اندیشکده آمریکایی: ترامپ فرصتی تاریخی برای توافق با ایران دارد
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دونالد ترامپ با فرصتی تاریخی برای دستیابی به توافقی سرنوشتساز با ایران روبهروست؛ توافقی که میتواند از وقوع درگیری جلوگیری کرده، منافع اقتصادی چشمگیری برای آمریکا ایجاد کند و میراث او را بهعنوان یک مذاکرهکننده بیهمتا تثبیت نماید. در ایران، دولت مسعود پزشکیان با رویکردی عملگرایانه، برای مذاکرات معنادار آماده است. با وجود موانع سیاسی در هر دو کشور، اراده قوی و دیپلماسی هوشمندانه میتواند این فرصت را محقق کند.
سینا طوسی، عضو ارشد غیرمقیم مرکز سیاست بین الملل-مجله آمریکن کانسرواتیو| دونالد ترامپ شهرت خود را بر پایه مهارتش در معاملهگری بنا کرده است؛ شخصیتی که از دل بحران، فرصت میآفریند و در شرایطی که دیگران شکست میخورند، به نتایجی ملموس دست مییابد. اکنون، در حالی که خاورمیانه همچنان تحت تأثیر پیامدهای درگیریهای اخیر در غزه و لبنان قرار دارد و تنشها میان ایالات متحده و ایران به نقطهای حساس رسیده است، ترامپ با فرصتی تاریخی روبهروست؛ فرصتی برای ثبت نام خود در تاریخ با دستیابی به توافقی جسورانه و سرنوشتساز که هیچیک از رؤسای جمهور پیشین نتوانستهاند به آن دست یابند.
سیاست آمریکا و چرخه خطاهای راهبردی در برابر ایران
چنین توافقی نهتنها میتواند منطقهای را به سوی ثبات هدایت کند، بلکه در کنار ایجاد فرصتهای اقتصادی قابلتوجه برای کارگران آمریکایی، بار دیگر توانایی ترامپ را در عبور از چارچوبهای سنتی واشنگتن و تحقق موفقیتی تاریخی به نمایش خواهد گذاشت.
برای دههها، سیاست آمریکا در قبال ایران با خطاهای راهبردی همراه بوده است. جرج بوش پسر، با جنگهای فاجعهبار تغییر رژیم، منطقه را به آشوب کشاند؛ درگیریهایی که با حمایت مشاورانی مانند دیک چنی همراه بود و ایران را بهعنوان هدف بعدی مدنظر داشت. توافق هستهای سال 2015 در دوران باراک اوباما، گرچه تلاشی برای مهار برنامه هستهای ایران بود، اما بسیاری از مسائل کلیدی را به آینده موکول کرد. در همین حال، تحریمهای گسترده واشنگتن، شرکتهای آمریکایی را از ورود به بازار ایران بازداشت و فرصتهای اقتصادی را بیاستفاده گذاشت. ترامپ با خروج از این توافق، مسیر تازهای را در قبال ایران آغاز کرد، اما دولت بایدن نیز نتوانست رویکردی منسجم برای کاهش تنشها ارائه دهد. اکنون، ترامپ این فرصت را دارد که این چرخه ناکامیهای متوالی را بشکند.
توافقی تاریخی برای رفع تنشها و بهرهبرداری از بازار
دستیابی به چنین توافقی موجب ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای میشود و حتی آمریکا را از گرفتار شدن در جنگی دیگر که میتواند پرهزینه و بیپایان باشد، دور نگاه میدارد. بااینحال، اهمیت واقعی این توافق تنها به ابعاد امنیتی آن محدود نمیشود؛ پیامدهای اقتصادی آن، عاملی تعیینکننده است که این فرصت را به گزینهای کمنظیر تبدیل میکند. توافق با ایران میتواند درهای بازارهایی به ارزش میلیاردها دلار را بگشاید، مسیر را برای ورود شرکتهای آمریکایی به بخشهای کلیدی اقتصاد ایران هموار سازد و هزاران شغل جدید ایجاد کند. این توافق نهتنها یک موفقیت دیپلماتیک، بلکه نمادی از رویکرد اقتصادی و ملیگرایانهای خواهد بود که ترامپ همواره تحت شعار «اول آمریکا» بر آن تأکید داشته است.
