قربانیان خاموش سلاحهای شیمیایی
عراق
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - گروه فرهنگ دفاعپرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی زوایای پنهان و ناگفته بسیاری دارد که هنوز در انتظار آن هستند تا با زبان هنر که گویاترین و ماناترین شکل بیانی است گفته شود. مسئله مهم بمباران شیمیایی صدام حسین علیه مردم ایران و حتی مردم مظلوم حلبچه عراق به بهانه حمایت از رزمندگان ایران یکی از موضوعات مغفول ماندهای است که جز در یکی دو فیلم سینمایی مانند «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» و «درخت گردو» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» روایت نشده است.
متاسفانه در مجامع بینالمللی و روابط دیپلماتیک چنان که باید از قربانیان بمباران شیمیایی دفاع نشده است. جانبازان حملههای شیمیایی بعد از گذشت چهار دهه از پایان جنگ تحمیلی هنوز با عوارض آن دست و پنجه نرم میکنند و با مشکلات عدیدهای دست به گریبان هستند. شدت عوارض ناشی از بمباران شیمیایی به حدی است که نسل بعدی و حتی نسلهای بعدی از عواقب آن در امان نیستند.
شهرهای مرزی ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی بارها و بارها مورد هجوم وحشیانه دژخیمان بعثی با سلاحهای شیمیایی بودند، این حملات نه علیه رزمندگان که علیه مردم بیدفاع از نوزادان تا زنان سالخورده را شامل میشد. رژیم بعث عراق در 23 دی 1359 برای اولین بار و تنها پند ماه پس از آغاز جنگ منطقهای واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام را هدف سلاحهای شیمایی خود قرار داد. بعد از این تاریخ نیز مردم ایران هدف انواع سلاحهای شیمیایی قرار گرفتند که معروفترین و تکان دهندهترین آن بمباران شیمایی سردشت در هفتم تیر 1366 بود. در این حمله وحشیانه چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت مورد حمله قرار گرفت، 110 نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته شده و هشت هزار تن نیز در جانباز شدند.
طبیعی است که بخش قابل توجه این جمعیت هشت هزار نفری را کودکان و زنان دربرمیگیرد. زنان با توجه به محدودیتها و وظایف متعددی که دارند بیشتر از مردان در متحمل عوارض آن میشوند. زنان علاوه بر اینکه خود از شدت عوارض بمباران شیمیایی در رنج هستند باید نقش همسری و مادری را نیز با همه مشقات آن ایفا کنند و از کودکان و همسران جانیاز خود پرستاری کنند. به همین دلیل باید گفت زنان قربانیا خاموش سلاحهای شیمیایی هستند.
نکته تاسفبار این است که این زنان که ممکن است سرپرست خانوار نیز باشند پرونده پزشکی نیز ندارند و برای تحصیل معیشت و تهیه دارو با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. مشکل دیگر نبود مراکز مجهز و پزشکان متخصص در شهرستانها و روستاهای دور افتاده است و این زنان باید کیلومتر راه را برای مراجعه به پزشک و تهیه اقلام دارویی به مراکز استانها و یا تهران مراجعه کنند که با توجه به بافت سنتی شهرستانها، دوری راه، محدودیتهایی معیشتی و درآمدی عملا ممکن نیست.
هر چند برخی نهادها مانند بنیاد شهید و امور ایثارگران برای کاستن آلام زنان جانباز شیمیایی سعی خود را میکند اما با توجه به حجم نیازمندان کار چندانی از پیش نمیرود. سازمانهای مردم نهاد، گروههای جهادی و دیگر دستگاههای دولتی نیز باید وارد این عرص شوند. نکته مهمتر تبیین فاجعه بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق است که با حمایت گسترده کشورهای غربی صورت گرفت.
حجم تولید آثار فرهنگی با توجه به حجم و گستردگی بمباران شیمیایی به هیچ وجه قابل قبول نیست. رسانه ملی، شبکه نمایش خانگی، سینما و تئاتر باید با همه توان خود وارد این عرصه شوند و زندگی سخت زنان جانباز شیمیایی را به تصویر بکشند. جز زبان هنر، هیچ زبانی نمیتواند افکار عمومی جهان را متوجه قربانیان بمباران شیمیایی کند. بخشی از تحقق رسالت جهاد تبیین که بر عهده اصحاب هنر قرار دارد گفتن از زنانی است که جایی برای گفتن دردهای خود ندارند.
انتهای پیام/ 161
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1324111/