزیع پول را جایگزین توسعه واقعی کردهاند.
3. کارکردهای تورم بالا برای دولتها شاید از دید مردم، تورم یک پدیده منفی و مخرب باشد، اما برای دولتها مزایایی نیز به همراه دارد که باعث میشود از مهار آن شانه خالی کنند:
کاهش ارزش واقعی بدهیها
در شرایط تورمی، بدهیهای دولت که با پول بدون بهره یا با بهره کم در گذشته ایجاد شدهاند، در عمل ارزش واقعی خود را از دست میدهند. این فرآیند شبیه به «ذوب شدن بدهیها» است.
افزایش درآمد مالیاتی اسمی
با افزایش قیمتها، درآمد مالیاتی دولت بهصورت اسمی بالا میرود؛ حتی اگر نرخ مالیات تغییری نکند. این یعنی دولت بدون تغییر سیاست مالی، درآمد بیشتری دریافت میکند.
کنترل مطالبات عمومی
در شرایط تورمی، مردم بیشتر به فکر معیشت روزانه هستند تا طرح مطالبات سیاسی و اجتماعی. این پدیده نوعی «بیثباتی آرام» ایجاد میکند که برای دولتها مطلوب است.
توجیه یارانهپراکنی
دولتها در شرایط تورمی میتوانند با توزیع یارانههای نقدی و غیرنقدی، خود را منجی معرفی کنند، در حالی که عامل اصلی تورم، سیاستهای خودشان است.
تأثیرات تورم بر زندگی مردم
تورم بلندمدت نهتنها معیشت مردم را به خطر میاندازد، بلکه ساختار اجتماعی، روانی و فرهنگی جامعه را نیز فرسوده میکند. برخی از مهمترین آثار آن عبارتند از:
کاهش قدرت خرید
تورم باعث میشود درآمد ثابت افراد، بهویژه حقوقبگیران، روزبهروز بیارزشتر شود. افزایش مداوم قیمت کالاهای اساسی باعث میشود حتی تأمین حداقلهای زندگی سخت شود.
گسترش فقر و شکاف طبقاتی
تورم داراییمحور است. کسانی که سرمایه دارند، میتوانند از آن در بازارهای موازی (مسکن، طلا، ارز) سود ببرند. اما فقرا تنها مصرفکنندهاند و هر روز فقیرتر میشوند.
فرسایش اعتماد عمومی
بیثباتی اقتصادی، یکی از عوامل اصلی کاهش اعتماد مردم به نهادهای رسمی و سیاستمداران است. مردم حس میکنند با هر تغییر سیاست، باید از صفر شروع کنند.
افزایش مهاجرت
تورم پایدار یکی از عوامل مهم در مهاجرت نخبگان و نیروی کار متخصص است؛ چون افراد آیندهای روشن در اقتصاد داخلی نمیبینند.
راهکارها؛ عبور از سیاستزدگی اقتصادی
همانطور که تیمور رحمانی تأکید میکند، مهار تورم در ایران بدون اراده سیاسی و اصلاحات ساختاری ممکن نیست. برخی راهکارهای کلیدی که او بر آن ها تاکید می کند عبارتند از:
استقلال واقعی بانک مرکزی: سیاست پولی باید مستقل از خواستههای دولت و تحت نظارت حرفهای باشد.
اصلاح نظام بودجهای: قطع وابستگی بودجه به نفت، حذف یارانههای غیرهدفمند، شفافیت در هزینهکرد.
افزایش شفافیت مالی: جلوگیری از فرار مالیاتی و ایجاد نظام مالیاتی کارآمد.
ایجاد نهادهای ضد فساد: تا زمانیکه فساد در دستگاههای اجرایی وجود دارد، هیچ سیاستی اثرگذار نخواهد بود.
جمعبندی تورم بالا در ایران نهتنها یک چالش اقتصادی، بلکه پدیدهای سیاسی، ساختاری و عمیقاً ریشهدار است. سیاستمدارانی که حاضر به پذیرش هزینههای اصلاحات ساختاری نیستند، با استفاده از ابزار تورم، چالشهای مالی خود را حل میکنند، بیآنکه به بهای سنگینی که مردم میپردازند توجهی داشته باشند. همانطور که تیمور رحمانی میگوید، تورم در ایران نتیجه توهم توسعه، ساختار رانتی و نبود انضباط مالی است؛ و تنها با بازنگری اساسی در حکمرانی اقتصادی، میتوان از این چرخه معیوب خارج شد./ آرمان امروز
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
طرح دریا در فقدان ساز و کار باید ها و نبایدها سریال «پایتخت»: سرگرمی ملی یا پروژه تخریب فرهنگی؟ صداوسیما؛ همراه یا مخالف پویشهای ملی؟ تلفات جادهای؛ ضرورت آموزش و رعایت قوانین برای حفظ جمعیت فعال مارمولکبازی ساسی؛ تهدیدی خاموش برای نسل جوان
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1410664/