پتانسیل همکاری اقتصادی با ایران بسیار گسترده است، تا جایی که حتی برخی اصلاحطلبان نیز اخیراً بر این موضوع تأکید کردهاند. روزنامه اصلاحطلب شرق در گزارشی با تیتر «توافق دو تریلیون دلاری به نفع همه» به چشمانداز بهبود روابط ایران و آمریکا در دوران ترامپ پرداخته است. این مقاله تصویری بلندپروازانه از همکاریهای اقتصادی ترسیم کرده و به فرصتهایی همچون فروش 1500 فروند هواپیمای بوئینگ، تولید 8 میلیون خودرو، احداث پالایشگاهها و سرمایهگذاری در حوزههای کلیدی نظیر کشاورزی، فناوری اطلاعات و داروسازی اشاره کرده است.
این چشماندازها شاید در نگاه اول بلندپروازانه و دور از دسترس به نظر برسند، اما مرور تاریخ نشان میدهد که چندان هم غیرواقعی نیستند. در دهه 1990، ایران قراردادهای نفتی مهمی را به شرکتهای آمریکایی پیشنهاد داد، اما این فرصتها در نهایت با تحریمهای دولت کلینتون از میان رفتند. به همین شکل، پس از توافق هستهای 2015، بوئینگ قراردادی 20 میلیارد دلاری با ایران امضا کرد که میتوانست نزدیک به 100،000 شغل برای آمریکاییها ایجاد کند. بااینحال، این فرصت نیز به دلیل فروپاشی توافق هستهای از دست رفت؛ فروپاشیای که بخشی از آن به ضعف ساختاری این توافق بازمیگشت: شرکتهای آمریکایی تا حد زیادی از همکاری مستقیم با ایران محروم بودند، درحالیکه بازار ایران به روی رقبای اروپایی و آسیایی باز مانده بود. ترامپ در همان زمان، در توییتی به این موضوع واکنش نشان داد و نوشت: «حالا همه دارند به ایران کالا میفروشند. احتمالاً تنها کسی که چیزی به آنها نمیفروشد، ما خواهیم بود.»
ایران، بازاری دستنخورده برای سرمایهگذاری
یک توافق جدید، طراحیشده با مهارتهای ویژه ترامپ، میتواند این موانع را برطرف کرده و فرصتهای بیسابقهای را برای شرکتهای آمریکایی فراهم آورد تا از یکی از آخرین بازارهای بزرگ و دستنخوردهی جهان بهرهبرداری کنند. ایران، با دومین ذخایر گاز طبیعی و چهارمین ذخایر نفتی جهان، به همراه جمعیتی نزدیک به 90 میلیون نفر که مشتاق تعاملات بینالمللی هستند، بازاری عظیم و مستعد برای سرمایهگذاری آمریکا به شمار میرود.
البته، منتقدان ممکن است استدلال کنند که افراد تندرو در ایران همواره در برابر تجارت با ایالات متحده مقاومت کرده و حتی تلاش کردهاند چنین فرصتهایی را از بین ببرند. بااینحال، در میان نیروهای عملگرای ایران، رویکردی مبتنی بر منافع متقابل در حال شکلگیری است. این تغییر نگرش بیسابقه نیست؛ برای مثال، در سال 2016 وزیر نفت ایران صراحتاً از سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در بخش انرژی استقبال کرد.
بااینحال، یک پرسش اساسی همچنان باقی میماند: آیا مقامات ایران که همواره به نگاه بدبینانهشان نسبت به ایالات متحده شناخته میشود، ممکن است روزی به این تغییر تاریخی در روابط ایران و آمریکا چراغ سبز نشان دهند؟ اگرچه این تردید قابل درک است، اما اظهارات اخیر آنان نشان میدهد که چنین تغییری غیرممکن نیست.
چشمانداز مذاکرات ایران و آمریکا در دوران جدید
کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران اخیراً اعلام کرده است که «تهران آماده مذاکره است»، هرچند تأکید کرده که این امر به رویکرد سازنده واشنگتن وابسته خواهد بود. علی لاریجانی، دیگر مشاور ارشد و رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی حتی فراتر رفته و از آمادگی ایران برای مذاکرات هستهای و احتمال دستیابی به «توافقی جدید» با آمریکا سخن گفته است.
دولت مسعود پزشکیان، که با وعده اولویتبخشی به دیپلماسی در سیاست خارجی به قدرت رسید، موضع خود را بهصراحت اعلام کرده است. مسعود پزشکیان نیز در مصاحبهای با شبکه ان بی سی نیوز تأکید کرد که ایران آماده گفتوگو است و تصریح کرد که کشورش هرگز رئیسجمهور ترامپ را هدف قرار نداده و نخواهد داد. تیم سیاست خارجی دولت پزشکیان بارها بر حمایت خود از دیپلماسی تأکید کرده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه بارها از آمادگی ایران برای مذاکرات سازنده سخن گفته و جواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، همین پیام را در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس تکرار کرده و بر تمایل ایران به دستیابی به یک توافق تأکید نموده است. این مواضع هماهنگ و منسجم نشان میدهد که دولت پزشکیان برای آغاز گفتوگویی معنادار آماده است.
این وضعیت فرصتی کمنظیر برای ایالات متحده فراهم میکند تا تحت رهبری ترامپ، به توافقی تاریخی دست یابد؛ توافقی که نهتنها منافع آمریکا را تأمین میکند، بلکه از وقوع درگیری جلوگیری کرده و میراث ترامپ را بهعنوان یک مذاکرهکننده بیهمتا که توانسته بنبستهای چند دههای را بشکند، تثبیت خواهد کرد.
هرچند ایران و ایالات متحده با موانع سیاسی قابلتوجهی در مسیر مذاکرات روبهرو هستند، اما امکان عبور از این موانع وجود دارد. در ایران، مسعود پزشکیان از حمایت گستردهای برای پیشبرد دیپلماسی برخوردار است و توانسته با رویکردی سنجیده، اجماع میان مراکز قدرت کشور را به دست آورد. این توانایی پیشتر نیز در مواردی به اثبات رسیده است؛ از جمله، دولت پزشکیان موفق شد لایحه بحثبرانگیز درباره حجاب اجباری را کنار بگذارد و برخی محدودیتهای اینترنتی را کاهش دهد؛ اقداماتی که نشاندهنده مهارت او در مدیریت پیچیدگیهای سیاسی ایران است. مهمتر از همه، مسعود پزشکیان مواضع خود را کاملاً رهبری ایران هماهنگ کرده است. این همسویی، امکان مانعتراشی تندروها را کاهش داده و فضا را برای مذاکرات معنادار هموارتر کرده است.
در ایالات متحده نیز موانعی بر سر راه تعامل با ایران وجود دارد، از جمله مقاومت دستگاه سیاست خارجی مستقر و منتقدانی که هرگونه تلاش برای دیپلماسی سازنده را به چالش میکشند. پیشتر نیز شاهد بودهایم که برخی منتقدان، صرفاً به دلیل اتخاذ رویکردهای عملگرایانه، به ترامپ و تیم او حمله کردهاند. بااینحال، ترامپ همواره در برابر فشارها ایستادگی کرده و به وعدههای خود وفادار مانده است. او هرگز از مبارزه عقبنشینی نکرده و همواره بر غریزههای سیاسی خود و تعهداتی که او را به پیروزی رساندهاند، تکیه کرده است.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1351249/